هفت سال کابوس و نگرانی برای خانواده محسن ناظری

0
179

محسن ناظری دبیر علوم اجتماعی با 24 سال سابقه کار رسمی که چهار سال آن در دهه ی شصت در منطقه محروم اسلامشهر و ده سال آن مدیریت بوده است ، مدت هاست در آموزش و پرورش شیراز مورد بی مهری قرار می گیرد و حقوق مادی و معنوی خانواده اش به دلیل اعتراض به بی قانونی پایمال می گردد.اخیرا در هیات تخلفات آموزش و پرورش شیراز از مهر 1391 محکوم به پنج سال تبعید(تغییر محل جغرافیایی) به روستای رضوانشهر از توابع شهر یزد گردیده است که ایشان به دلیل دغدغه های فراوان مادی و معنوی و قبول نداشتن این حکم حاضر نیست این حکم اجرایی شود.

ماجرا از آنجا آغاز شد که در دولت آقای دکتر محمود احمدی نژاد-سال 85- مدرسه تحت مدیریت ایشان با موج شگفت انگیز تغییرات پی در پی و کارشناسی نشده ، تبدیل به مدرسه خاص گردید و ایشان ناگزیر بود که دانش آموزانی که معدل زیر 19 دارند را از مدرسه اخراج کند و چون این اقدام خلاف آیین نامه ی اجرایی مدارس و قانونی نبودن اخراج در مصوبه ی آموزش و پرورش کشور بود، موجب شکایات متعدد اولیای دانش آموزان گردید.آقای ناظری پس از این اقدام غیر قانونی آموزش و پرورش و فرستاده شدن دانش آموزان اخراجی به نوبت عصر و تشکیل شیفت زرنگ ها و تنبلها(گفته اهالی محل) بنا به وظیفه ی قانونی و پاسداری حقوق شهروندی دانش آموزان با کناره گیری از مدیریت به این اقدام غیر قانونی و غیر کارشناسی و ناقض حقوق شهروندی اعتراض کرد.

به گزارش وبلاگ حقوق معلم؛ خانواده ی ناظری از آن روز به بعد یک روز خوش ندیدند و هر شب با تشویش و استرس صدور یک حکم جدید سر بر بالین می گذارند.این خانواده بنا به مشکلات مالی خاصی که آموزش و پرورش وقت از آنها باخبر بود 2 سال در خانه ی سرایداری مدرسه زندگی می کردند که پس از اتفاقات مدرسه و بنا به دستور مسئولین باید تا شهریور همان سال آنجا را تخلیه می کردند که این امر با توجه به مشکلات خاص خانوادگی امکانپذیر نبود و پس از کشمکش های فراوان منجر به رای هیات بدوی تخلفات استان فارس مبنی بر کاهش یک گروه از محسن ناظری به مدت یک سال گردید. با اعتراض ایشان به دیوان عدالت اداری حکم فوق نقض و گروه بازگردانده شد وبه موجب قانون پرونده را به هیات هم عرض کشاندند که منجر به توبیخ کتبی و درج در پرونده شد.ولی در اقدامی عجیب مسئولین وقت از پرداخت مبلغ کسر شده ی یکساله به ایشان خودداری کردند.از جمله موارد نقض حقوق ایشان می توان به پرداخت نشدن حق التدریس ده هفته (150 ساعت)ایشان بدون توجیه قانونی اشاره کرد.پس از آن در پی سریال بی مهری ها و بی قانونی ها، آقای ناظری در سال 88 به موجب ابلاغ صادره از آموزش و پرورش ،باید برای تدریس به روستای ظفرآباد در 40 کیلومتری شیراز می رفت.رفتن با موتور به محل کار در برف و باران با جاده ای ترانزیت و خطرناک سالی پر از استرس و نگرانی برای خانواده اش رقم زد.در ادامه، در سال 89 و از دیماه چهارماه حقوقش قطع و از ثبت نام دخترش در هنرستان به دلایل واهی ممانعت به عمل آمد.(در سال 89 به موجب حکمی به 6 ماه انفصال محکوم شد که بناچاراقامت در مسافرخانه ای در تهران را جهت مراجعه به دفتر آقای احمدی نژاد به ماندن در شیراز ترجیح داد که روزهایی پر از رنج و مرارت برای خانواده اش رقم زده شد.)با برقراری حقوقش در سال 90 با اینکه از شرایط مالی ایشان خبر داشتند اقساط تعاون را از بیست هزارتومان به دویست هزار تومان و اقساط وام قرض الحسنه را از سی هزارتومان به سیصد هزار تومان افزایش دادند.پس از آن با مراجعات پی در پی ایشان به وزارتخانه،با توصیه ی قائم مقام وزیر وقت به مدیرکل آموزش و پرورش فارس خانه ی سازمانی در 91/6/15 به شکل اجاره ای به ایشان واگذار شد ولی آرامش این خانواده چهارده روز به طول انجامید و به موجب حکم ناعادلانه ای هیات تخلفات در 91/6/29 ایشان را محکوم به بازخرید خدمت کردند که این حکم با اعتراض ایشان، در هیات تجدید نظر وزارت به تغییر محل جغرافیایی به مدت پنج سال تغییر کرد.