یک دیکتاتوری فاسد، پشت نقابی از دموکراسی دروغین! محترم مومنی روحی

0
188

عنوان بالا را از نخستین حضور پرزیدنت ترامپ در اجلاس عمومی سالیانه اعضای سازمان ملل متحد، و از اولین سخنرانی وی برگزیده ام. آقای ترامپ در سخنان خودش گفت: ” حکومت کنونی ایران، یک دیکتاتوری فاسد را، در پشت نقابی از دموکراسی دروغین پنهان می کند. حکومت ایران، یک کشور ثروتمند و دارای فرهنگی غنی را، به یک کشوری سرکش و فقیر از لحاظ اقتصادی تبدیل کرده، که صادرات اصلی اش: خشونت، خونریزی و هرج و مرج است.”!

رئیس جمهور آمریکا در آن روز، پس از اشاره به تاریخ و تمدن باشکوه ایران گفت: ” رنجدیده ترین قربانیان حکومت ایران، در واقع مردم خود این کشور هستند. حکومت ایران به جای استفاده از منابعش برای ارتقای زندگی مردم، سودهای نفتی را، صرف تأمین مالی حزب الله، و سایر تروریست هائی می کند؛ که مسلمان های بی گناه را می کشند و به همسایگان خود حمله می کنند. سرمایه های مردم ایران، برای بقای دیکتاتوری بشار اسد، و سوخت رسانی برای جنگ داخلی در یمن و حزب الله صرف می شود. ما نمی توانیم اجازه بدهیم، که این حکومت جنایتکار، همزمان با ساخت موشک های خطرناک، به این فعالیت های بی ثبات کننده اش ادامه بدهد.”!

پرزیدنت ترامپ در اجلاس عمومی سازمان ملل، همچنین به برجام نیز اشاره کرده و گفته بود: ” به صراحت بگویم، این توافقنامه مایه شرمندگی و خجالت برای آمریکا بوده است. ما این توافقنامه را نخواهیم پذیرفت؛ زمان آن رسیده است، تمام جهان به ما بپیوندند؛ که از حکومت ایران بخواهیم، به برنامه کشتار و تخریب خود خاتمه بدهد. زمان آن است، که این رژیم تمام آمریکائیها و سایر شهروندهای دیگر کشورها را، که ناعادلانه بازداشت شان کرده آزاد کند.”!

دونالد ترامپ شب گذشته، همچنین در مصاحبه ای با شبکه خبری ” فاکس نیوز ” ، در باره توافق برجام و خواسته های مردم ایران گفته است: ” شما مردم ایران را در خیابان های ایران می بینید؛ که می رقصند و شعار ” مرگ بر آمریکا ” می دهند. آنها احتمالا به صحنه آورده شده اند. چرا که من باور دارم، مردم ایران مردم بزرگی هستند؛ که آزادی می خواهند و خواهان دوستی با ما هستند. من واقعا به این باور دارم.”!

 اگر بخواهیم به همه جزئیات سخنرانی رئیس جمهور جدید آمریکا، که در نخستین سخنرانی اش در اجلاس عمومی سازمان ملل متحد ایراد نمود بپردازیم. نیاز به وقت بیشتری دارد. آنچه که مسلم است: ” تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل ” ؛ زیرا در همین دو سه پاراگراف کوتاه می توان، به زوایای دیدگاه آقای ترامپ نسبت به سران جمهوری پلید اسلامی، و عملکردهای ددمنشانه آنها پی برد؛ که ضمن بیان کردن میزان تنفر وی به رژیم آخوندی، مراتب احترام او به مردم ایران، و ستایش تاریخ و تمدن باستانی ایشان را درک نمود!

کسی که چنین دیدگاه هائی نسبت به سران دروغپرداز و خونخوار جمهوری ننگین اسلامی دارد. و به صراحت نظرگاه اش را در همه جا مطرح می کند. آنقدر شعور اجتماعی و درک سیاسی دارد؛ که خود و شرایط ریاست جمهوری اش را، فدای یک حاکمیت منفور و اشغالگر ننماید. از اینرو بعید به نظر می رسد؛ که آقای ترامپ، در گزارشی که به زودی به کنگره ایالات متحده ارائه خواهد نمود. بر میزان پایبندی رژیم ملاها به برجام مهر تأیید بزند. چون اگر غیر از نماید، نه فقط در پیشگاه مردم آمریکا، بلکه در مقابل سایر جهانیان، اعم از شخصیت های سیاسی و مردمان عادی دنیا، اعتبار و پایگاه و مرتبه خویش را از دست خواهد داد!

بر این اساس، باید منتظر باشیم، که از نتیجه این گزارش و واکنش کنگره آمریکا، نسبت به عدم تأیید پایبندی سران رژیم اسلامی به برجام را دریافت نمائیم. چنانچه قرار باشد، که به زودی حکومت جنایتکار آخوندی در ایران، مفتضح و سرنگون گردد؛ و بدون تردید این آرمان والای همه ایرانیان میهن پرست است. باید از اهورای یکتا بخواهیم، که در این امر شتاب نماید. و مردم اسیر و بی نشاط و گرفتار میهن مان را، از شر چنین حاکمیت اهریمنی برهاند!

محترم مومنی

مقاله قبلیایالات متحده آمریکا، سپاه پاسداران جمهوری اسلامی را تحریم کرد
مقاله بعدیحمله توئیتری ترامپ به حامیان جهانی برجام
محترم مومنی روحی
شرح مختصری از بیوگرافی بانو محترم مومنی روحی او متولد سال 1324 خورشیدی در شهر تهران است. تا مقطع دبیرستان، در مجتمع آموزشی " فروزش " در جنوب غربی تهران، که به همت یکی از بانوان پر تلاش و مدافع حقوق زنان ( بانو مساعد ) در سال 1304 خورشیدی در تهران تأسیس شده بود؛ در رشته ادبیات پارسی تحصیل نموده و دیپلم متوسطه خود را از آن مجتمع گرفته است. در سال 1343 خورشیدی، با همسرش آقای هوشنگ شریعت زاده ازدواج نموده؛ و حاصل آن دو فرزند دختر و پسر 47 و 43 ساله، به نامهای شیرازه و شباهنگ است؛ که به او سه نوه پسر( سروش و شایان از دخترش شیرازه، و آریا از پسرش شباهنگ) را به وی هدیه نموده اند. وی نه سال پس از ازدواج، در سن بیست و نه سالگی، رشته روانشناسی عمومی را تا اواسط دوره کارشناسی ارشد آموخته، و در همین رشته نیز مدت هفده سال ضمن انجام دادن امر مشاورت با خانواده های دانشجویان، روانشناسی را هم تدریس نموده است. همزمان با کار در دانشگاه، به عنوان کارشناس مسائل خانواده، در انجمن مرکزی اولیاء و مربیان، که از مؤسسات وابسته به وزارت آموزش و پرورش می باشد؛ به اولیای دانش آموزان مدارس کشور، و نیز به کاکنان مدرسه هائی که دانش آموزان آن مدارس مشکلات رفتاری و تربیتی داشته اند؛ مشاورت روانشناسی و امور مربوط به تعلیم و تربیت را داده است. از سال هزار و سیصد و پنجاه و دو، عضو انجمن دانشوران ایران بوده، و برای برنامه " در انتهای شب " رادیو ، با برنامه " راه شب " اشتباه نشود؛ مقالات ادبی – اجتماعی می نوشته است. برخی از اشعار و مقالاتش، در برخی از نشریات کشور، از جمله روزنامه " ایرانیان " ، که ارگان رسمی حزب ایرانیان، که وی در آن عضویت داشته منتشر می شده اند. پایان نامه تحصیلی اش در دانشگاه، کتابی است به نام " چگونه شخصیت فرزندانتان را پرورش دهید " که توسط بنگاه تحقیقاتی و مطبوعاتی در سال 1371 خورشیدی در تهران منتشر شده است. از سال 1364 پس از تحمل سی سال سردردهای مزمن، از یک چشم نابینا شده و از چشم دیگرش هم فقط بیست و پنج درصد بینائی دارد. با این حال از بیست و چهار ساعت شبانه روز، نزدیک به بیست ساعت کار می کند. بعد از انقلاب شوم اسلامی، به مدت چهار سال با اصرار مدیر صفحه خانواده یکی از روزنامه های پر تیراژ پایتخت، به عنوان " کارشناس تعلیم و تربیت " پاسخگوی پرسشهای خوانندگان آن روزنامه بوده است. به لحاظ فعالیت های سیاسی در دانشگاه محل تدریسش، مورد پیگرد قانونی قرار می گیرد؛ و به ناچار از سال 1994 میلادی،به اتفاق خانواده اش، به کشور هلند گریخته و در آنجا زندگی می کند. مدت شش سال در کمپهای مختلف در کشور هلند زندگی نموده؛ تا سرانجام اجازه اقامت دائمی را دریافته نموده است. در شهر محل اقامتش در هلند نیز، سه روز در هفته برای سه مؤسسه عام المنفعه به کار داوطلبانه بدون دستمزد اشتغال دارد. در سال 2006 میلادی، چهار کتاب کم حجم به زبان هلندی نوشته است؛ ولی چون در کشور هلند به عنوان نویسنده صاحب نام شهرتی نداشته، هیچ ناشری برای انتشار کتابهای او سرمایه گذاری نمی کند. سرانجام در سال 2012 میلادی، توسط کانال دو تلویزیون هلند، یک برنامه ده قسمتی از زندگی او تهیه و به مدت ده شب پیاپی از همان کانال پخش می شود. نتیجه مفید این کار، دریافت پیشنهاد رایگان منتشر شدن کتابهای او توسط یک ناشر اینترنتی هلندی بوده است. تا کنون دو عنوان از کتابهای وی منتشر شده و مورد استقبال نیز قرار گرفته اند. در حال حاضر مشغول ویراستاری دو کتاب دیگرش می باشد؛ که به همت همان ناشر منتشر بشوند. شعار همیشگی او در زندگی اش، و تصیه آن به فرزندانش : خوردن به اندازه خواب و استراحت به اندازه اما کار بی اندازه است. چون فقط کار و کار و کار رمز پیروزی یک انسان است.