وقتی قمارباز به امید بردن، شکست هایش را تکرار می کند!

0
131

خصلت ” قمار” نزد قماربازی که به آن اعتیاد یافته باشد، این است که همانند جاذبه آهنربا، پیوسته او را به سوی خودش می کشاند. از آنجائی که قمارباز حتی اگر برنده بشود همچنان بازنده باقی خواهد ماند؛ ادامه دادن این راه نادرست، هیچ نقطه مثبتی برای قمارباز به وجود نخواهد آورد. قمار فقط در کازینوهای عمومی و یا قمارخانه های خصوصی انجام نمی شود؛ قمارهائی نیز هستند، که حتی دو طرف بازی کننده در آن یک نفر بیشتر نیست. زیرا آن یک نفر دست به کاری می زند، که گوئی با خود و هست و نیست خویش قمار می کند!

قمار همیشه جهت برد و باخت پول انجام نمی شود؛ بعضی از قمارها آبرو و امکانات معنوی قمارباز را نیز به مخاطره می اندازند؛ و قمارباز بدبخت متوجه نمی شود که چگونه در این بازی خطرناک، همه امکانات خودش را به حریف باخته است؟ حریف نیز همواره یک فرد دیگر نیست، بلکه می تواند موقعیتی جذاب یا سرنوشت ساز باشد؛ که شخص قمارباز را برای داشتن آن شرایط استثنائی به سوی خودش جلب نماید؛ و موجبات شکست وی را فراهم بیاورد!

از موضوعاتی که خیلی زیاد موجب ایجاد انگیزه برای انجام شدن یک یا چند قمار می گردد؛ شهرت یافتن در یک مورد خاص، و یا قرار گرفتن در موقعیتی مشابه با دیگر اشخاص مشهور در اجتماع است. معروف شدن در امری خاص نیز، امکان مواجهه فرد با شکست را، برای شخصی که آرزومند شهرت یافتن است، اما از بیراهه در آن مسیر وارد می شود؛ چندین برابر می سازد. تا جائی که خود او هم اذعان بدارد، که در این قمار غیر عادی، شکست خورده ای پاکباخته بیش نیست!

کسانی هم هستند که شکست می خورند، اما باور نمی کنند که در این قمار فریب دهنده، بسیاری از امکانات خویش را باخته اند. برخی نیز هستند، که پس از شکست در یک قمار، سعی می کنند خودشان را به ” پاساژ علی چپ ” بزنند؛ و به روی خودشان نیاورند که به هر قماری روی می آورند پاکباخته می شوند!

از جمله این قماربازان حرفه ای در این برهه زمانی، سران جاهل و جانی جمهوری متحر اسلامی اند؛ که در قمار قدرت و شهرت پاکباخته شده اند؛ اما در نهایت وقاحت، هیچیک از شکست های شان را به روی خودشان نمی آورند؛ و با آنکه مانند …. در گل سیاست و اقتصاد گیر کرده اند؛ باز هم تلاش مذبوحانه ای می کنند، که شرایط کنونی و موقعیت فعلی خود و حکومت شان را، در نقطه اوج و ترقی و پیروزی معرفی نمایند؛ و در کمال چشم سفیدی، در مسیری که جز شکست و تباهی انتهائی ندارد؛ رهسپار پوچی و بی محتوائی و ندانم بکاری و خود بزرگ بینی می شوند!

کارشناسان مسائل هسته ای در جهان، در ارتباط با برگزاری مرحله جدیدی از مذاکرات نمایندگان جمهوری اسلامی با گروه 1+5 ، که در روز سه شنبه 18 فوریه سال جاری در وین آغاز گشته است؛ نظر داده اند که این سری از مذاکرات در باب فعالیت های اتمی جمهوری اسلامی در ایران، طولانی تر، دشوارتر و پیچیده تر از مراحل قبلی می باشد. در پائیز امسال توافقنامه ای موقتی میان نمایندگان حکومت آخوندی و اعضای گروه پنج به علاوه یک به امضاء رسید؛ که در این ارتباط کارشناسان هسته ای حکومت اسلامی، متعهد شده اند که در طول شش ماه، بر پایه همان توافق دوجانبه، بخش هائی از نگران کننده ترین فعالیت های اتمی خودشان را محدود نمایند؛ تا در ازای آن، حاشیه هائی از تحریمهای بین المللی بر جمهوری اسلامی کاهش داده بشود!

نشست اخیر نیز در پی همان جلسه پائیز می باشد، که طرفین مذاکره کننده، دیدگاههای خویش در مورد نتایجی که در طول دو سه ماهی که از شروع توافقنامه موقت شش ماهه می گذرد؛ به بحث و گفتگو بپردازند. و ضمن آن گزارش های بازرسان آژانس بین امللی انرژی اتمی را نیز بررسی نمایند. ظاهر قضیه خیلی ساده به نظر می رسد( پرداختن به نتایج عملکردهای جمهوری اسلامی در رابطه با چند ماه اخیر، و بررسی گزارشات بازرسان و کارشناسان آزانس بین المللی انرژی اتمی)، موارد بغرنج و حل نشدنی و حادی نیستند؛ اما چرا کارشناسان اتمی آمریکائی می گویند، که نشست اخیر 1+5 با جمهوری اسلامی، دشوارتر ، طولانی تر و پیچیده تر خواهد بود؟!

دیدگاه این کارشناسان آمریکائی، در ذهن خواننده و شنونده این خبر چنین تداعی می کند؛ که آنچه در رابطه با موضوعات مورد بحث در این جلسات به خبرنگزاری های بین الملللی گفته می شود؛ بخش کوچک و پیش پا افتاده ای از همه آن مذاکرات است. و دلنگرانی های جدی تری هم وجود دارند، که به خاطر عدم ایجاد اضطراب برای دیگران، از بیان نمودن آنها نزد خبرگزاری ها خودداری می کنند!

از مطالبی که در بعضی از خبرها در این رابطه مطرح شده اند؛ اشاره کارشناسان اتمی آمریکائی، به تأسیسات زیرزمینی ” فردو ” در زیر کوههای اطراف شهر قم می باشد. با توجه به فضای بسیار بزرگ این مرکز، و نیز تجهیزات ویژه ای که در آن وجود دارند؛ گفته می شود که جهت استفاده صلح آمیز از غنی سازی اورانیوم، هیچ نیازی به چنین تأسیسات پیچیده ای نیست. مگر آنکه هدف ایجاد کنندگان مرکز ” فردو ” چیزهای مهم تری باشد؛ که ارتباط مستقیم با زمان استفاده کردن ایشان از موشکهای ” دوربرد بالستیک ” دارند. موشک هائی که برد آنها تا دو هزار کیلومتر تخمین زده می شود؛ و سوخت مورد نیاز آنها باید با غنی سازی بیش از بیست درصدی اورانیوم تأمین شود!

موردی که به مذاکره کنندگان غربی تأکید می کند، به هیچوجه به قول و امضای آخوندها باور نداشته باشند؛ و برای تأمین امنیت هم پیمان خودشان( اسرائیل ) از خطر حملات احتمالی دشمن شماره یک کشور اسرائیل( جمهوری آخوندی )، با موشک های مورد نظر، نسبت به تعهد و قول و سخن آخوندها، دچار مالیخولیای باور غیر منطقی نشوند. مگر آنکه ریگی در کفش خودشان باشد!

قمار ایجاد ناباوری در میان قدرتهای بزرگ جهان، و همه مخالفان رژیم اسلامی با پیگیری فعالیت های اتمی ایشان، موجب می کردد که همه امکانات مادی کشور را که برای به وجود آوردن چنین مراکزی هزینه نموده اند؛ در معرض خطر نابودی قرار بدهند. چرا که همین کارشناسان می گفتند، اگر چه که مرکز ” فردو ” در زیر کوه احداث شده است؛ اما برای انهدام و تخریب آن، راههای متعددی وجود دارد. و این یعنی نابود شدن همه ثروت ملی مردم ایران، که حاکمیت جاهل و دولتمردان بی کفایت و خودکامه این رژیم منفور برای مردم این سرزمین تدارک دیده اند!

زمستان 2572 شاهنشاهی هلند

محترم مومنی روحی

 

مقاله قبلیسازمان مدافع حقوق در سراسر جهان: لایحه صلاحیت قضایی جهانی را رد کنید!
مقاله بعدیمحمد جواد ظریف از پیشرفت خوب مذاکرات هسته‌ای در وین خبر داد
محترم مومنی روحی
شرح مختصری از بیوگرافی بانو محترم مومنی روحی او متولد سال 1324 خورشیدی در شهر تهران است. تا مقطع دبیرستان، در مجتمع آموزشی " فروزش " در جنوب غربی تهران، که به همت یکی از بانوان پر تلاش و مدافع حقوق زنان ( بانو مساعد ) در سال 1304 خورشیدی در تهران تأسیس شده بود؛ در رشته ادبیات پارسی تحصیل نموده و دیپلم متوسطه خود را از آن مجتمع گرفته است. در سال 1343 خورشیدی، با همسرش آقای هوشنگ شریعت زاده ازدواج نموده؛ و حاصل آن دو فرزند دختر و پسر 47 و 43 ساله، به نامهای شیرازه و شباهنگ است؛ که به او سه نوه پسر( سروش و شایان از دخترش شیرازه، و آریا از پسرش شباهنگ) را به وی هدیه نموده اند. وی نه سال پس از ازدواج، در سن بیست و نه سالگی، رشته روانشناسی عمومی را تا اواسط دوره کارشناسی ارشد آموخته، و در همین رشته نیز مدت هفده سال ضمن انجام دادن امر مشاورت با خانواده های دانشجویان، روانشناسی را هم تدریس نموده است. همزمان با کار در دانشگاه، به عنوان کارشناس مسائل خانواده، در انجمن مرکزی اولیاء و مربیان، که از مؤسسات وابسته به وزارت آموزش و پرورش می باشد؛ به اولیای دانش آموزان مدارس کشور، و نیز به کاکنان مدرسه هائی که دانش آموزان آن مدارس مشکلات رفتاری و تربیتی داشته اند؛ مشاورت روانشناسی و امور مربوط به تعلیم و تربیت را داده است. از سال هزار و سیصد و پنجاه و دو، عضو انجمن دانشوران ایران بوده، و برای برنامه " در انتهای شب " رادیو ، با برنامه " راه شب " اشتباه نشود؛ مقالات ادبی – اجتماعی می نوشته است. برخی از اشعار و مقالاتش، در برخی از نشریات کشور، از جمله روزنامه " ایرانیان " ، که ارگان رسمی حزب ایرانیان، که وی در آن عضویت داشته منتشر می شده اند. پایان نامه تحصیلی اش در دانشگاه، کتابی است به نام " چگونه شخصیت فرزندانتان را پرورش دهید " که توسط بنگاه تحقیقاتی و مطبوعاتی در سال 1371 خورشیدی در تهران منتشر شده است. از سال 1364 پس از تحمل سی سال سردردهای مزمن، از یک چشم نابینا شده و از چشم دیگرش هم فقط بیست و پنج درصد بینائی دارد. با این حال از بیست و چهار ساعت شبانه روز، نزدیک به بیست ساعت کار می کند. بعد از انقلاب شوم اسلامی، به مدت چهار سال با اصرار مدیر صفحه خانواده یکی از روزنامه های پر تیراژ پایتخت، به عنوان " کارشناس تعلیم و تربیت " پاسخگوی پرسشهای خوانندگان آن روزنامه بوده است. به لحاظ فعالیت های سیاسی در دانشگاه محل تدریسش، مورد پیگرد قانونی قرار می گیرد؛ و به ناچار از سال 1994 میلادی،به اتفاق خانواده اش، به کشور هلند گریخته و در آنجا زندگی می کند. مدت شش سال در کمپهای مختلف در کشور هلند زندگی نموده؛ تا سرانجام اجازه اقامت دائمی را دریافته نموده است. در شهر محل اقامتش در هلند نیز، سه روز در هفته برای سه مؤسسه عام المنفعه به کار داوطلبانه بدون دستمزد اشتغال دارد. در سال 2006 میلادی، چهار کتاب کم حجم به زبان هلندی نوشته است؛ ولی چون در کشور هلند به عنوان نویسنده صاحب نام شهرتی نداشته، هیچ ناشری برای انتشار کتابهای او سرمایه گذاری نمی کند. سرانجام در سال 2012 میلادی، توسط کانال دو تلویزیون هلند، یک برنامه ده قسمتی از زندگی او تهیه و به مدت ده شب پیاپی از همان کانال پخش می شود. نتیجه مفید این کار، دریافت پیشنهاد رایگان منتشر شدن کتابهای او توسط یک ناشر اینترنتی هلندی بوده است. تا کنون دو عنوان از کتابهای وی منتشر شده و مورد استقبال نیز قرار گرفته اند. در حال حاضر مشغول ویراستاری دو کتاب دیگرش می باشد؛ که به همت همان ناشر منتشر بشوند. شعار همیشگی او در زندگی اش، و تصیه آن به فرزندانش : خوردن به اندازه خواب و استراحت به اندازه اما کار بی اندازه است. چون فقط کار و کار و کار رمز پیروزی یک انسان است.