پروژه تهیه لیست هائی که شکست آنها حتمی است!! بقلم بانو محترم مومنی روحی

0
180

در آستانه انتخابات مجلس شورای اسلامی در تاریخ دوم اسفند ۱۳۹۸ خورشیدی در ایران، تعدادی از افراد سرشناس حاکمیت بدنهاد آخوندی در کشورمان به کاری دست زده اند؛ که تا کنون زیاد متداول نبوده و کاربرد نداشته است. (تهیه کردن لیست اسامی کاندادیداهای شرکت کننده در انتخابات دوره های مختلف مجلس شورای اسلامی در هر دوره ای از چنین انتخاباتی)، که در صورت ظاهر هیچگاه مرسوم نبوده است. اگر هم انجام می گشته؟ در خفا و در پشت پرده های قطور پنهانکاری های سردمداران این رژیم خودکامه و ضد بشری بوده است. نه در هیچ حکومت دیگری در جهان!

اصولا اگر دیده درست نگر و واقع بین داشته باشیم؟ باید بر این حقیقت صحه بگذاریم و بدان اذعان نمائیم؛ که چه این پروژه به ثمر برسد و چه نه، چه حاکمیت چنین اجازه ای را به یک یا چند تن از مثلا بزرگان و نخبگان حکومت ننگین خویش بدهد یا ندهد؛ که این افراد بدون کم ترین احساس مسؤلیتی، از شناخت درستکاری و رعایت امانت داری در چنین برنامه مهم کشوری، نام افراد مورد نظر خودشان را، درون یک لیست قرار بدهند( نام کسانی که بعد از برگزاری انتخابات و احتمال به دست آوردن آراء لازم جهت دریافت نمودن مقام نمایندگی مردم در مجلس آخوندی را دارا بشوند. بتوانند در موارد خطیر و مسایل مشکل و حل نشدنی، دست ایشان را بگیرند؛ و با استفاده از سلاح « رابطه » به جای « ضابطه » ، این دغلکاران را یاری نمایند؛ تا که از منجلابی که در آن گرفتار شده اند نجات بدهند. ) ؛ صد البته گروه های طرف مقابل آنان، هرگز به ایشان اجازه نخواهند داد؛ که بتوانند پروژه های سودجویانه خودشان را به ثمر برسانند!

به طور قطع و یقین مشخص است؛ که پروژه های مورد نظر، نه جائی در میان اقشار گوناگون مردم خواهند داشت؛ و نه بعضی از سردمداران حکومت نیز به آن اعتبار لازم را خواهند داد. یکی از تهیه کنندگان لیست افراد کاندیدا جهت شرکت کنندگان در انتخابات دوره یازدهم مجلس شورای اسلامی، حسن عباسی از اعضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است؛ که پیش تر در نهایت خودبزرگ بینی، خویشتن را « هنری کسینجر » رژیم نامیده بود. اکنون هم امر چنان بر ایشان مشتبه گردیده است؛ که باز هم می تواند، با « دهان گندگی » کردن در همه امور مملکت، خودش را در مقام « هنری کسینجر » تئوریسین و سیاستمدار بزرگ آمریکائی ببیند و معرفی نماید. حسن عباسی سخنگوی جنجالی طیف تندروهای اصولگرا، و کسینجر دنیای اسلام در حاکمیت رژیم ملاها در ایران نیز، لیست نام سی تن از کاندیداهای مورد نظر خودش را، جهت شرکت نمودن ایشان در انتخابات پیش رو تهیه و منتشر کرده است. ظاهرا فردی به نام وحید یامینی پور، مجری یکی از کانال های تلویزیونی جمهوری اسلامی، در بالای لیست آقای « کیسینجر دنیای اسلام قرار دارد!

از سوئی دیگر، در این رابطه، مداح حکومتی « حاج منصور ارضی » هم یک لیست بلندبالا از اصولگرایان را تهیه نموده و ارائه داده است. در اصل چنین نمایشات بهت آوری، در صحنه هیچ نوع از انتخابات در هیچ سرزمینی رایج نبوده و نیست. حال، اینها چگونه به این کار غیر قانونی دست زده اند؟ از جمله اموری است، که فقط در حاکمیت بری از قانونمداری جمهوری همواره ننگ آفرین آخوندی مرسوم است و به انجام می رسد. البته با شناختی که از سیستم مدیریت در جمهوری آخوندی داریم؛ به روشنی بر همگی ما مبرهن است؛ که نام افراد منتخب در انتخابات دوم اسفند مجلس شورای رژیم، از خیلی وقت پیش تهیه و آماده شده است. چه میلیون ها تن از مردم ایرانزمین در حوزه های رای گیری در این باره حضور بی یابند و چه نه؟ هیچ تفاوتی در اصل قضیه وجود نخواهد داشت. زیرا که آقایان از مدت ها پیش، نام برگزیده شوندگان این دوره از انتخابات را تهیه کرده اند. بنا بر این واقعیت شایسته است؛ که هیچ ایرانی میهن پرستی در چنین انتخابات فریبکارانه ای شرکت نداشته باشد؛ و به خودش اجازه ندهد، که همدست ستمگران این حاکمیت ضد ایرانی و برآمده از صدها دروغ و تقلب گمراه کننده ضد بشری این جانیان گردد!

به گزارش خبرگزاری ایلنا، شخصی به نام « اصغر جمالی فرد » معروف به ابو حنیف نیز به تازگی، لیستی از کاندیداها را تهیه و منتشر نموده، که به آن نام « ائتلاف آنا » را داده است. به گفته وی کاندیاها در لیست مورد نظر، قولنامه ای را امضاء کرده اند؛ که بعد از تمام شدن انتخابات و حضور نمایندگان برگزیده در مجلس شورای اسلامی، حکمی را امضاء کنند؛ که به « استیضاح » حسن روحانی ریاست جمهوری حکومت منجر شود؛ استیضاحی که در نهایت موجب اعدام او گردد!

از طرف دیگر، جمعی از اصلاح طلبان هم در بیانیه ای اعلام کرده اند؛ به دلیل رد صلاحیت شدن بسیاری از اصلاح طلبان به نفع جریانی خاص( به نفع اصولگرایان تندرو، که بیشترشان در طیف بازاریان مولتی میلیاردر جای دارند. ) ؛ در بیشتر حوزه های انتخابیه قادر به معرفی کاندیداهای خود نیستند؛ و عملا از شرکت در انتخابات محروم شده اند!

اصلاح طلبان امضاء کننده بیانیه تاکید می کنند: « به نظر ما پروژه « یکدست ساز حاکمیت » به نفع افراطی ترین جریان سیاسی موجود، با یازدهمین دوره انتخابات مجلس کلید خورده است. تا آرزوی دیرینه این جریان، استحاله جمهوری اسلامی به حکومت اسلامی تحقق یابد؛ که البته شکست آن محتوم است( به نظر اصلاح طلبان )!

آنچه که مسلم است، شکست خورندگان اصلی که هیچ تردیدی در آن وجود نخواهد داشت. آن بخش از مردم ایران خواهند بود؛ که پس از چهل و یک سال رنج کشیدن از نا به سامانی های برآمده از حضور ملاهای حکومتی در کشورشان، به خودشان اجازه بدهند؛ که همچنان مهره های ساده انگار مورد استفاده حاکمیت ننگین رژیم مخوف آخوندی، و دولت های بی کفایت آن باشند؛ و ناآگاهانه و بدون هرگونه تفکر اساسی، جهت نجات دادن خویش از این بلای بی درمان، با حضور یافتن در هر انتخاباتی در این حاکمیت جنایتکار، خود و خانواده و هم میهنان خویش را، از درون چاله های کم عمق خارج سازند؛ و به درون چاه های عمیق بی اندازند!

محترم مومنی

مقاله قبلیپنتاگون: جمهوری اسلامی همچنان به رساندن سلاح به حوثی‌های یمن ادامه می‌دهد
مقاله بعدییمن: موشک‌های حوثی‌ها گواه قاچاق اسلحه از جمهوری اسلامی به یمن است
محترم مومنی روحی
شرح مختصری از بیوگرافی بانو محترم مومنی روحی او متولد سال 1324 خورشیدی در شهر تهران است. تا مقطع دبیرستان، در مجتمع آموزشی " فروزش " در جنوب غربی تهران، که به همت یکی از بانوان پر تلاش و مدافع حقوق زنان ( بانو مساعد ) در سال 1304 خورشیدی در تهران تأسیس شده بود؛ در رشته ادبیات پارسی تحصیل نموده و دیپلم متوسطه خود را از آن مجتمع گرفته است. در سال 1343 خورشیدی، با همسرش آقای هوشنگ شریعت زاده ازدواج نموده؛ و حاصل آن دو فرزند دختر و پسر 47 و 43 ساله، به نامهای شیرازه و شباهنگ است؛ که به او سه نوه پسر( سروش و شایان از دخترش شیرازه، و آریا از پسرش شباهنگ) را به وی هدیه نموده اند. وی نه سال پس از ازدواج، در سن بیست و نه سالگی، رشته روانشناسی عمومی را تا اواسط دوره کارشناسی ارشد آموخته، و در همین رشته نیز مدت هفده سال ضمن انجام دادن امر مشاورت با خانواده های دانشجویان، روانشناسی را هم تدریس نموده است. همزمان با کار در دانشگاه، به عنوان کارشناس مسائل خانواده، در انجمن مرکزی اولیاء و مربیان، که از مؤسسات وابسته به وزارت آموزش و پرورش می باشد؛ به اولیای دانش آموزان مدارس کشور، و نیز به کاکنان مدرسه هائی که دانش آموزان آن مدارس مشکلات رفتاری و تربیتی داشته اند؛ مشاورت روانشناسی و امور مربوط به تعلیم و تربیت را داده است. از سال هزار و سیصد و پنجاه و دو، عضو انجمن دانشوران ایران بوده، و برای برنامه " در انتهای شب " رادیو ، با برنامه " راه شب " اشتباه نشود؛ مقالات ادبی – اجتماعی می نوشته است. برخی از اشعار و مقالاتش، در برخی از نشریات کشور، از جمله روزنامه " ایرانیان " ، که ارگان رسمی حزب ایرانیان، که وی در آن عضویت داشته منتشر می شده اند. پایان نامه تحصیلی اش در دانشگاه، کتابی است به نام " چگونه شخصیت فرزندانتان را پرورش دهید " که توسط بنگاه تحقیقاتی و مطبوعاتی در سال 1371 خورشیدی در تهران منتشر شده است. از سال 1364 پس از تحمل سی سال سردردهای مزمن، از یک چشم نابینا شده و از چشم دیگرش هم فقط بیست و پنج درصد بینائی دارد. با این حال از بیست و چهار ساعت شبانه روز، نزدیک به بیست ساعت کار می کند. بعد از انقلاب شوم اسلامی، به مدت چهار سال با اصرار مدیر صفحه خانواده یکی از روزنامه های پر تیراژ پایتخت، به عنوان " کارشناس تعلیم و تربیت " پاسخگوی پرسشهای خوانندگان آن روزنامه بوده است. به لحاظ فعالیت های سیاسی در دانشگاه محل تدریسش، مورد پیگرد قانونی قرار می گیرد؛ و به ناچار از سال 1994 میلادی،به اتفاق خانواده اش، به کشور هلند گریخته و در آنجا زندگی می کند. مدت شش سال در کمپهای مختلف در کشور هلند زندگی نموده؛ تا سرانجام اجازه اقامت دائمی را دریافته نموده است. در شهر محل اقامتش در هلند نیز، سه روز در هفته برای سه مؤسسه عام المنفعه به کار داوطلبانه بدون دستمزد اشتغال دارد. در سال 2006 میلادی، چهار کتاب کم حجم به زبان هلندی نوشته است؛ ولی چون در کشور هلند به عنوان نویسنده صاحب نام شهرتی نداشته، هیچ ناشری برای انتشار کتابهای او سرمایه گذاری نمی کند. سرانجام در سال 2012 میلادی، توسط کانال دو تلویزیون هلند، یک برنامه ده قسمتی از زندگی او تهیه و به مدت ده شب پیاپی از همان کانال پخش می شود. نتیجه مفید این کار، دریافت پیشنهاد رایگان منتشر شدن کتابهای او توسط یک ناشر اینترنتی هلندی بوده است. تا کنون دو عنوان از کتابهای وی منتشر شده و مورد استقبال نیز قرار گرفته اند. در حال حاضر مشغول ویراستاری دو کتاب دیگرش می باشد؛ که به همت همان ناشر منتشر بشوند. شعار همیشگی او در زندگی اش، و تصیه آن به فرزندانش : خوردن به اندازه خواب و استراحت به اندازه اما کار بی اندازه است. چون فقط کار و کار و کار رمز پیروزی یک انسان است.