طرح جامع اسرائیل- فلسطین را فراموش کنید؛ به فعال سازی اقتصادی بین اسرائیل و اعراب و فلسطین بسنده کنید؛ بقلم دکتر کاوه احمدی علی آبادی

0
219

دکتر کاوه احمدی علی آبادی

عضو هئیت علمی دانشگاه آبردین با رتبه پروفسوری

عضو جامعه شناسان بدون مرز(ssf)

چرا تاکنون صلح بین اعراب و فلسطینیان در سرزمین های مقدس شان به وقوع نپیوسته است؟ کسانی که در قالب پروژه ای که “معامله قرن” خوانده می شود، تلاش می کنند به چه سبب فکر می کنند که با فشار به دو طرف قضیه، آن را یکبار برای همیشه حل می کنند؟ یعنی همان طور که قبلاً مدعی شدند بین اسرائیل و فلسطین آشتی برقرار می کنند، به جای آن نه تنها بحران بین اسرائیل و فلسطین تشدید شد، بلکه برای اولین بار در تاریخ اختلافات شان، بحران توسعه یافت و به بحران بین فلسطین و دولت آمریکا نیز منجر شد! خوش بینی و تبلیغات رسانه ای هرگز برای چنین امر خطیری کافی نیست و خوش بینی -بدان میزان- برای بحرانی که نه فقط در یک قرن اخیر، بلکه برای قرون متمادی محل اختلاف ادیان ابراهیمی بوده خود نشان از فقدان اطلاعات و تجربه کافی در این زمینه دارد.

چرا تاکنون تمامی تلاش های دولت های متمادی طرف های درگیر و همین طور آمریکا برای حل آن به شکست کشیده شده است؟ کلیدی ترین نکته برای حل هر بحرانی آن است که مشکل و ابعاد آن بدرستی شناخته شده باشد. در مورد بحران مذکور مشخصاً این امر دیده می شود و طرف های درگیر از “سیاستمداران” بوده و هستند. در حالی که آن بحران، ابعادی به مراتب قوی تر در زمینه “تاریخی” و به خصوص “دینی” دارد. هیچ یک از سیاستمداران بُعد دینی و مذهبی آن را نمی توانند حل کنند و تصمیمی بگیرند که یهودیان، مسیحیان و مسلمانان، آن را بپذیرند. به عبارتی، بحران مذکور درحقیقت دوگانه است؛ یکی فلسطین-اسرائیل و دومی اورشلیم-قدس. دولتمردان فلسطین و اسرائیل حتی در خوشبینانه ترین ارزیابی اگر پیرامون اولی بتوانند تصمیم بگیرند، پیرامون دومی نمی توانند. تصمیم شان فاقد اعتبار برای پذیرش توسط به خصوص مسلمانان و یهودیان جهان خواهد بود و تنها موجب تکفیر طرفین می شود. شاید بهتر باشد تا قضیه را طور دیگری مطرح کنم. اگر از استراتژیست های سراسر دنیا –از جمله آمریکا- بخواهید که یک نقطه و تنها یک نقطه در جهان را تعیین کنند تا بحرانی در آن برای دهه ها و حتی سده ها جریان داشته باشد، آن نقطه تنها و تنها اورشلیم است و بس. به عبارتی، مکانی که پیش از این برای قرن ها محل جنگ های بی پایان ادیان ابراهیمی بوده و شعله آن هنوز روشن است و پتانسیلی برای آن دارد که آبستن بحران های جدید شود، و “طرح ناپخته شما” یکی از آن هاست. حداقل این است که مدتی است دولت آمریکا دیگر به عنوان میانجی بی طرف توسط فلسطینیان شناخته نمی شود. اگر طراحان نیز از حقوق بین الملل اندکی سر درمی آوردند متوجه می شدند که هیچ کشور سومی از نظر حقوقی در جایگاهی نیست که –ولو با زور- بخواهد یکی از دو طرف را به پذیرش هر طرحی وادار کند.

قبلاً به شما گفتم باز هم می گویم طرح جامع را رها کنید و “تنها به فعال سازی فعالیت های اقتصادی” طرح تان میان اعراب و فلسطین با اسرائیل بسنده کنید (و تنها در این صورت است، که به دولت فلسطین خواهم گفت که چه انعطاف متقابلی صورت دهند و قبل از آن هیچ توافق یا انعطافی صورت نخواهد گرفت) و گرنه بحران جدیدی به بحران های سابق خواهید افزود. سفیر سابق سازمان ملل تان گفت سفارت را منتقل کردیم، دنیا به پایان نرسید! البته دنیا به پایان نمی رسد، اما از همان زمان بحران جدیدی در غزه ایجاد شد که دامن متحدتان اسرائیل را هم گرفت و چون از اطلاعات درز کرده از طرح تان به مطبوعات، فلسطینیان متوجه شدند حق بازگشت به سرزمین ابا و اجدادی شان نادیده گرفته شده هر جمعه تظاهراتی به سوی مرزها برگزار می کنند و مدام تعدادی کشته و مجروح می شوند و تبریک که البته دنیا هنوز به آخر نرسیده است!

طرح جامعی دارم که به موقع آن را مطرح خواهم کرد –و الان وقت اش نیست- که در آن علاوه بر حقوق طرفین و حل همزیستی عملی ادیان مختلف در اورشلیم، اجازه ساخت معبد سوم را –چنان که در پیشگویی های کتب مقدس آمده- به یهودیان می بخشد. اما اشتباه نکنید؛ آن باجی نخواهد شد که به طرفی داده شود که حقوق دیگران را نادیده بگیرد یا به تعهدات و مسئولیت های گذشته اش –بر اساس توافقات امضاء شده گذشته با فلسطینیان و همین طور مصوبات سازمان ملل و نهادهای زیرمجموعه آن- پشت پا بزند، بلکه آن تنها و تنها استحقاق ملت و دولتی است که یاد گرفته باشند در کنار سایر اقوام و ملل زندگی مسالمت آمیزی را سپری کنند؛ بدون آن که به حقوق دیگران لطمه زنند، حقوق خود و دیگران را پاس بدارند تا امنیت دائمی و صلحی پایدار –و نه امنیتی موقت با آتش بس- به نسل جدید و فرزندان آینده اش ارزانی دارند.