رای دادن تمسخر آمیز یک شهروند روسی در حوزه انتخابات ریاست جمهوری! محترم مومنی روحی

0
256

امروز یکشنبه هژدهم ماه مارس ۲۰۱۸ میلادی، مصادف بود با برگزاری مراسم انتخابات ریاست جمهوری در کشور روسیه، گاهی در این گونه مراسم اتفاقات جالبی روی می دهند؛ اما امروز در انتخابات مربوطه، یکی از رای دهندگان کاری را انجام داده است؛ که به پندار نگارنده، یک دهن کجی بزرگ به رئیس جمهور این مملکت بود. همانطوری که می دانیم؛ ولادیمیر پوتین ریاست جمهوری کنونی این سرزمین، پیش تر نیز دو دوره در این مقام بوده است. اکنون هم امکان دارد، که برای بار سوم نیز به این پست دست بیابد. چون که پیش از این عوامل او، رقبای وی را با شوریدن به جلسات مبارزات انتخاباتی آنها، ایشان را دستگیر و زندانی کرده اند. با این وضعیت تعداد اندکی از شخصیت هائی که هرگز نخواهند توانست به اندازه ولادیمیر پوتین به حد نصاب آراء گرفته شده برسند. با وی رقابت کرده اند!

به گزارش برخی از خبرگزاری های مهم در روزهای اخیر، احتمال داده شده بود؛ که حدود هفتاد درصد از مردم این کشور در این انتخابات شرکت نمایند. با توجه به شرایط کنونی در روسیه، بعید هم به نظر نمی رسد؛ که از این تعداد، حد اکثر آراء گرفته شده نصیب پوتین گردد؛ و او برای مرتبه سوم هم به این مقام برسد!

البته پوتین که هنگام فروپاشی حزب کمونیسم در این کشور، در مقام ریاست بر « کا گ ب » در آنجا بود. به خوبی از مشکلات این سرزمین، مخصوصا مسایل اقتصادی در کشور خود خبر داشت. برای بار نخست که به ریاست جمهوری در این سرزمین رسید و به این مقام در روسیه برگزیده شد. مهم ترین و بیش ترین تلاش های خود را، جهت سر و سامان دادن به اوضاع آشفته اقتصادی زادگاه خود به کار گرفت. ظاهرا هم در این مورد به پیروزی های قابل پذیرشی هم رسیده است!

با اینهمه طبیعی خواهد بود؛ که با تمام کارهای مثبتی که در دو دوره ریاست اش بر قوه اجرائی روسیه به انجام رسانیده، مخالفان زیادی هم درون کشور داشته باشد؛ که این امر در جریان مبارزات انتخاباتی رقیبان او در هفته های اخیر کاملا مشخص بود. هر چند که تعدادی از این مخالفان دستگیر و زندانی شده اند؛ ولی سایر کسانی که در انتخابات امروز با پوتین رقابت کرده اند؛ اگر هم که رای مورد لزوم را به دست نیاورند؟ باز هم تا حدود زیادی از تعداد آرای داده شده به پوتین را کاسته اند. چرا که ایشان هم برای خودشان موافقان و مخالفانی داشته و دارند؛ که با حضور در انتخابات امروز، به طور جدی به این مساله پرداخته اند!

به گزارش خبرگزاری روسی اسپوتنیک، یکی از همین افراد که البته هیچ مشخصه ای از وی منتشر نگشته است. در حوزه رای گیری « بوریاتیای » روسیه، به شکل عجیب و غریبی حضور یافته، و با این کار تلاش نموده، که طعنه جانانه ای به ولادیمیر پوتین رئیس جمهوری کنونی روسیه بزند. این فرد با پوشیدن لباسی که به وی شکل کامل یک خرس را داده بود. با همین سر و وضع و شکل و شمایل، داخل حوزه رای گیری شده و رای خویش را به داخل صندوق انداخته است. ماموران حوزه رای گیری نیز، بدون هیچ واکنشی نسبت به کار عجیب و غیر متعارف او، که تقریبا تا کنون در هیچ انتخاباتی انجام نشده است. اعتراضی به این رای دهنده نکرده اند. بلکه با آرامش کامل و بدون وحشت از حضور یک خرس در محل کارشان، وقتی که خرس مورد نظر شناسنامه اش را جلوی آنها گرفته بوده است؛ بدون هرگونه اعجابی یک کارت « الکترال » به او داده اند؛ تا رای خودش را در آن بنویسد و داخل صندوق بیندازد!

بدون تردید این فرد به کاندیدای مورد نظر خویش رای داده است. اما با چنین ظاهری که وی وارد حوزه رای گیری شده، بی جهت به این امر نپرداخته است. شاید می خواسته به رای دهندگانی که به پوتین رای داده بودند بگوید: که حتی حیوانات باغ وحش هم به او رای می دهند چه رسد به شما، و یا به پوتین برساند؛ کسانی که به او رای داده اند؛ از هیچ مقدار شعور انسانی برخوردار نیستند؛ و انتخاب شدن توسط حیوانات، نه تفاخری دارد و نه پایدار خواهد ماند!

احتمالا ماموران رای گیری، هنگام ثبت کردن مشخصات این فرد، با گذاشتن علامتی جلوی نام او، اسم وی را به مسؤلان گزارش بکنند. اما کسی که به چنین کاری دست زده است؛ حتی پیه این موضوع را هم به تن خود مالیده بوده، که با این شمایل به حوزه رای گیری ریاست جمهوری آمده بوده است. ولی از آنجائی که روسها دارای تیزهوشی خاصی می باشند. او هم پیش از پرداختن به نمایش خرس مآبانه خود، تدبیری اندیشیده بوده، که بتواند بعد از آن خودش را از دسترس ماموران ک گ ب دور نگه بدارد. اگر هم از مخالفان سرسخت پوتین باشد؛ همین که برای نخستین بار در میان انتخابات کشورشان، حتی سایر ممالک دنیا، با این شیوه در حوزه رای گیری حضور یافته است؛ دیدگاه تمسخر آمیز خویش نسبت به ولادیمیر پوتین را ارائه نموده باشد؟!

محترم مومنی

مقاله قبلیوزیر کشور آلمان خواستار کنترل بیشتر مرزها شد
مقاله بعدیبی‌اطلاعی از اتهامات محمد حبیبی با گذشت دو هفته پس از بازداشت
محترم مومنی روحی
شرح مختصری از بیوگرافی بانو محترم مومنی روحی او متولد سال 1324 خورشیدی در شهر تهران است. تا مقطع دبیرستان، در مجتمع آموزشی " فروزش " در جنوب غربی تهران، که به همت یکی از بانوان پر تلاش و مدافع حقوق زنان ( بانو مساعد ) در سال 1304 خورشیدی در تهران تأسیس شده بود؛ در رشته ادبیات پارسی تحصیل نموده و دیپلم متوسطه خود را از آن مجتمع گرفته است. در سال 1343 خورشیدی، با همسرش آقای هوشنگ شریعت زاده ازدواج نموده؛ و حاصل آن دو فرزند دختر و پسر 47 و 43 ساله، به نامهای شیرازه و شباهنگ است؛ که به او سه نوه پسر( سروش و شایان از دخترش شیرازه، و آریا از پسرش شباهنگ) را به وی هدیه نموده اند. وی نه سال پس از ازدواج، در سن بیست و نه سالگی، رشته روانشناسی عمومی را تا اواسط دوره کارشناسی ارشد آموخته، و در همین رشته نیز مدت هفده سال ضمن انجام دادن امر مشاورت با خانواده های دانشجویان، روانشناسی را هم تدریس نموده است. همزمان با کار در دانشگاه، به عنوان کارشناس مسائل خانواده، در انجمن مرکزی اولیاء و مربیان، که از مؤسسات وابسته به وزارت آموزش و پرورش می باشد؛ به اولیای دانش آموزان مدارس کشور، و نیز به کاکنان مدرسه هائی که دانش آموزان آن مدارس مشکلات رفتاری و تربیتی داشته اند؛ مشاورت روانشناسی و امور مربوط به تعلیم و تربیت را داده است. از سال هزار و سیصد و پنجاه و دو، عضو انجمن دانشوران ایران بوده، و برای برنامه " در انتهای شب " رادیو ، با برنامه " راه شب " اشتباه نشود؛ مقالات ادبی – اجتماعی می نوشته است. برخی از اشعار و مقالاتش، در برخی از نشریات کشور، از جمله روزنامه " ایرانیان " ، که ارگان رسمی حزب ایرانیان، که وی در آن عضویت داشته منتشر می شده اند. پایان نامه تحصیلی اش در دانشگاه، کتابی است به نام " چگونه شخصیت فرزندانتان را پرورش دهید " که توسط بنگاه تحقیقاتی و مطبوعاتی در سال 1371 خورشیدی در تهران منتشر شده است. از سال 1364 پس از تحمل سی سال سردردهای مزمن، از یک چشم نابینا شده و از چشم دیگرش هم فقط بیست و پنج درصد بینائی دارد. با این حال از بیست و چهار ساعت شبانه روز، نزدیک به بیست ساعت کار می کند. بعد از انقلاب شوم اسلامی، به مدت چهار سال با اصرار مدیر صفحه خانواده یکی از روزنامه های پر تیراژ پایتخت، به عنوان " کارشناس تعلیم و تربیت " پاسخگوی پرسشهای خوانندگان آن روزنامه بوده است. به لحاظ فعالیت های سیاسی در دانشگاه محل تدریسش، مورد پیگرد قانونی قرار می گیرد؛ و به ناچار از سال 1994 میلادی،به اتفاق خانواده اش، به کشور هلند گریخته و در آنجا زندگی می کند. مدت شش سال در کمپهای مختلف در کشور هلند زندگی نموده؛ تا سرانجام اجازه اقامت دائمی را دریافته نموده است. در شهر محل اقامتش در هلند نیز، سه روز در هفته برای سه مؤسسه عام المنفعه به کار داوطلبانه بدون دستمزد اشتغال دارد. در سال 2006 میلادی، چهار کتاب کم حجم به زبان هلندی نوشته است؛ ولی چون در کشور هلند به عنوان نویسنده صاحب نام شهرتی نداشته، هیچ ناشری برای انتشار کتابهای او سرمایه گذاری نمی کند. سرانجام در سال 2012 میلادی، توسط کانال دو تلویزیون هلند، یک برنامه ده قسمتی از زندگی او تهیه و به مدت ده شب پیاپی از همان کانال پخش می شود. نتیجه مفید این کار، دریافت پیشنهاد رایگان منتشر شدن کتابهای او توسط یک ناشر اینترنتی هلندی بوده است. تا کنون دو عنوان از کتابهای وی منتشر شده و مورد استقبال نیز قرار گرفته اند. در حال حاضر مشغول ویراستاری دو کتاب دیگرش می باشد؛ که به همت همان ناشر منتشر بشوند. شعار همیشگی او در زندگی اش، و تصیه آن به فرزندانش : خوردن به اندازه خواب و استراحت به اندازه اما کار بی اندازه است. چون فقط کار و کار و کار رمز پیروزی یک انسان است.