زدن پنج هدف با یک تیر پس از همه پرسی کردستان؛ باید “عملاً” هم به تصمیمات توافقی پیرامون مناطق مورد مناقشه برگشت

0
284

دکتر کاوه احمدی علی آبادی

عضو هئیت علمی دانشگاه آبردین با رتبه پروفسوری

عضو جامعه شناسان بدون مرز(ssf)

تصمیمات توافقی که پس از بحران همه پرسی گرفته شده بود، تماماً مثبت بود، اما اقدامات عملی به ورای توافقات پیش رفت و این نه تنها نگران کننده است که می تواند به درگیری های آتی منجر شود و به جای حل مسائل و اختلافات، آن ها را از صورتی به صورتی دیگر بیرون آورد.

توافقات پشت پرده ای که بین دولت عراق و کردستان با نظارت آمریکا –و اعمال آخرین توصیه های انجام شده- گرفته شد، اول به سبب “اعمال تغییرات بدون هر گونه درگیری و نبرد نظامی” (به استثنای برخی درگیری های پراکنده در ابتدا که بین پ.ک.ک. با نیروهای عراقی روی داد که در جریان توافقات نبودند و وقتی مطلع شدند، از آن دست کشیدند)، دوم به سبب در کنترل گرفتن منابع نفت و گاز کرکوک و مناطق مورد مناقشه توسط دولت فدرال (و قطع دست باندهایی که پول نفت و گاز را چپاول می کردند و حساب هم پس نمی دادند)، سوم کنترل توافقی به مناطقی از مناطق مورد مناقشه که کردها در آن اکثریت نداشتند (و مشخصاً مناطق ترکمن نشین و ایزدی نشین)، چهارم به سبب واگذاری امنیت شنگال به نیروهای امنیتی ایزدی و بومی شنگال (و ترک شنگال توسط پیشمرگه های حزب دموکرات) و پنجم، نقشه برآب کردن جاه طلبی های رندانه ای  که “مقامات امنیتی و ملی گرایان افراطی ترکیه” مدنظر داشتند و می خواستند به بهانه های برگزاری همه پرسی و ترکمن های کرکوک، به لشکرکشی به کردستان عراق مبادرت ورزند (که مقامات عراقی طی مذاکراتی که به قول خودشان برای اقدام مشترک بر علیه اقلیم کردستان داشتند، متوجه مطامع آنان شدند) “کاملاً مثبت” بود.

اما، اقدامات اجرایی که به ورای توافقات رفت، اول مربوط می شد به مناطق مورد مناقشه ای که در اختیار کردهای حزب دموکرات بود و برخلاف مناطق تحت کنترل حزب اتحادیه میهنی -که به صورت مشترک توسط کردها و دولت فدرال اداره می شود، بدون حضور نیروهای پیشمرگه، امنیت شان تماماً به نیروهای نظامی و شبه نظامی دولت عراق سپرده شده است که “باید اصلاح شود”. حتی اگر آن مناطق به پیشمرگه هایی به جز پیشمرگه های حزب دموکرات واگذار گردد، باید اداره مشترک توافقی شان اعمال شود؛ به جز مناطقی که منابع و تأسیسات نفت و گاز قرار دارند و باید تنها در دست ارتش عراق باشد و به هیچ وجه “نیروهای پیشمرگه، حشدالشعبی و باندهای سابق چپاول نفت و گاز کردستان” در آن حضور نداشته باشند.

در توافقات پشت پرده قرار بر این شد که حشدالشعبی تنها به مثابه نیروی پشتیبانی ایفای نقش کند و به هیچ وجه وارد شهر کرکوک نگردد، که در ابتدا رعایت شد، اما پس از مدتی نقض شد و حضور حشدالشعبی نه تنها در مناطق مورد مناقشه که در هر منطقه غیرشیعه نشین، یک ظرفیت بالقوه برای درگیری های فرقه گرایانه آتی است. آنان باید طبق توافق آن مناطق را ترک کنند و آمریکا نیز به جز نقش نصیحتی بیشتر اعمال نظر کند. کسی انتظار ندارد، در یک اقدام توافقی، امریکا از نیروی نظامی استفاده کند، اما انتظار هم ندارد که توافقات نقض شود و آمریکا نسبت به تخطی ها –ولو کوچک- بی تفاوت بماند؛ تو گویی که باید وقتی دیگر “در مقابل کار انجام شده”، قرار گرفت، به ناچار پذیرا شد. مهمتر از همه، چه مناطق مورد مناقشه ای که در اختیار نیروهای دولت عراق است و چه مناطقی که در اختیار پیشمرگه های کرد، “هیچ یک هنوز تعیین تکلیف نیستند” و تنها بر اساس “همه پرسی و توافقات بر اساس راهکاری اجرایی” –و نه با عجله و سمبل کاری- تعیین تکلیف گردند.

هم مردم عراقی و ملت کرد و سایر اقوام و اقلیت ها و هم سیاستمداران و نیروهای نظامی شان، اگر هر یک بدنبال زیاده خواهی و چیزی ورای حق شان بودند، باید بگویم: درست است شکست خوردند، اما اگر هر یک بدنبال حق خودشان باشند و کردها و اعراب بدنبال تحمیل حاکمیت به ترکمن ها و ایزدی ها و سایر اقوام و اقلیت ها نباشند، آنچه تاکنون روی داد یک وضعیت برد-برد است که پس از همه پرسی اعمال شد و حداقل در پنج مورد (که در بالا ذکرش رفت) یک پیروزی برای آنان است. کردها و هر قوم و اقلیتی که در این چند ساله طرف مظلوم وقایع می دیده اینک که قدرت در دست اش است بخواهد آن را عملاً با زور به سایرین تحمیل کند و تنها به برابری همگان طی سخنرانی سیاستمدارانش اکتفا کند، آن موقع کردها ظالم بوده و شکستی حقیقی ورای پیروزی های ظاهری (بالا بردن پرچم و تغییر نامگذاری ها و غیره) خواهد بود. (یک تسویه حساب کوچک بین دو دولت روسیه و رژیم ایران نیز بود که به سبب افزایش تسلط روسیه در سوریه و به حاشیه راندن رژیم ایران در تحولات اخیر آنجا بود که پاسداران و ملاهای رژیم خواستند برای روسیه در کردستان عراق تلافی کنند و با واسطه سیاستمدار مزدور عراقی نیز بدان ها رساندند که کنسولگری شان را در اربیل تخلیه کنند)

این تحولات یک سیاستمدار پیروز و موفق داشت که باز “نخست وزیر” عراق بود که در شرایطی بسیار در تنگنا اقداماتی توافقی را بدون درگیری و نیروی قهریه پیش برد و یک بازنده بزرگ داشت که سیاستمداران و نیروهای امنیتی ترکیه بودند. حل سایر موارد اختلاف را نیز باز کلیدشان را در دستان زوج “معصوم- عبادی” می بینم. درست است که اینک همگان بارزانی را مسئول عقب نشینی هایی که کردها کردند، می دانند، اما واقعیت آن است که برای سیاستمداران و تصمیم گیرندگان برای یک ملت، بسیار پیش می آید که اشتباه کنند یا برآوردهای شان محقق نگردد یا ریسک های شان جواب ندهد، اما کسی سیاستمداری بزرگ است که در صورت بروز اشتباهات، آن را بپذیرد و اصلاح کند و برای خود عار نداند و در صورتی که پای جان انسان ها و ضرر مردمش در میان است، “حتی به قیمت بدنامی خودش”، مردم را نجات دهد و بارزانی در همین جابجایی نیروها با وجود این که توافقات با کردهای اتحادیه میهنی صورت گرفته بود، و او در جریان نبود، و آن را خیانت خواند، وقتی طی تماس هایش با نیروهای آمریکایی و عراقی در جریان قرار گرفت، “جنگ را برنگزید و به سرعت تغییر موضع داد و از پیشمرگه های تحت امر خواست تا بدون درگیری عقب نشینی کنند”. این یعنی یک سیاستمدار بزرگ.

این را هم بگویم که برخلاف تصور ایجاد شده در منطقه و به خصوص مناطق کردنشین، که آمریکا را مقصر می دانند و حتی بعضاً شایعه و شائبه خیانت ذکر شده، آمریکا “نقشی بسیار پررنگ و حیاتی” در این توافقات صورت داد و درحقیقت توطئه جاه طلبانه سپاه قدس را –طی جلسات و تماس هایی که با کردها و دولت عراق داشت- کاملاً خنثی و نقشه های رژیم ایران را نقش بر آب کرد. سپاه قدس بدنبال آن بود تا با هدایت نیروهای حشدالشعبی و فشار به مقامات و مسئولان عراقی و بوق و کرنای رسانه ای، پیشروی نیروهای عراقی را در تمامی مناطق کردستان به نام حق حاکمیت دولت فدرال بگستراند و برای اولین بار ارتش عراق دارای پایگاه های نظامی در مناطق مختلف اقلیم کردستان باشد که عیناً در سایت های وابسته سپاه ایران به وضوح و به کرات بیان شد (و هنوز نیز در سایت ها هست و می توانید رجوع کنید و ببینید) که البته دولت عراق با آن موافقت نکرد. سپس بدنبال آن رفت که چتر نیروهای عراقی را به مناطق مورد مناقشه در پیش از حمله داعش قرار دهد که مقامات عراقی نیز نسبت بدان بی میل نبودند، اما با ایستادگی مقامات آمریکایی در مقابل مقامات عراقی، این توطئه هم خنثی شد. تبانی و ساخت و پاخت پشت پرده ای دیگر بین رژیم ملاهای ایران و مقامات ترکیه صورت گرفته بود که در بهترین سناریوی، قرار بود تا کردستان از حالت اقلیم خارج شود و به مناطقی عادی همچون مناطق و استان های دیگر بدل گردد که متعاقب آن، دیگر از کردستان به عنوان اقلیم نام نمی بردند و می گفتند، شمال عراق و همین طور مزدوران شان در عراق نیز هماهنگ همین نام را به کار می بردند که آن نیز توسط سیاستمداران عراق و مقامات آمریکایی منتفی شد و “مرزهای پیش از آغاز عملیات آزاد سازی کرکوک از دست داعش” دقیقاً توسط مقامات آمریکایی به مقامات عراقی تفهیم شد.

یکی از دلایل این که افکار عمومی آمریکا را غیرموثر می بیند، ولی رژیم ایران را همه جا می بیند، به سبب هژمونی سیاسی متفاوت آن دوست. آمریکا حتی وقتی خواست خود را در توافقات پشت پرده به طرفی تحمیل می کند، اعلام آن را به عنوان تصمیم مقامات کشور مربوطه وانمود می کند و در رسانه ها و اظهارات رسمی می گوید که خودش هیچ نقشی نداشته و بی طرف است. رژیم ایران و به خصوص سپاه قدس حتی زمانی که کارها توسط دیگران بر علیه شان اعمال می شود، با وجود تمام کلنجارهای پشت پرده، در رسانه ها و اظهارت رسمی اش می گوید که در مشاوره و هماهنگی با ما صورت گرفته است. واقعیت این است نفوذ امنیتی رژیم ایران در عراق و همین طور وابستگی بخش هایی از حشدالشعبی به سپاه و ملاهای ایران چنان هست که بدون آفتابی شدن در مناطق درگیری می توانند کارها را هدایت و فرماندهی را پیش برند و حتی اگر برخی از آنان حضور نیز داشتند با لباس رسمی سپاه پاسداران نباشد، اما چه در استقرار نیروهای عراقی در کرکوک و چه سایر وقایع مناطق خاورمیانه، عمداً چنین خود را آفتابی می کنند که وانمود کنند کارها از طریق و با اراده آنان صورت گرفته است. سیاستمداران عرب منطقه با هدایت استراتژیست های زیرک غربی نیز آن را در بوق و کرنا می کنند و از همین طریق با چند عکس از فرماندهان سپاه قدس –که مثل “گاو پیشانی سفید” برای افکار عمومی هستند- نه فقط عرب ها که افکار عمومی تمام مردم منطقه را برعلیه رژیم ایران و به خصوص سپاه قدس و شبه نظامیان مورد حمایت شان –پس از بهار عربی- ساخته اند. درضمن، مقامات کرد و عراقی توجه کنند، وقتی تصمیمی را پشت پرده می گیرند، به خصوص در مواردی که احتمال درگیری نظامی هست، حداقل کلیات آن را به اطلاع افکار عمومی مردم برسانند که آن می تواند منتهی به درگیری و کشتار شود که البته در برخی از جاها اتفاق افتاد، اما خوشبختانه به سرعت مهار شد و کار د نهایت ختم به خیر گشت.

باری، خطاب به مقامات عراقی و آمریکایی بیافزایم در صورتی که توافقات همان گونه که گرفته شده اعمال شود و اصلاحات گفته شده صورت گیرد و دولت عراق نیروهای تحت امر را ملزم به رعایت آن کند و در مناطق مورد مناقشه هیچ نیروی حشدالشعبی حضور نداشته باشند و اگر رفته اند، آن جا را ترک کنند، “آن یک بازی برد-برد برای ملت کرد و ملت عراق خواهد شد” و تنها باندهای رانت خوار و سیاستمداران جاه طلب متضرر خواهند شد. “منتظر تغییرات ذکر شده می مانم” و در صورت عدم اعمال تغییرات توسط دولت عراق، “توصیه های ضروری” را هم به کردهای پیشمرگه و هم پ.ک.ک. در مقاله بعدی خواهم کرد که تصور می کنم نه فقط دولت عراق که آمریکاییان نیز شاید کمی غافلگیر شوند. “حجت تمام”.