” سیاهچاله ” تحریم های جدید با ” برجام ” چه خواهد کرد؟!

0
256

برنامه جامع اقدام مشترک یا همان ” برجام ” ، پس از چندین سال مذاکره میان 1+5 با نمایندگان مذاکره کننده از سوی جمهوری اسلامی، در ارتباط با فعالیت های هسته ای رژیم آخوندی در ایران، نتیجه حاصل شده از آن گفتگوهای متوالی است. بر اساس این برنامه، در ازای حذف شدن تحریمهای پیشین علیه ایران، حکومت اسلامی متعهد شد، که با خارج نمودن مغز رآکتور اتمی خویش، و پر کردن سوراخ آن با ریختن سیمان در آن چاله، به طرف های مورد مذاکره خودشان نشان بدهند؛ که دیگر به هیچوجه قصد تکرار نمودن فعالیت های پیشین اتمی شان را ندارند. اینگونه، به امضاء کنندگان ” برجام ” تعهد کتبی و عملی دادند؛ که از آن به بعد، پیرامون چنین فعالیت هائی نگردند؛ و با هیچ عمل مشابهی برای طرف های خود در این قرارداد، کم ترین شک و شبهه ای را ایجاد ننمایند!

اما این موارد در زمان ریاست جمهوری حسین باراک اوباما به انجام رسیده است. از آنجائی که پس از به ریاست جمهوری رسیدن دونالد ترامپ در آمریکا، تقریبا تمامی کنش ها و پیمان هائی که رئیس جمهور پیشین ایالات متحده در این کشور به آنها پرداخته، از جمله مسأله برجام نیز، مورد اعتراض و مخالفت دونالد ترامپ واقع شده اند. موضوع ” برجام ” نیز تحت الشعاع این قضیه واقع گردیده، و دولت جدید آمریکا به بهانه عدم اجرای صحیح آن توسط حاکمیت و دولت رژیم آخوندی در ایران، به منظور بی اثر و خنثی ساختن این پیمان، تحریم هائی را که پس از ” برجام ” منقضی اعلام شده بودند؛ را با حدت و شدت بیشتری علیه جمهوری اسلامی تعیین نموده، تا که به زودی به مرحله  اجرا بگذارند!

ظاهرا این امر در روز سه شنبه سوم مرداد 1396 خورشیدی، برابر با 25 ژوئیه 2017 میلادی، در مجلس نمایندگان آمریکا، با تعداد چهارصد و نوزده رأی موافق و فقط سه رأی مخالف مورد تصویب قرار گرفته است. بعد از به تصویب رسیدن توسط سنای آمریکا، به مرحله اجرا گذاشته خواهد شد. هیچ تردیدی هم وجود ندارد، که این تحریمها بسیار شدیدتر و جدی تر از آنهائی است؛ که در زمان ریاست جمهوری باراک اوباما به تصویب رسیده بود!

از اینرو، وضعیت نگران کننده ای درون رژیم فاشیستی ملاها به وجود آمده، و هر کدام شان به این لحاظ اظهارات مختلفی را بیان کرده اند. علی لاریجانی رئیس مجلس شورای حکومت اسلامی که به خراسان سفر کرده است؛ در جمع خبرنگاران با حالتی مضطرب و ناامید و یأس آور چنین مطرح کرده است: ” رسانه ها، رادیو و تلویزیون، حد و اندازه مصوبه آمریکائی ها را، به صورت صحیح ترسیم کنند. به دلیل اینکه گاهی این موضوع، در رسانه ها به نحوی انعکاس داده می شود؛ که گوئی اتفاق بزرگی رخ داده است؟”(جناب شان فکر می کنند؛ که این ” تو بمیری ” ، از همان ” تو بمیری ” پیشین است؛ که تحریمهای قبل از انعقاد برجام شامل آنها بودند.)!

اخیرا رئیس جمهوری آمریکا در یک روز، دوبار به حکومت اشغالگران اسلامی در ایران هشدار داده است. دونالد ترامپ ابتدا در روز سه شنبه، در گفتگوئی با روزنامه وال استریت جورنال گفته است: اعلام پایبندی ایران به توافق اشتباه است. سپس سه شنبه شب نیز، در حاشیه یک سخنرانی، بار دیگر از توافق ایران انتقاد کرده و گفت است: اگر جمهوری اسلامی ایران توافق هسته ای را رعایت نکند؛ و به آن پایبند نباشد. عواقب آن را خواهد دید!

رئیس جمهوری ایالات متحده، در گفتگوئی که روز سه شنبه با هیئت تحریریه و خبرنگاران روزنامه وال استریت جورنال در کاخ سفید انجام شده گفته است؛ دولت او جزئیات توافق جامع هسته ای سال 2015 قدرت های جهانی با ایران را، به دقت دنبال می کند. و از آنجائی که معتقد است، تهران به توافق پایبند نیست؛ انتظار دارد که عدم پایبندی آن اعلام شود. دونالد ترامپ در این گفتگو، که به گزارش وال استریت جورنال 45 دقیقه طول کشیده، در پاسخ به این پرسش، که دولت او تا کنون دوبار پایبندی ایران به توافق هسته ای را تأیید کرده، و سه ماه دیگر در ماه اکتبر، باید گزارش دیگری در همین زمینه به کنگره بدهد گفته است: ما بسیار با ایرانی ها خوب بوده ایم، که گفته ایم به توافق اتمی پایبند بوده اند!

روزنامه حکومتی ” وطن امروز ” نیز در مطلبی با عنوان ” سیاهچاله ” نوشته است: ” تحریمهای مصوب سنا، با تکرار اتهام حمایت از تروریسم توسط سپاه پاسداران، امکان قرار دادن نام سپاه در لیست سیاه تروریسم، و تحریم کامل آن را می دهد. که از لحاظ روانی می تواند؛ به شدت بر مبادلات خارجی ایران مؤثر باشد.” ؛ این منبع نوشته است، که تحریمهای جدید بسیار بسیار گسترده تر و خطرناک تر از تحریمهای مربوط به برجام است. با این تحریمها به معنای واقعی با یک ” سیاهچاله تحریمها ” رو به رو می شویم؛ که افراد و نهادهای ایرانی دیگری را، با خود به درون لیست تحریم خواهد کشاند!

دونالد ترامپ همچنین گفته است، به رغم تردیدهائی که داریم؛ هر چه طرف ایرانی گفت قبول کردیم؛ و از این رو با آنها خوب بوده ایم. با این حال خاطرنشان کرده است: ” ما در حال مطالعه جزء به جزء توافق هستیم، و شخصا احترام زیادی برای افرادم که مشغول این کار هستند قائلم. اگر به من بود، همان صد و هشتاد روز پیش، عدم پایبندی آنها(سران حکومتی در ایران) را اعلام می کردم. ” !

هرچند که در رابطه با موارد مطرح شده در بالا، با توجه به اعتماد پیشین دولت کنونی آمریکا، به سخنان سردمداران رژیم آخوندی در ایران، و پذیرفتن گفته ایشان در باره توقف کردن شان با فعالیت های هسته ای که داشتند؛ به همان اندازه تردید برانگیز است، که اکنون عنوان می کنند؛ دست به تهیه تحریمهای شدیدتری برای حکومت ملاها در ایران زده اند؛ و بعد از تصویب سنا آنها را به مرحله اجرا خواهند گذاشت. آشکارا قابل درک و یقین است؛ که این امر پس از سفر اخیر محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه دولت یازدهم به آمریکا، و گفتگوهای وی با برخی از دولتمردان این کشور، فقط می تواند یک تبانی سیاسی پنهانی باشد. میان ظریف از سوی حسن روحانی، با دولتمردان آمریکا، که برای ترساندن اصولگراها و سپاه پاسداران، تا که پای شان را از کفش های دولت دوازدهم بیرون بکشند؛ و در انتظار آثار موهوم تحریمهای فرضی، به خودشان اجازه هیچ حرکتی را ندهند!

 متوسل شدن روباه بنفش حسن روحانی به یکی از دو کشور آمریکا یا بریتانیا، جهت رهانیدن خودش از زیر بار فشارها و اتهامات اصولگرایان، حیله ای است که چه بسا از طرف خود آمریکائی ها، جهت بهره برداری های سیاسی برای خودشان، به ایشان پیشنهاد شده باشد؛ هر چه را که در دست تهیه دارند، بیداد هائی است که بر مردم ایران روا داشته می شوند. مگر آنکه هوشیار باشند و فریب هیچ سوی قضیه را نخورند. چرا که داخلی ها تازی تبار و خارجی ها نیز بیگانگان غربی اند. که منافع ایران و ایرانی هیچ معنائی از اعراب نزد ایشان ندارند!

محترم مومنی

مقاله قبلیاحتمال وجود حیات در یکی از ماه های زحل
مقاله بعدیبه سوی جنبش زنان بر علیه پوشش اجباری؛ مسئله اساسی آزادی در انتخاب است
محترم مومنی روحی
شرح مختصری از بیوگرافی بانو محترم مومنی روحی او متولد سال 1324 خورشیدی در شهر تهران است. تا مقطع دبیرستان، در مجتمع آموزشی " فروزش " در جنوب غربی تهران، که به همت یکی از بانوان پر تلاش و مدافع حقوق زنان ( بانو مساعد ) در سال 1304 خورشیدی در تهران تأسیس شده بود؛ در رشته ادبیات پارسی تحصیل نموده و دیپلم متوسطه خود را از آن مجتمع گرفته است. در سال 1343 خورشیدی، با همسرش آقای هوشنگ شریعت زاده ازدواج نموده؛ و حاصل آن دو فرزند دختر و پسر 47 و 43 ساله، به نامهای شیرازه و شباهنگ است؛ که به او سه نوه پسر( سروش و شایان از دخترش شیرازه، و آریا از پسرش شباهنگ) را به وی هدیه نموده اند. وی نه سال پس از ازدواج، در سن بیست و نه سالگی، رشته روانشناسی عمومی را تا اواسط دوره کارشناسی ارشد آموخته، و در همین رشته نیز مدت هفده سال ضمن انجام دادن امر مشاورت با خانواده های دانشجویان، روانشناسی را هم تدریس نموده است. همزمان با کار در دانشگاه، به عنوان کارشناس مسائل خانواده، در انجمن مرکزی اولیاء و مربیان، که از مؤسسات وابسته به وزارت آموزش و پرورش می باشد؛ به اولیای دانش آموزان مدارس کشور، و نیز به کاکنان مدرسه هائی که دانش آموزان آن مدارس مشکلات رفتاری و تربیتی داشته اند؛ مشاورت روانشناسی و امور مربوط به تعلیم و تربیت را داده است. از سال هزار و سیصد و پنجاه و دو، عضو انجمن دانشوران ایران بوده، و برای برنامه " در انتهای شب " رادیو ، با برنامه " راه شب " اشتباه نشود؛ مقالات ادبی – اجتماعی می نوشته است. برخی از اشعار و مقالاتش، در برخی از نشریات کشور، از جمله روزنامه " ایرانیان " ، که ارگان رسمی حزب ایرانیان، که وی در آن عضویت داشته منتشر می شده اند. پایان نامه تحصیلی اش در دانشگاه، کتابی است به نام " چگونه شخصیت فرزندانتان را پرورش دهید " که توسط بنگاه تحقیقاتی و مطبوعاتی در سال 1371 خورشیدی در تهران منتشر شده است. از سال 1364 پس از تحمل سی سال سردردهای مزمن، از یک چشم نابینا شده و از چشم دیگرش هم فقط بیست و پنج درصد بینائی دارد. با این حال از بیست و چهار ساعت شبانه روز، نزدیک به بیست ساعت کار می کند. بعد از انقلاب شوم اسلامی، به مدت چهار سال با اصرار مدیر صفحه خانواده یکی از روزنامه های پر تیراژ پایتخت، به عنوان " کارشناس تعلیم و تربیت " پاسخگوی پرسشهای خوانندگان آن روزنامه بوده است. به لحاظ فعالیت های سیاسی در دانشگاه محل تدریسش، مورد پیگرد قانونی قرار می گیرد؛ و به ناچار از سال 1994 میلادی،به اتفاق خانواده اش، به کشور هلند گریخته و در آنجا زندگی می کند. مدت شش سال در کمپهای مختلف در کشور هلند زندگی نموده؛ تا سرانجام اجازه اقامت دائمی را دریافته نموده است. در شهر محل اقامتش در هلند نیز، سه روز در هفته برای سه مؤسسه عام المنفعه به کار داوطلبانه بدون دستمزد اشتغال دارد. در سال 2006 میلادی، چهار کتاب کم حجم به زبان هلندی نوشته است؛ ولی چون در کشور هلند به عنوان نویسنده صاحب نام شهرتی نداشته، هیچ ناشری برای انتشار کتابهای او سرمایه گذاری نمی کند. سرانجام در سال 2012 میلادی، توسط کانال دو تلویزیون هلند، یک برنامه ده قسمتی از زندگی او تهیه و به مدت ده شب پیاپی از همان کانال پخش می شود. نتیجه مفید این کار، دریافت پیشنهاد رایگان منتشر شدن کتابهای او توسط یک ناشر اینترنتی هلندی بوده است. تا کنون دو عنوان از کتابهای وی منتشر شده و مورد استقبال نیز قرار گرفته اند. در حال حاضر مشغول ویراستاری دو کتاب دیگرش می باشد؛ که به همت همان ناشر منتشر بشوند. شعار همیشگی او در زندگی اش، و تصیه آن به فرزندانش : خوردن به اندازه خواب و استراحت به اندازه اما کار بی اندازه است. چون فقط کار و کار و کار رمز پیروزی یک انسان است.