سیستم های پیچیده و تفکر سیستمی، بخش نخست؛ بقلم دکتر همایون مهمنش

0
296

ما در عصری زندگی می‌کنیم که رشد تصاعدی جمعیت، اثرگذاری روزافزون بشر بر طبیعت و وجود سامانه یا سیستم‌های (1) مرتبط و پیچیده‌ای مانند جامعه، محیط‌زیست، سیاست و اقتصاد ازجمله ویژگی‌های آن است. نوشته حاضر کوششی است برای معرفی برخی خواص سیستم‌های پیچیده که هنگام کار با آن‌ها سبب اشتباه می‌شود. نوشته همچنین به مقوله فرار انسان‌ها از پیچیدگی و در انتها به اهمیت استفاده از تفکر سیستمی برای کاهش اشتباهات می‌پردازد.

 سیستم‌های نامبرده بغرنج و پیچیده‌اند زیرا که اجزاء یا بخش‌های آن‌ها با رشته‌های مرئی و نامرئی فراوان به هم متصل‌اند و بر هم تأثیر متغیر می‌گذارند به‌طوری‌که بررسی عملکرد و حالات یک بخش بدون در نظر گرفتن رابطه آن با بخش‌های دیگر، ما را دچار اشتباه می‌کند (2).

برای نمونه اقتصاد بخش‌های مختلف مانند تولید، تجارت، بانک‌ها، بازار داخلی و خارجی و سیاست را در برمی‌گیرد که باهم مرتبط ‌اند، در هرکدام انسان‌های زیادی نقش دارند و هر یک به‌طور دینامیک بر بخش‌های دیگر و کل آن تأثیر می‌گذارند. به این جهت نمی‌توان مشکلات یک بخش را بدون توجه به ارتباط آن با بخش‌های دیگر اقتصاد برطرف نمود. – برای نمونه نمی‌توان مشکل اشتغال را بدون انجام تغییرات لازم در سیاست، تولید و مصرف، حل کرد.

از طرف دیگر تغییر یک بخش از سیستم اقتصاد هم بر رابطه‌اش با دیگر بخش‌ها و هم بر کل سیستم اثر می‌گذارد. – همان‌طور که فقر بخشی از جامعه بر تمامی آن تأثیر می‌گذارد و عملکرد کل جامعه را تغییر می‌دهد یا ورشکستگی یک یا چند بانک، اقتصاد کل کشور را به چالش می‌کشد.

سیستم پیچیده دیگر سیاست است. در سیاست نیز علاوه بر فرهنگ، تاریخ، دانش، صنعت و غیره، میلیون‌ها انسان نقش دارند. بطوریکه حل مشکلات سیاسی بدون در نظر گرفتن منافع و نقش هر بخش و تأثیر متغیر آن‌ها بر یکدیگر و کل سیستم، میسر نمی‌باشد.

سیستم پیچیده دیگر محیط‌زیست و موجودات زنده‌اند که میلیاردها سال تکامل را پشت سردارند بهترین نمونه‌های تکامل و تطابق با محیط‌اند. بررسی‌ها نشان می‌دهد که دو عامل در تکامل آن‌ها نقش اساسی داشته است: باز بودن برای تحول و برخورداری از مکانیسم‌های لازم برای حفظ تعادل. محیط‌زیست و موجودات زنده دارای مدارهای کنترل و تنظیم هستند که از دور شدن آن‌ها از وضعیت تعادل جلوگیری می‌کنند. عامل مهم این مدارها «بازخورد» یا «فیدبک (feedback)» به معنی اطلاع از وضع سیستم است. یک موجود زنده عملکرد خود را بر اساس بازخوردی که دریافت می‌دارد تنظیم می‌کند و بدون آن قادر به عملکرد درازمدت نیست.

امروز به‌مراتب بیش‌ازپیش با مشکلاتی مانند آلودگی هوا، ریز گردها، کم‌آبی و بالا رفتن دمای کره زمین روبروییم که همگی حاصل عدم توجه و شناخت انسان از درهم تنیدگی سیستم پیچیده طبیعت و اقدامات اشتباه در رابطه با آن می‌باشد.

یک کشور یا یک شرکت بزرگ هم سیستمی پیچیده است که مدیریت آن به دانشی خاص نیاز دارد. فِرِدموند مالیک مدیریت را «فائق آمدن بر پیچیدگی» می‌داند (3).

به چنین سیستم‌هایی که عناصر زیاد و مرتبط باهم دارند و اجزاء آن به‌طور دینامیک بر یکدیگر تأثیر می‌گذارند، «پیچیده» (complex) گفته می‌شود. «پیچیده» (complex) در اینجا به معنی «دشوار» (complicated) نیست. سیستم‌های الکترونیکی، نرم‌افزار و سخت‌افزار یا خودرو هم عناصر زیاد با تأثیرگذاری پرشمار بر یکدیگر دارند اما در آن‌ها تأثیر یک بخش‌بر بخش‌های دیگر متغیر نیست. درحالی‌که پیش‌بینی قطعی رفتار سیستم‌های پیچیده مشکل است، پیش‌بینی قطعی عملکرد سیستم‌های دشوار با کار و شناخت تخصصی میسر می‌باشد.

مقوله پیچیدگی به‌اندازه کافی شناخته‌نشده است. یکی از علل این کمبود، تعداد حالات مختلف این سیستم‌هاست که وابسته به شمار عناصر آن‌ها، به‌طور انفجاری بالا می‌رود (3) و در نظر گرفتن همه حالات سیستم را به‌سرعت غیرممکن می‌سازد. – در یک بازی فوتبال غیرممکن است تمام حالاتی را که ممکن است بازی به خود بگیرد پیش‌بینی کرد. نکته‌ای که هر بازی را از دیگری متمایز و جالب می‌کند.

روانشناس آلمانی دیتریش دورنر (4) پیچیدگی را ضریبی از عوامل متغیر یک سیستم و ارتباط و تأثیرگذاری آن‌ها بر یکدیگر می‌داند به این معنی که اگر تأثیرگذاری صفر باشد یعنی عناصر تأثیری بر هم نگذارند، پیچیدگی که ضریبی از این دو است نیز صفر می‌شود.

برای کار با سیستم‌های پیچیده و مدیریت آن‌ها به شیوه تفکر خاصی نیاز داریم که آن را تفکر سیستمی، مرتبط یا کبرنتیک نامیده‌اند. توجه به این نکته لازم است که موضوع «تفکر سیستمی»(6) در اینجا خواص کل سیستم، پیچیدگی، تعدد بخش‌ها، مرتبط بودن و تأثیرات دینامیک آن‌ها بر یکدیگر است، حال‌آنکه در برخی نوشته‌های دیگر (مانند نوشته‌های آقای دکتر سریع القلم) از «تفکر سیستمی»، کار سیستماتیک و قانونمند موردنظر است.

344944_315

ویژگی‌ها

درحالی‌که در سیستم‌های غیر پیچیده، فقدان کار آیی یا نتایج تغییر یک بخش معمولاً بلافاصله آشکار می‌شود – وقتی ترمز کار نکند ماشین به چاله می‌افتد و غذای شور غیرقابل‌خوردن می‌گردد، هنگام کار با سیستم‌های پیچیده انسان به‌سختی متوجه رفتار اشتباه خود با آن‌ها می‌شود.

تأثیر اقدامات ما بر این سیستم‌ها اغلب در آغاز توسط حائل‌هایی (buffer) جذب می‌شود و خود را به‌طور کامل نشان نمی‌دهد. مدارهای تنظیم‌کننده (regulatory circuits) بخش‌های مختلف (7) سیستم اغلب تا مدت‌ها اثرات دخالت ما را تحمل یا دفع می‌کنند و ما فقط تأثیرات مستقیمی را می‌بینیم که خواست ما از تغییر بوده و آن را مثبت میدانیم.

– نظر طراحان و سازندگان سد گُتوند را در آغاز تنها جمع شدن آب که هدف پروژه‌شان بود جلب می‌کرد و به شوری آب آن‌که گفته می‌شود حتی رود کارون و اراضی زراعتی خوزستان را تهدید می‌کند ازنظرشان دورمانده بود. – ساختن ساختمان‌های بلند در تهران بعد از انقلاب یکی از عوامل ایستائی و عوض نشدن هوای آلوده بشمار می‌رود. توجه شهرداری هنگام دادن پروانه ساختمان (فضا فروشی) و صاحبان این ساختمان‌ها معطوف به دست آوردن پول بیشتر بوده و به نتایج آن فکر نشده است. – نمونه دیگر، خشک شدن دریاچه ارومیه در اثر حفر بی‌حساب چاه‌های آب در مجاورت آن است که تا مدت‌ها خود را نشان نمی‌داد ولی امروز موجب سونامی نمک و تهدید بزرگی برای موجودات زنده محیط شده است.

تغییرات اشتباه ما در سیستم تا مدت‌ها انبار می‌شود. مضافاً اینکه اغلب به بخش موردنظرمان محدود نمی‌ماند و رشته‌های فراوانی که بخش‌های مختلف را به هم وصل می‌کنند آن را به بخش‌های دیگر سیستم هم انتقال می‌دهند. نتیجه تغییرات اشتباه ما اغلب در مراحل بعد، آن‌هم درجاهایی که به نظر خودمان تغییری در آن‌ها نداده بودیم، بُروز می‌کند. – جدا کردن اجباری و مصنوعی دختران و پسران در حکومت اسلامی یکی از عوامل رشد هم‌جنس‌گرایی میان جوانان شده است. – سوزاندن جنگل‌ها مدت‌ها بعد، سبب خشک‌سالی، کاهش رطوبت و کمبود اکسیژن هوا می‌شود. – آلودگی هوای شهرهای ایران نتیجه درازمدت سوء مدیریت و اقدامات غیر کارشناسانه است که انبارشده و امروز خود را با شدت هرچه بیشتر نشان می‌دهد.

حاصل ادامه تغییرات اشتباه، عکس‌العمل‌های ناشناخته سیستم است که گاه بلافاصله و گاه با تأخیر، مشاهده می‌شود و در مواردی حتی عکس آن چیزی است که در آغاز هدف ما از تغییر بوده است. – اثرات کودتای 28 مرداد و استقرار دیکتاتوری محمدرضا شاه تا مدت‌ها مشهود نبود و همچنان انبار می‌شد. نتیجه این اقدام در سال 57 آشکار شد که مسلماً خلاف خواست عاملان آن کودتا بود.

در چنین سیستم‌هایی کوشش برای رفع مشکلات یک بخش، بدون در نظر گرفتن ارتباط آن با بخش‌های دیگر و تأثیرات متقابل آن‌ها بر هم اغلب به ایجاد مشکلات جدیدی می‌انجامد. درحالی‌که ما هر قسمت را برای خود به‌طور کامل برنامه‌ریزی کرده‌ایم تعجب می‌کنیم وقتی‌که کار مجموعه سیستم به آشوب و درهم‌ریختگی می‌کشد.

این واقعیت که علیرغم تلاش‌های جدی برای حل جداگانه و غیر سیستمی مشکلات، هرروز بخش‌های بیشتری از جهان امروز ازنظر سیاسی، اقتصادی و محیط‌زیستی گرفتار آشفتگی است، اغلب نتیجه اقدامات اشتباهی است که تأثیر آن‌ها با تأخیر زمانی آشکارشده است.

 امروز جامعه، اقتصاد و محیط‌زیست ایران دچار دگرگونی‌هایی شده که قطعاً نمی‌توان آن را به‌عنوآن‌یک بحران موقت دید. رشد فزاینده بحران در اقتصاد و محیط‌زیست و سیاست غیرقابل‌انکار است. درحالی‌که علاوه بر این، رشد تصاعدی جمعیت، خشک‌سالی و بحران‌های دیگر تمامی کره زمین و جامعه بشری را هرروز بیشتر تهدید می‌کند و طبعاً چالش‌های جدید و عظیم‌تری نیز در انتظار ما هستند، سیستم مدیریتی جمهوری اسلامی که توان حل مشکلات حتی کشور را ندارد، بدون تردید قادر به برخورد مناسب با چالش‌های بزرگ‌تر نیز نخواهد بود.

اینجا بیشتر صحبت از تغییرات اشتباه در سیستم‌های پیچیده است، حال‌آنکه تغییرات مناسب در این سیستم‌ها که می‌توانند حتی تغییر در ساختار هم باشند، نه‌تنها مثبت بلکه در مواردی برای ادامه حیات سیستم ضروری نیز هست. تحولات ساختاری عظیم در جوامع برای تحقق حقوق و آزادی‌های مردم و مدیریت بهتر و تغییرات ساختاری در شرکت‌های بزرگ برای بهبود راندمان کار یا انجام وظائف جدید، نمونه تغییرات مناسب در سیستم‌های پیچیده‌اند.

اشتباهات رایج هنگام کار با سیستم‌های پیچیده

آزمایش تانا لاند (Tanaland)

دورنر (4) برای نشان دادن ناتوانی ما در حل مشکلات سیستم‌های پیچیده، یک کشور آفریقایی مجازی به نام تانالاند را در نظر گرفت که مهم‌ترین مشخصات و عوامل مؤثر بر آن از اطلاعات کشورهایی واقعی در ناحیه آفریقا گرفته و در کامپیوتری ذخیره‌شده بود. در کنار آن‌یک برنامه کامپیوتری آماده شد که در سؤال و جواب (دیالوگ) با یک کاربر (user) به وی امکان می‌داد که شرایط را با تغییر پارامترهایی تغییر دهد و به‌عبارت‌دیگر آینده کشور مجازی نامبرده را تعیین و در صورت بروز مشکل، آن را رفع کند. جمعیت و درصد تولد و مرگ ساکنان، عادات غذایی و شکار، مهم‌ترین منابع حیوانی و گیاهی و وابستگی آنان به ریزش باران و استفاده از مواد شیمیائی برای دفع حشرات در سیستم و غیره همه در یک کامپیوتر ضبط‌شده بودند.

به 12 نفر از رشته‌های مختلف اختیار تام داده شد که به‌طور خودکامه حکومت و زندگی مردم تانالاند را بهتر کنند. آن‌ها می‌توانستند سد بسازند، نیروگاه و کارخانه‌های صنعتی بنا کنند، سطح خدمات پزشکی و بهداشت را بالا ببرند، انواع گیاهان کاشتنی و استفاده از کود شیمیایی را کم‌وزیاد کنند و همچنین عادات شکار را با آماده‌سازی تفنگ‌های شکاری جدید تغییر دهند و به‌این‌ترتیب سرنوشت کشور مجازی را طی شش دوره تصمیم‌گیری که در هر دوره نتیجه اقدامات دوره قبل آشکار می‌شد، به مدت یک دهه هدایت کنند.

نتیجه بیش‌ازحد انتظار ناامیدکننده بود: بجای بهبود زندگی مردم که هدف آزمایش بود، بعد از موفقیت‌های کوتاه‌مدت اولیه، نتیجه، قحطی‌های گسترده و فاجعه‌آمیز بود. گله‌های احشام به درصد کمی تقلیل یافته، سرچشمه مواد غذایی و همچنین وضعیت اقتصادی کشور مجازی اسفناک شده بود. جالب‌توجه اینکه حتی کارشناسان نیز مانند افراد دیگر شرکت‌کننده در آزمایش، علیرغم آنکه همگی خواهان بهبود وضع بودند، باعث هرج‌ومرج فوق‌العاده شده و کشور مجازی را دچار فاجعه می‌ساختند.

نتایج فاجعه‌آمیز به‌ویژه قحطی ازآنجا ناشی می‌شد که پس از یک دوره بهبود وضعیت غذایی و بهداشت، رشد تصاعدی جمعیت از منابع غذایی که رشد خطی داشتند، سبقت می‌گرفت.

در صورت‌جلسه بررسی آزمایش مزبور درباره کارشناسان می‌خوانیم: «به نظر می‌رسید که درست تخصص آن‌ها مشکل‌آفرین بود زیرا آن‌ها مانند افراد دیگر شرکت‌کننده در آزمایش بدون پیش‌داوری سراغ حل مشکلات نمی‌رفتند و به‌سختی می‌توانستند خود را از پیش‌بینی‌های اشتباه در مورد ساختار چنین وضعیت‌هایی جدا کنند … آن‌ها به «سلسله تأثیرگذاری» خطی فکر می‌کردند و نه به «تأثیرگذاری متقابل بخش‌های مختلف بر یکدیگر»»(5).

با این آزمایش و آزمایش‌های مشابه، دورنر برخی اشتباهات را که انسان‌ها معمولاً هنگام کار با سیستم‌های پیچیده مرتکب می‌شوند بررسی نمود که مهم‌ترین آن‌ها در بخش دوم نوشته می‌آید.

توضیحات

(1) سیستم یا سامانه مجموعه یا گروهی از عناصر یا اجزاء است که به‌گونه‌ای که واحدی را تشکیل می‌دهند.

(2) منظور از ارتباط‌های مرئی و نامرئی در اینجا پذیرش تئوری توطئه نیست که کوشش می‌کند پدیده‌ها را با یک یا چند توطئه موهوم و عموماً غیرقابل‌بررسی همگان توضیح دهد.

(3) Fredmund Malik, Strategie des Managements komplexer Systeme, 2008, Hauptverlag, 10. Auflage

(4) Dietrich Dörner, Die Logik des Misslingens, Rowohlt Verlag,1992

(5) Fredric Vester, Die Kunst vernetzt zu denken, dtv, 3. Auflage 2003

 (6) توضیح تفکر سیتمی در ویکی‌پدیا:

سیستم مجموعه ای از اجزای مرتبط است که در کلیت خویش برای ایفای وظیفه مشخص در کنش متقابل و هماهنگ با محیط می‌باشد. در تفکر سیستمی، سازمان‌ها مانند سیستم‌هایی هستند که در دل یک مجموعه محیطی بزرگ‌تر قرارگرفته‌اند. هر سیستم شامل ورودی، خروجی، پردازش و بازخورد می‌باشد، بنابراین داشتن تفکر سیستمی برای مدیر بسیار حائز اهمیت است. به کمک یک نظارت دقیق اگر خروجی ما از خروجی موردنظرمان فاصله کم‌وبیش چشمگیری داشت با استفاده از feedback (بازخورد) ورودی را تغییر داده و Replanning (برنامه‌ریزی مجدد) می‌کنیم.

تفکر سیستمی به مدیران کمک می‌کند تا ساختار، الگوها و وقایع را در پیوند با یکدیگر موردبررسی قرار داده و تنها به مشاهده وقایع اکتفا نکنند. تفکر سیستمی مبتنی بر کلی‌نگری است که با تحلیل قابل‌درک نیست.

به‌عنوان‌مثال در بدن انسان، نحوه رفتار چشم بستگی به نحوه رفتار مغز دارد. هر زیرمجموعه‌ای که از عناصر تشکیل شود، بر رفتار کل سیستم مؤثر است و این تأثیر بستگی به حداقل یک زیرمجموعهٔ دیگر از سیستم دارد؛ به‌عبارت‌دیگر اجزای یک سیستم چنان به هم مرتبط اند که هیچ زیرگروه مستقلی از آن‌ها نمی‌تواند تشکیل شود. با استفاده از تعاریف فوق نتیجه می‌گیریم که هر سیستم را نمی‌توان به اجزای مستقل تقسیم نمود. بطوریکه پس این تقسیم‌بندی انتظار اولیه از هدف اصلی سیستم را برآورده سازد.

(7) مدارهای تنظیم‌کننده در طبیعت، الکترونیک، شوفاژ و غیره وجود دارد یا بکار می‌رود. در آن‌ها ورودی سیستم بااطلاع از وضعیت خروجی آن تنظیم می‌شود به‌نحوی‌که وضعیت خروجی می‌تواند در محدوده‌ای ثابت بماند. یک نمونه مدار تنظیم درجه حرارت بدن است. دمایی که بدن اندازه می‌گیرد بازخورد (feednback) مدار است. مدار مزبور اگر دما بالا باشد خون بیشتری در رگ‌ها جاری می‌نماید تا دما پائین بیاید و اگر برعکس دمای اندازه‌گیری شده پائین باشد خون کمتری در رگ‌ها جاری می‌سازد.

همایون مهمنش

30 مرداد 1396 برابر 21 اوت 2017

hmehmaneche@t-online.de

http://homayoun.info

مقاله قبلیایتالیایی‌ها چطور جشنواره فیلم ونیز را راه انداختند
مقاله بعدیمظنون اصلی حمله بارسلون توسط پلیس اسپانیا کشته شد
دکتر همایون مهمنش
بسال ۱۳۲۵ در تهران به دنیا آمدم. در تهران و اندیمشک به دبستان و در تهران و مشهد به دبیرستان رفتم. در سال ۱۳۴۳ برای تحصیل به آلمان آمدم. در دانشگاه فنی مونیخ در رشته فیزیک دکترا گرفتم. از همان آغاز تحصیل در اروپا فعالیت سیاسی را در جبهه ملی شروع کردم. در آن زمان ارتباط جبهه ملی داخل و خارج کشور به حداقل رسیده بود و ما از تجربیات افراد با سابقه در داخل بی بهره بودیم. در آن سالها سرکوب اپوزیسیون، شکنجه و اعدام شدت گرفته بود. بویژه اعدام سه تن از دوستان نزدیک و هم مدرسه ای ام بدلیل شرکت در فعالیت چریکی علیه رژیم گذشته در من اثر عمیقی داشت و من نیز مانند بسیاری از جوانان و فعالین سیاسی آنزمان به چپ متمایل شدم. آنچه باعث جلوگیری از افراط من در این راه شد، اعتقاد عمیقم به لزوم آزادی و دموکراسی بود. هرچه بیشتر مطالعه و تجربه کردم به اهمیت آن بیشتر پی بردم و همواره برای تحقق آن تلاش کردم. پس از بهمن ۵۷ جبهه ملی ایران در اروپا حرکت علیه دیکتاتوری مذهبی را آغاز کرد که من نیز در آن فعال بودم. مدتی بعد به همراه تنی چند از فعالان این سازمان به “نهضت مقاومت ملی ایران” که دکتر شاپور بختیار آن را پایه گذاشته بود پیوستیم و هنوز در این سازمان فعالیت داریم. علاوه بر آن چند سالی است که به کمک اعضا دیگر جبهه ملی “سازمانهای جبهه ملی ایران در خارج از کشور” را تشکیل دادیم تا بتوانیم برای تحقق اهداف نهضت ملی، از جمله آزادی، دموکراسی و جدائی دین از حکومت قدمهای موثرتری برداریم.