سرنگونی ” حماس ” چه عواقبی را به وجود خواهد آورد؟!

0
132

از عواقبی که پس از رویداد شوم انقلاب سیاه اسلامی به وجود آمده؛ و موجب تیره روزی مردمان بسیاری در جهان گردیده است؛ نکبت شکل گرفتن گروههای تروریستی در جهان، و به وقوع پیوستن کشتارهای متعدد در آن می باشد. انشعاب میان دو گروه ” الفتح ” و ” حماس ” از یکدیگر، به سبب عدم همآهنگی ایده های آنها به عنوان حکومت خودگردان فلسطین، که از حدود شصت سال پیش با کشور تازه تأسیس شده و تازه هویت یافته اسرائیل مبارزه می کنند؛ نقطه عطف شروع عملیات تروریستی در گیتی را پایه گذاری کرد. سپس برخی دیگر از ممالک اسلامی، و عده ای از ملت های متفاوت در سراسر جهان، با عنوان پشتیبانی نمودن از فلسطینیان، موجب گردیده است؛ که چندین گروه تروریستی دیگر نیز، با پرداختن به کشتارهای وحشیانه تروریستی، دنیا را به آشوب بکشانند. ” القاعده ” ، ” طالبان ” و در این اواخر ” داعش ” ، از مشهورترین این جنایتکاران هستند؛ که بسیار سبوعانه و ددمنشانه، عده فراوانی از مردمان گیتی را به هلاکت رسانده اند؛ و باعث ایجاد تشنجات بی وقفه در بیشتر ممالک جهان، به ویژه کشورهای اسلامی گشته اند!

در میان دو گروه فلسطینی ” الفتح ” و ” حماس ” ، این دومی که از جانب سران حکومت اسلامی در ایران ، برای دارا بودن تجهیزات جنگی زیاد پشتیبانی می شود؛ بدون وقفه، در جریان عملیات مبارزاتی خویش با کشور اسرائیل و ملت آن، به طور مستمر به سوی آنها راکت پرانی می کند؛ و موجب می شود که از سوی اسرائیل واکنش های شدیدتری نسبت به همسایگان فلسطینی ایشان اعمال گردد!

در رد و بدل واکنش های متقابل اخیر میان اسرائیل و حماس، لطمات فراوان جانی و مالی شدیدی بر مردمان بی گناه هر دو گروه وارد شده است. برخی از سیاستمداران کشور ایالات متحده آمریکا، که متحد شماره یک اسرائیل است؛ جهت سرنگون کردن گروه حماس به توافق رسیده اند؛ در میان این سیاستمداران، ژنرال مایکل فلین مدیر آژانس اطلاعاتی وزارت دفاع آمریکا، به آنها هشدار داده؛ چنانچه گروه حماس را سرنگون کنند؛ موجب می گردند که گروه تروریستی خطرناک تری را جایگزین آن بنمایند!

به نظر ژنرال مایکل فلین، در صورت سرنگونی حماس توسط اسرائیل و متحد آن آمریکا، امکان روی کار آمدن یک گروه تروریستی خطرناکتر در منطقه خاورمیانه اجتناب ناپذیر است. به گفته او بعید به نظر نمی رسد، که پس از سرنگونی حماس، گروهی به مراتب خطرناک تر از داعش، سراسر منطقه خاورمیانه را اشغال کند؛ و در این صورت خواهد بود که آشوبها و تشنجات و کشتارهای بی امان در دنیا، فروکش که نکنند هیچ، بلکه بیش از پیش مشکل آفرین باشند!

انتشار یافتن بیانات این ژنرال آمریکائی در جهان، نه آنکه هیچ مشکلی را حل نمی کند؛ بلکه موجب ناامیدی مردم دنیا، از بهبود یافتن شرایطی که در آن قرار دارند است. اگر اینها سیاستمداران زبده و کاردانی بودند و باشند؛ بهتر است به این مهم توجه نمایند؛ که مردم جهان با بلاهائی که به گونه مستمر و از جهات گوناگون بر سرشان فرو می بارد؛ به خوبی می توانند این حقیقت را درک کنند؛ چگونه است که برای دست یازیدن به منابع معادن ارزشمند میهن ما، در تلاش هستند که در نشست های ظاهری مذاکرات هسته ای با نمایندگان جمهوری اشغالگر اسلامی به معاملات پنهانی با ایشان بپردازند. اما در ارتباط با ایجاد دلشوره و اضطراب در میان مردمان منطقه خاورمیانه و حتی در جهان، بدون توجه به نگران شدن مردم چنین آشکارا از به وجود آمدن گروههای خطرناک تروریستی سخن بگویند؟!

محترم مومنی

 

مقاله قبلیکشف یک رصد خانه 3000 ساله در پرو
مقاله بعدیراز پیروزی رعدآسای انقلابیون عراقی در استان های سنی نشین؛ رهبری، فرماندهی و مدیریت میدانی
محترم مومنی روحی
شرح مختصری از بیوگرافی بانو محترم مومنی روحی او متولد سال 1324 خورشیدی در شهر تهران است. تا مقطع دبیرستان، در مجتمع آموزشی " فروزش " در جنوب غربی تهران، که به همت یکی از بانوان پر تلاش و مدافع حقوق زنان ( بانو مساعد ) در سال 1304 خورشیدی در تهران تأسیس شده بود؛ در رشته ادبیات پارسی تحصیل نموده و دیپلم متوسطه خود را از آن مجتمع گرفته است. در سال 1343 خورشیدی، با همسرش آقای هوشنگ شریعت زاده ازدواج نموده؛ و حاصل آن دو فرزند دختر و پسر 47 و 43 ساله، به نامهای شیرازه و شباهنگ است؛ که به او سه نوه پسر( سروش و شایان از دخترش شیرازه، و آریا از پسرش شباهنگ) را به وی هدیه نموده اند. وی نه سال پس از ازدواج، در سن بیست و نه سالگی، رشته روانشناسی عمومی را تا اواسط دوره کارشناسی ارشد آموخته، و در همین رشته نیز مدت هفده سال ضمن انجام دادن امر مشاورت با خانواده های دانشجویان، روانشناسی را هم تدریس نموده است. همزمان با کار در دانشگاه، به عنوان کارشناس مسائل خانواده، در انجمن مرکزی اولیاء و مربیان، که از مؤسسات وابسته به وزارت آموزش و پرورش می باشد؛ به اولیای دانش آموزان مدارس کشور، و نیز به کاکنان مدرسه هائی که دانش آموزان آن مدارس مشکلات رفتاری و تربیتی داشته اند؛ مشاورت روانشناسی و امور مربوط به تعلیم و تربیت را داده است. از سال هزار و سیصد و پنجاه و دو، عضو انجمن دانشوران ایران بوده، و برای برنامه " در انتهای شب " رادیو ، با برنامه " راه شب " اشتباه نشود؛ مقالات ادبی – اجتماعی می نوشته است. برخی از اشعار و مقالاتش، در برخی از نشریات کشور، از جمله روزنامه " ایرانیان " ، که ارگان رسمی حزب ایرانیان، که وی در آن عضویت داشته منتشر می شده اند. پایان نامه تحصیلی اش در دانشگاه، کتابی است به نام " چگونه شخصیت فرزندانتان را پرورش دهید " که توسط بنگاه تحقیقاتی و مطبوعاتی در سال 1371 خورشیدی در تهران منتشر شده است. از سال 1364 پس از تحمل سی سال سردردهای مزمن، از یک چشم نابینا شده و از چشم دیگرش هم فقط بیست و پنج درصد بینائی دارد. با این حال از بیست و چهار ساعت شبانه روز، نزدیک به بیست ساعت کار می کند. بعد از انقلاب شوم اسلامی، به مدت چهار سال با اصرار مدیر صفحه خانواده یکی از روزنامه های پر تیراژ پایتخت، به عنوان " کارشناس تعلیم و تربیت " پاسخگوی پرسشهای خوانندگان آن روزنامه بوده است. به لحاظ فعالیت های سیاسی در دانشگاه محل تدریسش، مورد پیگرد قانونی قرار می گیرد؛ و به ناچار از سال 1994 میلادی،به اتفاق خانواده اش، به کشور هلند گریخته و در آنجا زندگی می کند. مدت شش سال در کمپهای مختلف در کشور هلند زندگی نموده؛ تا سرانجام اجازه اقامت دائمی را دریافته نموده است. در شهر محل اقامتش در هلند نیز، سه روز در هفته برای سه مؤسسه عام المنفعه به کار داوطلبانه بدون دستمزد اشتغال دارد. در سال 2006 میلادی، چهار کتاب کم حجم به زبان هلندی نوشته است؛ ولی چون در کشور هلند به عنوان نویسنده صاحب نام شهرتی نداشته، هیچ ناشری برای انتشار کتابهای او سرمایه گذاری نمی کند. سرانجام در سال 2012 میلادی، توسط کانال دو تلویزیون هلند، یک برنامه ده قسمتی از زندگی او تهیه و به مدت ده شب پیاپی از همان کانال پخش می شود. نتیجه مفید این کار، دریافت پیشنهاد رایگان منتشر شدن کتابهای او توسط یک ناشر اینترنتی هلندی بوده است. تا کنون دو عنوان از کتابهای وی منتشر شده و مورد استقبال نیز قرار گرفته اند. در حال حاضر مشغول ویراستاری دو کتاب دیگرش می باشد؛ که به همت همان ناشر منتشر بشوند. شعار همیشگی او در زندگی اش، و تصیه آن به فرزندانش : خوردن به اندازه خواب و استراحت به اندازه اما کار بی اندازه است. چون فقط کار و کار و کار رمز پیروزی یک انسان است.