آقای مربوطه همچنان فعال است!

0
161

پیش از رخ دادن انقلاب سیاه و شوم اسلامی در میهن مان، تلویزیون ملی ایران برنامه های بسیار متنوعی داشت. یکی از این برنامه های پرطرفدار، برنامه کوتاه ” آقای مربوطه ” بود؛ که هفته ای دو بار پس از اخبار شبانه به مدت پانزده دقیقه پخش می شد. مجری آن در این برنامه تحلیلگر عملکردهای دستگاه های دولتی بود. این مجری که نام وی را فراموش کرده ام؛ خودش را با همین نام برنامه اش معرفی می نمود. وی با بررسی یک یا دو عملکرد چند مؤسسه و سازمان دولتی، فضای انتقادی مفیدی به برنامه خویش می داد. و با عنوان نمودن نقاط ضعف مدیران آنها، اشتباهات کارشان را به آنها می گفت، و مردم را نیز در این رابطه آگاه می نمود.

آقای مربوطه معتقد بود، که همه رویدادهای کشور، به ویژه آن قسم از کارهائی که نتایج خوب یا بد آنها، مستقیم به سوی مردم باز می گشتند؛ به تک تک افراد ملت مربوط می شدند؛ و این حق آنها بود، که از همه اتفاقات مطلع بشوند. که البته دیدگاه وی بیجا و غیر سودمند هم نبود. وی با روشی که در این برنامه ها ارائه می داد؛ بینندگان تلویزیون ملی ایران، بخصوص آن دسته از کسانی را که معمولا اهل مطالعه روزانه نبودند؛ و بیشتر ترجیح می دادند که اطلاعات خودشان را از طریق رسانه های دیداری و شنیداری پیگیری بکنند. با علاقه فراوانی به برنامه آقای مربوطه توجه می کردند!

تا جائی که اگر از خانه بیرون بودند، سریع خود را به داخل خانه شان می رساندند؛ تا از برنامه ” آقای مربوطه ” عقب نمانند. به این ترتیب مردمان بسیاری از چند و چون کارهای مدیران و مسؤلان ادارات دولتی و خصوصی آگاه می گشتند. برخی هم می گفتند، که برنامه آقای مربوطه، یک بازی سیاسی است که مدیران تلویزیون ملی، به عمد آن را تدارک می دیدند؛ تا مردم(بینندگان برنامه های شان) را، به این امر دلگرم نمایند؛ و با توجه به آن برنامه مطلوب خویش، خیال شان از بابت مطرح شدن نقطه ضعف های کارکنان دولت راحت می گرداندند. و بر این اساس، چون ملاحظه می نمودند، که رسانه ملی کشورشان، خودش در حال بررسی کردن اشتباهات پیش آمده توسط مسؤلان است. اینگونه هیچ لزومی برای اعتراضات بعدی نسبت به آن عملکردهای اشتباه را احساس نکنند. و در این رابطه، با دیدن برنامه های ” آقای مربوطه ” اغنا شوند و به آن قناعت نمایند!

مدتی است که به جای یک آقای مربوطه، تعدادی از نمایندگان مجلس آخوندی در کشور، جهت همکاری های غیرقابل مشاهده مردم، با مطرح نمودن اشتباهات کارکنان دولت، که تعدادشان هم کم نیست؛ از خودشان آقایان مربوطه دیگری ساخته اند. اینها در جلسات علنی یا غیر علنی مجلس شورای اسلامی، با رساندن خبر کارهای غلط بعضی از مسؤلان کشور به مردم، چنین وانمود می کنند؛ که ” مو هم لای درز ” انجام وظیفه کردن شان نمی رود. به عنوان نمایندگان مردم ایران در مجلس، بسیار جدی در حال پیگیری کردن تمام رخدادهای درون مملکت می باشند. تا که بتوانند سر وقت به اشتباه کاران تذکرات لازم را بدهند؛ و از حق موکلین خودشان به عنوان ملت ایران دفاع نمایند!

حال آنکه بیشترین ما مخصوصا هم میهنان درون ایران، به درستی می دانیم که این افراد، قبل از آن که به سبب ابراز مسؤلیت جهت توجه داشتن به همه رویکردهای مملکتی، و نیز ایفای نقش دلسوزی شان برای مردمی که موکلین اینان می باشند. خودشان به جناح های گوناگونی که در حال خوردن نان به نرخ روز هستند؛ و چنان درون جناح های مورد نظر ذوب شده اند؛ که جز به مصلحت های خویش در گام نخستین، و سپس در گام بعدی، جز به منافع و مصالح جناحی که بدان متصل گشته اند نمی پردازند. و تمامی فریادهائی که درون مجلس می کشند؛ همه نمایشاتی که با اجرای خودشان در سخنان پیش از دستور، یا حین رسیدگی به مصوبه های لایحه های پیشنهاد می شوند؛ نه به فکر مردمی که اینها را برگزیده اند می باشند؛ و نه نسبت به آنچه که می گویند احساس مسؤلیت می نمایند!

سخنگوی کمیسیون ” اصل نود ” مجلس آخوندی، مصطفی افضلی فرد، بدون نام بردن از افراد خاصی، در رابطه با پرونده های تخلفات مالی و قانونی برخی از افراد سرشناس کشور به خبرنگاران گفته است؛ پرونده هائی از سپاه، ارتش، نیروی انتظامی و اوقاف در کمیسیون اصل نود مجلس وجود دارد. وی در این رابطه به خبرگزاری ایسنا توضیح داده است؛ که کمیسیون اصل نود مجلس در مورد مفاد این پرونده ها، گزارشات جامعی تهیه و منتشر نموده است. اما خود وی در باره مضمون های این پرونده ها، موارد دیگری به سخنان خویش نیفزوده است!

برگزاری چنین نمایشات تمسخر آمیزی در صحن مجلس کشور، بیان نمودن کلیات نامفهوم چند نمونه از خلاف های سازمان های مهم حکومتی، بدون پرداختن به جزئیات آنها، می تواند بر اساس چند ویژگی خاص به وقوع بپوندد. در حال حاضر و در مجلس رژیم بحران آفرین جمهوری اسلامی در کشور، یا از تبانی های دولتی ها با تنی چند از نمایندگان مجلس، جهت تسویه حساب خصوصی با سازمان های نامبرده بالا می باشد. و یا مطرح شدن اختلافات درون جناح های مختلف است؛ که در حال قدرت نمائی خودشان و تضیف نمودن رقیبان دولتی خویش هستند!

در حقیقت، آنچه که از این اختلافات درون گروه های متعدد در حکومت آخوندی در جریان هستند؛ حکایت از این دارد، که دولتمردان رژیم فاسد و تبهکار اسلامی در ایران، برای به سکوت کردن وا داشتن مردم کشور، چنین مواردی را ابتکار و در میان همه مردم ایران مطرح می کنند. تا بخش معمولی افراد جامعه را، با قرار دادن دستگاه های الکترونیکی انواع کامپیوتری های کوچک و بزرگ، به چت کردن با یکدیگر، یا تماس هائی که به وسیله سیستم های جدید اینترنتی در اختیار دارند مشغول بدارند؛ تا آنان را نسبت به آنچه که در میهن شان اتفاق می افتد بی تفاوت سازند. اما دسته ای دیگر از مردم ایران را، که نسبت به رخدادهای درون حکومت و دولت اسلامی حساسیت های زیادی را دارند؛ با اجرای همین نمایشات سطحی و بی محتوا، بر سر کار می گذارند. تا در این رهگذر دهان های ایشان را هم با این حیله ها ببندند؛ و به آنان تلقین نمایند، که … نگران نباشید، آقایان ” مربوطه ” ، با جدیت زیاد در حال لو دادن متخلفان هستند. تا شما را نسبت به آنچه که درون دستگاه های مختلف دولتی ایجاد می شوند آگاه نمایند!

محترم مومنی

مقاله قبلیکی اف سی در تهران، پس از یک روز فعالیت پلمب شد
مقاله بعدی۲۰۰ حقوقدان آلمانی خواستار آزادی عبدالفتاح سلطانی شدند
محترم مومنی روحی
شرح مختصری از بیوگرافی بانو محترم مومنی روحی او متولد سال 1324 خورشیدی در شهر تهران است. تا مقطع دبیرستان، در مجتمع آموزشی " فروزش " در جنوب غربی تهران، که به همت یکی از بانوان پر تلاش و مدافع حقوق زنان ( بانو مساعد ) در سال 1304 خورشیدی در تهران تأسیس شده بود؛ در رشته ادبیات پارسی تحصیل نموده و دیپلم متوسطه خود را از آن مجتمع گرفته است. در سال 1343 خورشیدی، با همسرش آقای هوشنگ شریعت زاده ازدواج نموده؛ و حاصل آن دو فرزند دختر و پسر 47 و 43 ساله، به نامهای شیرازه و شباهنگ است؛ که به او سه نوه پسر( سروش و شایان از دخترش شیرازه، و آریا از پسرش شباهنگ) را به وی هدیه نموده اند. وی نه سال پس از ازدواج، در سن بیست و نه سالگی، رشته روانشناسی عمومی را تا اواسط دوره کارشناسی ارشد آموخته، و در همین رشته نیز مدت هفده سال ضمن انجام دادن امر مشاورت با خانواده های دانشجویان، روانشناسی را هم تدریس نموده است. همزمان با کار در دانشگاه، به عنوان کارشناس مسائل خانواده، در انجمن مرکزی اولیاء و مربیان، که از مؤسسات وابسته به وزارت آموزش و پرورش می باشد؛ به اولیای دانش آموزان مدارس کشور، و نیز به کاکنان مدرسه هائی که دانش آموزان آن مدارس مشکلات رفتاری و تربیتی داشته اند؛ مشاورت روانشناسی و امور مربوط به تعلیم و تربیت را داده است. از سال هزار و سیصد و پنجاه و دو، عضو انجمن دانشوران ایران بوده، و برای برنامه " در انتهای شب " رادیو ، با برنامه " راه شب " اشتباه نشود؛ مقالات ادبی – اجتماعی می نوشته است. برخی از اشعار و مقالاتش، در برخی از نشریات کشور، از جمله روزنامه " ایرانیان " ، که ارگان رسمی حزب ایرانیان، که وی در آن عضویت داشته منتشر می شده اند. پایان نامه تحصیلی اش در دانشگاه، کتابی است به نام " چگونه شخصیت فرزندانتان را پرورش دهید " که توسط بنگاه تحقیقاتی و مطبوعاتی در سال 1371 خورشیدی در تهران منتشر شده است. از سال 1364 پس از تحمل سی سال سردردهای مزمن، از یک چشم نابینا شده و از چشم دیگرش هم فقط بیست و پنج درصد بینائی دارد. با این حال از بیست و چهار ساعت شبانه روز، نزدیک به بیست ساعت کار می کند. بعد از انقلاب شوم اسلامی، به مدت چهار سال با اصرار مدیر صفحه خانواده یکی از روزنامه های پر تیراژ پایتخت، به عنوان " کارشناس تعلیم و تربیت " پاسخگوی پرسشهای خوانندگان آن روزنامه بوده است. به لحاظ فعالیت های سیاسی در دانشگاه محل تدریسش، مورد پیگرد قانونی قرار می گیرد؛ و به ناچار از سال 1994 میلادی،به اتفاق خانواده اش، به کشور هلند گریخته و در آنجا زندگی می کند. مدت شش سال در کمپهای مختلف در کشور هلند زندگی نموده؛ تا سرانجام اجازه اقامت دائمی را دریافته نموده است. در شهر محل اقامتش در هلند نیز، سه روز در هفته برای سه مؤسسه عام المنفعه به کار داوطلبانه بدون دستمزد اشتغال دارد. در سال 2006 میلادی، چهار کتاب کم حجم به زبان هلندی نوشته است؛ ولی چون در کشور هلند به عنوان نویسنده صاحب نام شهرتی نداشته، هیچ ناشری برای انتشار کتابهای او سرمایه گذاری نمی کند. سرانجام در سال 2012 میلادی، توسط کانال دو تلویزیون هلند، یک برنامه ده قسمتی از زندگی او تهیه و به مدت ده شب پیاپی از همان کانال پخش می شود. نتیجه مفید این کار، دریافت پیشنهاد رایگان منتشر شدن کتابهای او توسط یک ناشر اینترنتی هلندی بوده است. تا کنون دو عنوان از کتابهای وی منتشر شده و مورد استقبال نیز قرار گرفته اند. در حال حاضر مشغول ویراستاری دو کتاب دیگرش می باشد؛ که به همت همان ناشر منتشر بشوند. شعار همیشگی او در زندگی اش، و تصیه آن به فرزندانش : خوردن به اندازه خواب و استراحت به اندازه اما کار بی اندازه است. چون فقط کار و کار و کار رمز پیروزی یک انسان است.