حزب دموکرات آمریکا همچنان در حال دادن امکانات به حکومت جنایتکار اسلامی است!

0
189

مایک پمپئو وزیر امور خارجه دولت قبلی آمریکا روز پنج شنبه ۲۳ دیماه، در مصاحبه ای با شبکه خبری فاکس نیوز، به تهدیدهای اخیر جمهوری اسلامی علیه وی و دیگر مقامات دولت دونالد ترامپ واکنش نشان داد. مایک پمپئو در ابتدای اظهارات خود گفت: « در حالی که شبه نظامیان مورد حمایت حکومت اسلامی روز پنج شنبه به سفارت آمریکا در بغداد حمله کرده اند؛ و جمهوری اسلامی انیمیشنی از کشتن ترامپ و شخص من منتشر کرده، دولت جو بایدن با نمایندگان آنها(رژیم ملاها) در وین سرگرم مذاکره است. » !

وی در ادامه سخنانش از تصمیم دونالد ترامپ در مورد کشتن قاسم سلیمانی دفاع نموده و گفته که وی آن را به ترامپ توصیه کرده بوده است !

در چنین شرایطی( پخش شدن انیمیشنی تحقیرآمیز در سایت خامنه ای، در باره کشتن دونالد ترامپ رئیس جمهور پیشین آن کشور، و مایک پمپئو وزیر امور خارجه دولت او ) است. نمایندگان دولت جو بایدن در وین، همچنان در حال دیدار و گفتگو با ایادی حاکمیت تروریستی رژیم اسلامی می باشند؛ و این قضیه، اسباب دلخوری مقامات قبلی دولتمردان آمریکا را فراهم آورده است!

در این رابطه مایک پمپئو وزیر امور خارجه دونالد ترامپ رئیس جمهور پیشین ایالات متحده، در روز پنج شنبه ۲۳ دیماه در این مورد، با شبکه خبری « فاکس نیوز » مصاحبه کرده، و نسبت به این امر ( دیدار و گفتگوی فرستادگان بایدن به وین با نمایندگان اعزامی از سوی حکومت ملاها به آنجا) اظهاراتی را عنوان نموده، که محتوای آن بیانگر این مساله است؛ که دموکرات ها در ایالات متحده، هنوز دست از سر مردم ایران بر نداشته اند؛ و با تمام مخالفت هائی که در ظاهر با سران رژیم ملاها دارند. در واقع به پیش بردن مقاصد شوم شان علیه ما و میهن اشغال شده مان ادامه می دهند!

پمپئو ضمن انتقاد از رویکرد روش جو بایدن در قبال حاکمیت اسلامی در ایران، اظهاراتی کرده و در باره مذاکره کنندگان دولت بایدن با نمایندگان رژیم کنونی در ایران گفته است: « بایدن به ایران پول، منابع قدرت، سلاح و ابزار مختلفی می دهد. تا شبکه تروریستی حکومت ایران در دنیا تقویت بشود. پمپئو در مصاحبه خودش با فاکس نیوز تاکید نموده است: سیاست فعلی دولت بایدن، نه تنها آمریکا، بلکه متحدان ایالات متحده در خاورمیانه، از جمله اسرائیل و دولت های عرب حاشیه خلیج پارس یعنی عربستان سعودی، امارات، بحرین و کویت را نیز در معرض خطر حتمی قرار می دهد!

وی در واکنش به سخنان روز چهارشنبه ( ۲۲ دی ۱۴۰۰ خورشیدی، برابر با ۱۲ ژانویه ۲۰۲۲ میلادی ) « جن ساکی » سخنگوی کاخ سفید، مبنی بر این که خروج آمریکا از برجام اشتباه بود گفت: « او در یک دنیای تخیلی زندگی می کند؛ که ارتباطی با واقعیت برجام ندارد.» !

به گفته پمپئو، برجام یک مسیر روشن البته با تاخیر را، برای دستیابی جمهوری اسلامی به سلاح هسته ای مهیا می کرد. وی ضمن دفاع از تصمیم دولت دونالد ترامپ در باره خروج ایالات متحده از برجام گفت: « اگر ترامپ پیروز انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته آمریکا بود؟ رهبران ایران مجبور به امضای توافق بهتری می شدند؛ که تهران را واقعا از دستیابی به سلاح هسته ای باز می داشت. » !

وزیر پیشین امور خارجه ایالات متحده اضافه کرده است: « به دلیل تحریم های دولت ترامپ، موقعیتی پیش آمد؛ که فقط کم تر از ده درصد از ذخائر ارزی جمهوری اسلامی باقی مانده بود؛ و واشنگتن از فروش میلیون ها بشکه نفت شان جلوگیری کرد. » !

به گفته مایک پمپئو، حالا دولت بایدن این تحریم ها را اعمال نمی کند؛ و رژیم جمهوری اسلامی ایران با تهدید کم تری با مقایسه با دولت ترامپ مواجه است. وی با بیان این که دولت ترامپ از مردم ایران حمایت می کرد. این ادعا را مطرح نمود، که این دولت( دولت بایدن) راه دیگری را برگزیده، که منابع لازم را در اختیار « دزدسالاران » و « دین سالاران » حاکم بر ایران قرار می دهد!

در روزهای اخیر، وب سایت رسمی علی خامنه ای رهبر خودکامه حکومت پلید اسلامی در ایران، انیمیشنی را منتشر کرده، که در آن عملیات سوء قصد ایران به دونالد ترامپ رئیس جمهور قبلی ایالات متحده، و تلاش برای ترور او و وزیر امور خارجه دولت وی نشان داده می شود. جن ساکی سخنگوی کاخ سفید روز پنج شنبه در یک کنفرانس خبری، در پاسخ به پرسشی در همین ارتباط گفته است: « ما پیش تر شاهد لفاظی و رفتارهای توهین آمیز رهبر جمهوری اسلامی بوده ایم. » ؛ او ( جن ساکی سخنگوی کاخ سفید) اما ادامه نداده است؛ که بازتاب دولت کنونی آمریکا، در باره مشاهدات مداوم توهین های رهبر حکومت ملاها در ایران، به مسؤلان دولت های ایالات متحده چه بوده؟ و اکنون، در قبال نمایش داده شدن انیمیشن اهانت آمیز سایت رهبر حکومت آخوندی در ایران خطاب به دولت پیشین ایالات متحده، رئیس جمهور کنونی این کشور، چه واکنشی نسبت به این قضیه ابراز داشته است؟ !

همزمان با دومین سالگرد کشته شدن قاسم سلیمانی، مقامات مثلا بلندپایه حکومت اسلامی، از جمله ابراهیم رئیسی رئیس جمهور، و اسماعیل قاآنی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران رژیم، و برخی دیگر از مقامات حکومت ملاها در ایران، ترامپ و اعضای دولت او را تهدید به انتقام و قصاص کرده اند. جیک سالیوان مشاور امنیت ملی کاخ سفید واشنگتن، در واکنش به این تهدیدها و نیز انتشار نام ۵۲ آمریکائی تحت تحریم حکومت اسلامی از سوی وزارت خارجه شان در ایران، با صدور بیانیه ای گفته است : « چنانچه ایران به هر یک از شهروندان ما، از جمله ۵۲ نفر ذکر شده در روز گذشته حمله کند؟ با عواقب شدید و وخیمی در این رابطه مواجه خواهد شد. » !

با تمام این ( اره دادن ها و تیشه گرفتن ها ) ی دو طرف، همچنان موضوع اختلاف چهل و سه ساله رژیم ملاها با دولتمردان آمریکائی در هاله ای از ابهام است؛ و این موضوع با به نمایش گذاشتن چنین فیلم های تمسخر آمیزی( انیمیشن مربوطه )، حکایت از یک سناریوی تکراری از پیش نوشته شده دارد. تا هر از چند گاهی، بخشی از آن سناریوی دروغپردازانه را، برای خام نمودن دو بخش عمده از مردم ایران به نمایش می گذارند؛ که ( بخش اول « حامیان رژیم و ساده دلانی هستند که فکر می کنند » این دو با هم سر دشمنی و نزاع واقعی دارند؛ و احتمالا زور حکومت اسلامی بر آمریکائی ها می چربد؛ که سران رژیم ملاها چنین محکم در مقابل آنها ایستاده اند. ) ؛ و ( بخش دوم هم کسانی هستند؛ که بیش از گروه اول به سیاستمدار بودن خودشان بها می دهند و در این اندیشه به سر می برند: « به زودی آمریکا به ایران حمله خواهد کرد؛ و ما را از شر حکومت اسلامی نجات خواهد داد. » )؛ در حالی که چنین پیشداوری های تمسخر آمیزی، فقط بیانگر این حقیقت تفکر برانگیز است؛ که آخوندها و آمریکائی ها( به ویژه اعضای حزب دموکرات در این کشور) همچنان مانند آنچه که در بهمن سیاه ۵۷ نموده اند؛ و ما را به این روز سیاه نشانده اند. در نظر دارند تا باری دیگر، این ملت ستمدیده را اغوا کنند؛ و باز هم آنها را دچار خامی مطلق نمایند. تا در شرایط غیر منطقی دیدگاه های اشتباهات خویش باقی بمانند؛ و همچنان در انتظار وقوع معجزه ای باشند؛ که به طور ناگهانی به وقوع بپیوندد؛ و آنان را به آرمان چهار دهه ای شان برساند!

و این ساده انگاری های بعضی از ایرانیان برون و درون مرزهای میهن اشغال شده ما هست؛ که متاسفانه، راه پیش بردن آمال پیروزی خواهانه آن دسته از هم میهنانی را، که سعی می کنند تا در تنگنای ناامیدی های غمگنانه خودشان باقی نمانند؛ و در انتظار رسیدن یک امداد پیروزی بخش غیبی به سر نبرند. بلکه بیش از گذشته به جستن راه های منطقی برای دستیابی به موفقیت حتمی خود بپردازند؛ و به جای توقف در مسیر ناامیدی محض، با سوق دادن خودشان به جلو، در همان نقطه ای قرار بگیرند؛ که بلا تکلیفی بی دلیل شان در مورد تصمیم های عقلانی که باید اتخاذ نمایند؛ از ثبات بیهود و وقت گیر خارج گردد. تا به وضوح دریابند، که جز به مدد همت والای خودشان نخواهند توانست. از شر فاسدترین و جانی ترین شاگردان و فرزندان اهریمن در دیار خویش رها بشوند؟ تا به این وسیله به جهانیان و نیز حاکمان ددمنش ایران نشان بدهند: « که ایرانی می جنگد، می میرد. اما ذلت نمی پذیرد » !

در دو روز اخیر( شنبه و یکشنبه ۲۵ و ۲۶ دی ۱۴۰۰ خورشیدی، برابر با ۱۵ و ۱۶ ژانویه ۲۰۲۲ میلادی )، مردمان شجاع سه استان بزرگ کشورمان « خوزستان، کردستان و همدان » که تعداد زیادی از هم میهنان آزادیخواه در ایران را تشکیل می دهند. نسبت به برخی از ناهمواری هائی که اخیرا حکومت نابخرد اسلامی برای ایشان به وجود آورده، دست به اعتراض حق طلبانه عمومی زده اند؛ و حاکمیت منفور خامنه ای، و بی کفایتی دولت کنونی کشور به ریاست ابراهیم رئیسی و اعضای کابینه او را، مورد تحقیر بیشتر قرار داده اند؛ و از وی در باره وضعیت کنونی مردم به جان آمده کشور( خوابیدن درون گودال های حفر شده در حاشیه خیابان های شهرها، قسطی خریدن نان مورد نیاز خانواده شان از نانوائی ها، خریدن استخوان هائی که قصابی ها می خواهند دور بریزند. برای تهیه خوراک روزانه خود و خانواده درمانده شان، و بسیاری دیگر از انواع کاستی های موجود درون اجتماع کنونی در محل سکونت خودشان، فریادهای رسای « مرگ بر جمهوری اسلامی ، مرگ بر خامنه ای، و امثال چنین شعارهائی را، نسبت به مقام عظمای رهبر ولایتمدار، و نوکران و ایادی سودجوی حکومت منفور ملاها سر داده اند!

امید که به زودی شکل این تظاهرات و شعارهای مطرح در آن را، از صورت تئوری خارج کنند؛ و با حمله به مراکز مهم اداری درون رژیم، از جمله دو مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری، بنیاد شهید و مجمع تشخیص مصلحت نظام، و وزارتخانه های دارائی و اقتصاد، دادگستری و کار و امور اجتماعی گسترش بدهند. تا در این رهگذر، دیگران هم خودشان را به صفوف حق طلبانه آنها پیوند بزنند. تا با یک حرکت میلیونی، شر هر چه آخوند و شیخ و ملا در کشور است را، از ساحت مقدس ایران اهورائی خویش کوتاه نمایند!

مقاله قبلیآن کس که دوباره مصلوب شد! کریستوفر یعنی انسان مصلوب در هماره تاریخ
مقاله بعدیکوتاه نمی آئید؟ پس بفرمائید یک جام زهر دیگر را هم نوش جان کنید!
محترم مومنی روحی
شرح مختصری از بیوگرافی بانو محترم مومنی روحی او متولد سال 1324 خورشیدی در شهر تهران است. تا مقطع دبیرستان، در مجتمع آموزشی " فروزش " در جنوب غربی تهران، که به همت یکی از بانوان پر تلاش و مدافع حقوق زنان ( بانو مساعد ) در سال 1304 خورشیدی در تهران تأسیس شده بود؛ در رشته ادبیات پارسی تحصیل نموده و دیپلم متوسطه خود را از آن مجتمع گرفته است. در سال 1343 خورشیدی، با همسرش آقای هوشنگ شریعت زاده ازدواج نموده؛ و حاصل آن دو فرزند دختر و پسر 47 و 43 ساله، به نامهای شیرازه و شباهنگ است؛ که به او سه نوه پسر( سروش و شایان از دخترش شیرازه، و آریا از پسرش شباهنگ) را به وی هدیه نموده اند. وی نه سال پس از ازدواج، در سن بیست و نه سالگی، رشته روانشناسی عمومی را تا اواسط دوره کارشناسی ارشد آموخته، و در همین رشته نیز مدت هفده سال ضمن انجام دادن امر مشاورت با خانواده های دانشجویان، روانشناسی را هم تدریس نموده است. همزمان با کار در دانشگاه، به عنوان کارشناس مسائل خانواده، در انجمن مرکزی اولیاء و مربیان، که از مؤسسات وابسته به وزارت آموزش و پرورش می باشد؛ به اولیای دانش آموزان مدارس کشور، و نیز به کاکنان مدرسه هائی که دانش آموزان آن مدارس مشکلات رفتاری و تربیتی داشته اند؛ مشاورت روانشناسی و امور مربوط به تعلیم و تربیت را داده است. از سال هزار و سیصد و پنجاه و دو، عضو انجمن دانشوران ایران بوده، و برای برنامه " در انتهای شب " رادیو ، با برنامه " راه شب " اشتباه نشود؛ مقالات ادبی – اجتماعی می نوشته است. برخی از اشعار و مقالاتش، در برخی از نشریات کشور، از جمله روزنامه " ایرانیان " ، که ارگان رسمی حزب ایرانیان، که وی در آن عضویت داشته منتشر می شده اند. پایان نامه تحصیلی اش در دانشگاه، کتابی است به نام " چگونه شخصیت فرزندانتان را پرورش دهید " که توسط بنگاه تحقیقاتی و مطبوعاتی در سال 1371 خورشیدی در تهران منتشر شده است. از سال 1364 پس از تحمل سی سال سردردهای مزمن، از یک چشم نابینا شده و از چشم دیگرش هم فقط بیست و پنج درصد بینائی دارد. با این حال از بیست و چهار ساعت شبانه روز، نزدیک به بیست ساعت کار می کند. بعد از انقلاب شوم اسلامی، به مدت چهار سال با اصرار مدیر صفحه خانواده یکی از روزنامه های پر تیراژ پایتخت، به عنوان " کارشناس تعلیم و تربیت " پاسخگوی پرسشهای خوانندگان آن روزنامه بوده است. به لحاظ فعالیت های سیاسی در دانشگاه محل تدریسش، مورد پیگرد قانونی قرار می گیرد؛ و به ناچار از سال 1994 میلادی،به اتفاق خانواده اش، به کشور هلند گریخته و در آنجا زندگی می کند. مدت شش سال در کمپهای مختلف در کشور هلند زندگی نموده؛ تا سرانجام اجازه اقامت دائمی را دریافته نموده است. در شهر محل اقامتش در هلند نیز، سه روز در هفته برای سه مؤسسه عام المنفعه به کار داوطلبانه بدون دستمزد اشتغال دارد. در سال 2006 میلادی، چهار کتاب کم حجم به زبان هلندی نوشته است؛ ولی چون در کشور هلند به عنوان نویسنده صاحب نام شهرتی نداشته، هیچ ناشری برای انتشار کتابهای او سرمایه گذاری نمی کند. سرانجام در سال 2012 میلادی، توسط کانال دو تلویزیون هلند، یک برنامه ده قسمتی از زندگی او تهیه و به مدت ده شب پیاپی از همان کانال پخش می شود. نتیجه مفید این کار، دریافت پیشنهاد رایگان منتشر شدن کتابهای او توسط یک ناشر اینترنتی هلندی بوده است. تا کنون دو عنوان از کتابهای وی منتشر شده و مورد استقبال نیز قرار گرفته اند. در حال حاضر مشغول ویراستاری دو کتاب دیگرش می باشد؛ که به همت همان ناشر منتشر بشوند. شعار همیشگی او در زندگی اش، و تصیه آن به فرزندانش : خوردن به اندازه خواب و استراحت به اندازه اما کار بی اندازه است. چون فقط کار و کار و کار رمز پیروزی یک انسان است.