خودتان سر مار را قطع کنید، تا گرفتار اژدها نشوید! نوشتاری از بانو محترم مومنی روحی

0
215

اگر مردم ایران خودشان مار را هلاک نکنند؟ اژدها این کار را خواهد کرد؛ و پس از نابودی « مار » شما را از چاله ای که خامنه ای برای تان به وجود آورده خارج می کنند. سپس درون چاه عمیق تری گه « سپاه پاسداران انقلاب اسلامی » برای تان آماده نموده خواهند انداخت!

رهبر خودکامه حاکمیت آخوندی فکر می کرد؛ سرداران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پشتیبان حاکمیت دیکتاتوری او هستند؛ و در هر شرایطی از وی و حکومت ننگینش حمایت خواهند نمود!

اما از آنجائی که « کار از محکم کاری عیب نمی کند » ، پسر بزرگش مجتبی خامنه ای را در جرگه سپاه داخل نمود؛ تا خیالش از احتمال خیانت کردن سران سپاه آسوده بشود؛ و با خیال راحت به حاکمیت جنایتکارانه خودش ادامه بدهد!

غافل از این موضوع، همانگونه که خود او به اتفاق رفیق شفیقش آخوند علی اکبر هاشمی رفسنجانی، خمینی دجال را از سر راه شان برداشتند؛ تا خودشان همه کاره حکومت منفورشان باشند. سپس حضرت آقا همان حیله را در مورد رفسنجانی به کار برد و او را کشت. تا « راز مگویش » برای همیشه پنهان بماند؛ و کسی غیر از خودش از آن با خبر نشود!

در طول تاریخ به خصوص در قرن اخیر، شاهد « کودتاهای نظامی » سران آرتش یک مملکت علیه حکومت کشورشان بوده ایم. که پس از ساقط نمودن آن، خودشان ریاست آنجا را در دست گرفتند و بر اریکه قدرت جلوس نمودند!

نمونه های آشکار این جریان، چندین کودتا توسط تعدادی از افسران جوان آرتش پادشاهی سرزمین مصر بود؛ که هر از چندگاهی در این کشور شکل گرفته و موجب تغییر یافتن مدیریت در آنجا شده است!

در سال۱۹۵۲ میلادی، کودتائی بدون خونریزی علیه حکومت پادشاه وقت در این سرزمین « ملک فاروق یکم » انجام گرفت؛ و شیوه حکومت پادشاهی در آنجا، با ریاست خود « ملک فاروق » به جمهوری تبدیل گشت!

چندی بعد در سال ۲۰۱۱ میلادی، کودتای نظامی دیگری در مصر روی داد. و حاکمیت سی ساله « حسنی مبارک » را ساقط نمود؛ و قانون اساسی جدیدی در کشور مصر تدوین گردید!

پس از استعفای حسنی مبارک ، قدرت در اختیار « شورای عالی نظامی مصر » به رهبری محمد حسین طنطاوی افتاد. و شورا اداره امور آن مملکت را در دست گرفت. کودتاها در کشور مصر پشت سر هم در آن سرزمین به وقوع پیوستند. و سرانجام رئیس جمهور کنونی در آنجا به قدرت رسید!

« عبدافتاح السیسی » رئیس ستاد مشترک ارتش مصر بود. و علیه « محمد مرسی » رئیس جمهور پیشین مصر کودتا نمود و خودش بر مسند ریاست جمهوری مصر تکیه داد!

تا جائی که به یاد دارم، اغلب کودتاهائی که در جهان رخ داده اند. توسط سران آرتش آن ممالک به وقوع پیوسته اند. بر این اساس و بر مبنای « قانون احتمالات » چنانچه در ایران کنونی هم یک کودتای نظامی رخ بدهد؟ به چند دلیل این امر به وسیله سران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی انجام خواهد شد. زیرا ریاست « ستاد مشترک » آرتش کنونی در ایران نیز، در اختیار یکی از سرکردگان سپاه پاسداران است؛ و افسران و درجه داران آرتش هیچ نقش مهمی در حکومت اسلامی ندارند!

در دومین سال از آغاز شدن حکومت منحوس آخوندی، تشکیلات نظامی سپاه پاسداران ( در سال ۱۳۵۸ خورشیدی ) بر پا شد. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به فرمان روح الله خمینی تشکیل گردید؛ و با قدرتی که خمینی به آن داده بود؛ اختیارات مهمی یافت و به بهره برداری های فراوان از موقعیت خودش پرداخت!

به وضوح مشخص است، که این کار خمینی به پیشنهاد همدستان انقلابی اش، که او را از احتمال کودتای نظامی نیروهای مسلح سه گانه آرتش شاهنشاهی می ترساندند به وقوع پیوست. که البته در آن موقع تمسخر آمیز هم به نظر می رسید؛ که یک مملکت دارای دو گروه نظامی منشعب از « نیروی دریائی ، نیروی زمینی و نیروی هوائی » است باشد!

شرم آور است، که در همان موقع تیمسار « عباس قره باغی » نامرد، فرمانده ستاد مشترک آرتش شاهنشاهی، به اتفاق فرماندهان نیروهای مسلح سه گانه کشور، در محل استقرار خمینی دجال در ( مدرسه رفاه ) به « پابوس » امام سیزدهم شیعیان ایران رفتند؛ و در کمال وقاحت و نا سپاسی به « بزرگ آرتشتاران » اعلاحضرت همایونی شاهنشاه آریامهر ، با آن آخوند انتقامجوی زورگو و مستبد ابراز همکاری نمودند!

اکنون در این برهه زمانی، که مخالفان بین المللی رهبر کنونی انقلاب اسلامی، از او به عنوان « مار » نام می برند؛ و معتقد هستند که جهت رهانیدن مردم جهان از شر دسیسه های خطرناک و ضد بشری حکومت ملاها، ابتدا باید « سر مار » را برید. و بعد به نابود کردن سایر اعضای اندام کریه حاکمیت فریبکار و قدرت پرست آخوندی اسلامی پرداخت!

خامنه ای جلاد از دو واقعه که احتمالا رخ خواهد داد بیمناک است. او ضمن واهمه داشتن از بر اندازی حاکمیت رسوایش از قدرت توسط ملت شجاع ایران، از این که سران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی رژیم از این فرصت به نفع خودشان بهره برداری بکنند؛ و حاکمیت او را از حیطه اقتدار خارج سازند. دچار وحشت گشته است. و در « در فشانی » هائی که برای مستمعین خویش می نماید؛ « آسمان را به ریسمان » می بافد و یک مشت جفنگ به بازدید کنندگان بیت رهبری تحویل می دهد!

« شرح وظایف » چند گانه سپاه متعدد است. ولی با بالا گرفتن تنش در منطقه، نقش سپاه پاسداران پر رنگ تر گشته، و به نظر می رسد مرز بین آنچه که « میدان و دیپلماسی » نامیده می شود باقی نمانده است!

آنها بدنام ترین نظامیان تاریخ در جهان می باشند؛ ولی از آنجائی که خامنه ای از ترسش به ایشان قدرتی فراتر از نظامیگری داده است. امر بر خود سران سپاه نیز مشتبه گردیده؛ و بعید به نظر نمی رسد، که جهت رساندن خودشان به شرایطی، که بتوانند به یک کودتای نظامی بپردازند. و با فرو پاشیدن دستگاه حاکمیت « ملا علی » جنایت پیشه، خودشان را یگانه قدرت سیاسی – نظامی در ایران نمایند!

البته پیشاپیش سر « مجتبی خمینی را هم زیر آب می کنند. تا از این پس، تمامی درآمدهائی را که از طریق انواع قاچاق به دست می آورند؛ را به تنهائی مصرف کنند و اژدهائی خطرناک تر از خامنه ای بشوند!

بنا بر این، لازمه ی رها گشتن ملت ایران از چنگال این ددمنشان، سرنگون کردن کلیت حاکمیت اهریمن اهریمن در میهن مان است! چون که با نابود گشتن مار، همدستان سپاهی اش نیز از حیطه اختیار خارج می شوند؛ و چاله خامنه ای و چاه سپاه همزمان از اجساد همگی شان پر و مسدود می گردد!

« کس نخارد پشت من ، جز ناخن انگشت من »!

مقاله قبلیواژه قهرمان مردم را چوب حراج نزنید!؟ قلم حمید جباری
مقاله بعدیقیمت رحم اجاره‌ای؛ ۴۰۰ میلیون تا ۹۰۰ میلیون تومان
محترم مومنی روحی
شرح مختصری از بیوگرافی بانو محترم مومنی روحی او متولد سال 1324 خورشیدی در شهر تهران است. تا مقطع دبیرستان، در مجتمع آموزشی " فروزش " در جنوب غربی تهران، که به همت یکی از بانوان پر تلاش و مدافع حقوق زنان ( بانو مساعد ) در سال 1304 خورشیدی در تهران تأسیس شده بود؛ در رشته ادبیات پارسی تحصیل نموده و دیپلم متوسطه خود را از آن مجتمع گرفته است. در سال 1343 خورشیدی، با همسرش آقای هوشنگ شریعت زاده ازدواج نموده؛ و حاصل آن دو فرزند دختر و پسر 47 و 43 ساله، به نامهای شیرازه و شباهنگ است؛ که به او سه نوه پسر( سروش و شایان از دخترش شیرازه، و آریا از پسرش شباهنگ) را به وی هدیه نموده اند. وی نه سال پس از ازدواج، در سن بیست و نه سالگی، رشته روانشناسی عمومی را تا اواسط دوره کارشناسی ارشد آموخته، و در همین رشته نیز مدت هفده سال ضمن انجام دادن امر مشاورت با خانواده های دانشجویان، روانشناسی را هم تدریس نموده است. همزمان با کار در دانشگاه، به عنوان کارشناس مسائل خانواده، در انجمن مرکزی اولیاء و مربیان، که از مؤسسات وابسته به وزارت آموزش و پرورش می باشد؛ به اولیای دانش آموزان مدارس کشور، و نیز به کاکنان مدرسه هائی که دانش آموزان آن مدارس مشکلات رفتاری و تربیتی داشته اند؛ مشاورت روانشناسی و امور مربوط به تعلیم و تربیت را داده است. از سال هزار و سیصد و پنجاه و دو، عضو انجمن دانشوران ایران بوده، و برای برنامه " در انتهای شب " رادیو ، با برنامه " راه شب " اشتباه نشود؛ مقالات ادبی – اجتماعی می نوشته است. برخی از اشعار و مقالاتش، در برخی از نشریات کشور، از جمله روزنامه " ایرانیان " ، که ارگان رسمی حزب ایرانیان، که وی در آن عضویت داشته منتشر می شده اند. پایان نامه تحصیلی اش در دانشگاه، کتابی است به نام " چگونه شخصیت فرزندانتان را پرورش دهید " که توسط بنگاه تحقیقاتی و مطبوعاتی در سال 1371 خورشیدی در تهران منتشر شده است. از سال 1364 پس از تحمل سی سال سردردهای مزمن، از یک چشم نابینا شده و از چشم دیگرش هم فقط بیست و پنج درصد بینائی دارد. با این حال از بیست و چهار ساعت شبانه روز، نزدیک به بیست ساعت کار می کند. بعد از انقلاب شوم اسلامی، به مدت چهار سال با اصرار مدیر صفحه خانواده یکی از روزنامه های پر تیراژ پایتخت، به عنوان " کارشناس تعلیم و تربیت " پاسخگوی پرسشهای خوانندگان آن روزنامه بوده است. به لحاظ فعالیت های سیاسی در دانشگاه محل تدریسش، مورد پیگرد قانونی قرار می گیرد؛ و به ناچار از سال 1994 میلادی،به اتفاق خانواده اش، به کشور هلند گریخته و در آنجا زندگی می کند. مدت شش سال در کمپهای مختلف در کشور هلند زندگی نموده؛ تا سرانجام اجازه اقامت دائمی را دریافته نموده است. در شهر محل اقامتش در هلند نیز، سه روز در هفته برای سه مؤسسه عام المنفعه به کار داوطلبانه بدون دستمزد اشتغال دارد. در سال 2006 میلادی، چهار کتاب کم حجم به زبان هلندی نوشته است؛ ولی چون در کشور هلند به عنوان نویسنده صاحب نام شهرتی نداشته، هیچ ناشری برای انتشار کتابهای او سرمایه گذاری نمی کند. سرانجام در سال 2012 میلادی، توسط کانال دو تلویزیون هلند، یک برنامه ده قسمتی از زندگی او تهیه و به مدت ده شب پیاپی از همان کانال پخش می شود. نتیجه مفید این کار، دریافت پیشنهاد رایگان منتشر شدن کتابهای او توسط یک ناشر اینترنتی هلندی بوده است. تا کنون دو عنوان از کتابهای وی منتشر شده و مورد استقبال نیز قرار گرفته اند. در حال حاضر مشغول ویراستاری دو کتاب دیگرش می باشد؛ که به همت همان ناشر منتشر بشوند. شعار همیشگی او در زندگی اش، و تصیه آن به فرزندانش : خوردن به اندازه خواب و استراحت به اندازه اما کار بی اندازه است. چون فقط کار و کار و کار رمز پیروزی یک انسان است.