لانۀ گنجشک‌های واجا در آلمان، خاموشی و بی انگاری تا کی؟ قسمت شانزدهم

0
4228

این سلسله نوشتار، اسنادی ست که طی بیست و اندی سال توسط همراهان، همگامان و هم‌اندیشان درونمرزی بدست خبرنامه ملی ایرانیان رسیده است. اسناد حاکی از آنست که نیروهای جمهوری اسلامی سال‌هاست در قالب تاجر، مهاجر، پناهنده و … نفوذ گسترده‌ای در کشورهای اروپایی و بویژه آلمان پیدا نموده و تاکنون هیچ برخورد جدی با آنها صورت نگرفته است.

من از بیقدری خار سر دیوار دانستم

که ناکس کس نمی‌گردد از این بالانشینی ها

آیا از خود پرسیده‌ایم که پیرامون ما چه می‌گذرد؟ و چه کسانی به پیکرهای به خون نشسته می‌خندند؟

عطار بزرگ، داستان شورانگیزی را از زبان مرغان بازگوی می‌کند که گروهی از مرغان و پرندگان بر آن می شوند تا برای یافتن “سیمرغ” به کوه قاف بروند! روز پرواز دسته‌ای به بهانه‌های گوناگون و گروهی بخاطر ترس از رفتن خودداری می‌ورزند. برخی در میان راه جدا شده و برخی هم جان داده و می‌میرند! سرانجام گروهی با سرود و نغمه های پولادی برای دستیابی به آرمان خود استوار و ثابت قدم به راه خود ادامه داده تا به کوه قاف می‌رسند. هر یک به گوشه‌ای برای یافتن سیمرغ ولی کمتر نشانی از چنین پرنده ای یافت می شود تا اینکه پس از چند روز خسته و ناامید به دور هم جمع شده و بگونه‌ای پشیمان از کرده خود دندان افسوس می‌فشارند. در همین میان پرنده‌ای زخمی و رنجور به دور خود نگاه نموده و از جای برخاسته و فریاد میزند: اندوهگین نباشید که ” سیمرغ” را یافتم. در میان فریادهای پرنده شرقی چشم‌های همکاران، سیاسیون و رهبران خسته و شکست خورده به یگدیگر نگریسته و با نا امیدی به دور خود نگاه نموده و نشانی از سیمرغ را نیافتند و به گمانشان مرد شرقی دیوانه گشته و منتظر ادامه فریادهای وی می‌مانند!

پرنده شرقی خسته تن می‌گوید: دروغ نمی گویم، دیوانه نیستم، سیمرغ را یافتم! به خود بنگرید، ما همه با هم ” سی مرغ” هستیم که ” سیمرغ ” را درست کرده‌ايم. این راهی بود که این ثابت قدمِ خسته دل برداشته و براستی که باید به ناآگاهی خود واقف شویم که بدنیال سیمرغ می‌گردیم ولی درست این پرنده در کنار ماست و بگفته ای خود ماست. گفته‌های این مرد شرقی که برگرفته از داستان دل‌انگیز عطار برداشت شده، آموزشی است به همه کسانی که پا به میدان نبرد نهاده، میدهد.

در ادامه اسناد بدست آمده از درون کشور سه مسئله کم و بیش مستقل از یکدیگر حوادث خارج از کشور را بوجود می آورد:

  • مجموعه فعالیت‌های برنامه‌ریزی شده و دقیق جمهوری اسلامی برای ترور و حذف فعالین
  • چشم‌پوشی دول اروپائی بر اعمال تروریستی و انگ زدن و باج خواهی جمهوری اسلامی
  • و سردرگمی اپوزیسیون و نداشتن رسانه‌های مستقل متعدد برون مرزی

هر یک از این موارد با درجات متفاوتِ اهمیت، موارد عاملی بوده برای تحقق اهداف جمهوری اسلامی در برون مرز. در اینجا به دومین نکته که حاصل مطامع دولت‌های اروپائی می‌باشد خواهیم پرداخت. پس از واقعه ترور میکونوس، آلمان مجبور به دخالت مستقیم شده و دیگر به گزارش‌های سازمان‌های مستقل دولتی خود بسنده نمی‌کند. در جریان شهادتها در دادگاه با طرح ترورهای مختلف جمهوری اسلامی در اروپا نه تنها ابعاد تروریسم دولتی جمهوری اسلامی در سطح جهانی بلکه نوع برخورد دولت آلمان به این قتلها روشن گردید. در همین راستا گروه‌های فشار زیر نظر جمهوری اسلامی با دریافت پول‌های بسیار سعی بر بی‌اهمیت جلوه دادن ترورها و انتساب ترورها بویژه میکونوس به نیروهای غیر از جمهوری اسلامی پرداختند!

در تصویر فوق نمونه ای از نقل و انتقال پول توسط سرکنسولگری جمهوری اسلامی در هامبورگ مشاهد میشود که سکوت مسئولین کشور میزبان در این رابطه خالی از لطف نیست!

عاشقان و پیکارجویان آزادیخواه، باید نیک بدانند که براستی هر یک “سیمرغی” هستیم و “کاوه ای” براستی که چشم دوختن به دست یاری از کشورهای بیگانه، دور از خرد است.

ما را با نوشتاری دیگر همراه باشید

برای خواندن آخرین نوشتار در همین رابطه