حکمت دوستی خاله خرسه نخست وزیر امارات با جمهوری اسلامی!

0
151

در روز دوشنبه آینده بیستم ژانویه 2014 میلادی، توافق ژنو در رابطه با مسائل هسته ای رژیم آخوندی، میان جمهوری اسلامی و گروه 1+5 اجرائی می شود. در آخرین جلسه این مذاکرات در سال گذشته، توافقی میان گفتگو کنندگان در این سلسله از مذاکرات به عمل آمد؛ که جمهوری اسلامی در ازای کاهش یافتن برخی از تحریمها، و عدم به وجود آمدن تحریمهای جدیدتر، در طول شش ماه نخست سال جاری، غنی سازی های خودش را در سطحی بسیار محدود حفظ نماید؛ و برنامه اتمی شان را، زیر نظر آژانس بین المللی انرژی هسته ای، به نحوی ادامه بدهند؛ که بازرسان آژانس هرگاه که لازم بدانند؛ مجاز باشند تا هر وقت که بخواهند سرزده و بدون اطلاع قبلی، از همه تأسیسات اتمی جمهوری اسلامی بازدید بکنند!

در حول و حوش موضوعات مربوط به مباحث مطرح شده در نشست مورد نظر، در باره تحریمهای علیه حکومت اسلامی، بسیاری از خبرگزاری های سراسر جهان، با شخصیت های سیاسی دنیا مصاحبه کرده اند. خبرگزاری رویترز به نقل از خبرنگار بخش خبر تلویزیون بی بی سی، که با شیخ محمد بن رشید آل مکتوم، نخست وزیر کشور امارات متحده عربی، که حاکم شهر دوبی در این کشور نیز هست مصاحبه نموده می نویسد؛ نخست وزیر امارات گفته: ” جامعه بین الملل، باید تحریمها علیه ایران را کاهش دهد” . به دلائلی که در زیر خواهند آمد؛ هیچ تردیدی وجود ندارد، که بیان این مطلب از سوی نخست وزیر امارات، سرپوش گذاشتن بر روی منافعی است؛ که سرپیچی کردنهای جمهوری اسلامی، از همآهنگ نمودن فعالیت های اتمی خودش با موازین بین المللی، حسابهای بانکی اماراتی ها را بالاتر می برد!

کشور امارات، و سایر کشور هائی که در همسایگی ایران زندگی می کنند؛ برای ایمن ماندن ممالک خودشان از بروز خطرات احتمالی در منطقه، و این که سران جمهوری اسلامی، در صورت کاهش نیافتن تحریمها، و برعکس آن یعنی افزایش یافتن تحریمها، دست به کارهای جبران ناپذیری بزند؛ که موقعیت آنها را نیز به خطر بیفکند . دچار اضطراب و بلاتکلیفی زیادی هستند؛ البته نگرانی شان خیلی هم غیر عقلائی نیست!

ولی در میان همه اینها، اماراتی ها بیش از بقیه در این رابطه دلشان شور می رند؛ و بیم آن را دارند، که سرانجام نشست های چندین ساله موسوم به مذاکرات هسته ای، میان حکومت اسلامی با آمریکا و متحدان این کشور، موقعیت طلائی کنونی اماراتی ها ، که صدقه سر همین اختلافات، و تحریمهای ناشی از آن نصیب شان شده است؛ به خطر نیستی بکشاند؛ و آنهمه سود مادی و منافع معنوی را به زودی از دست بدهند. چنین است که حکومت و دولت امارات، دوستی میان طرفین مذاکره کننده را، به هیچوجه به صلاح خویش نمی دانند!

پس از به وجود آمدن تحریمها در مورد فعالیت های اتمی حکومت اسلامی، تعداد بی شماری از ایرانیان، در کشور امارات به ویژه در دوبی زندگی می کنند؛ آنها در این شیخ نشین، دارای کسب و کارهای پر درآمدی برای خودشان هستند؛ که خیر فراوان کسب و کار آنها به کشور امارات هم می رسد. از آن گذشته، به خاطر همین تحریمها، دولت جمهوری اسلامی، بیشتر واردات غیر قانونی خودش را، که به سبب تحریمها مجاز به خریداری و وارد نمودن شان به داخل کشور نیست؛ را از طریق همین کشور به درون ایران می آورد!

با وجود تحریمهای دهه گذشته، و تحریمهای جدیدی که آمریکا و متحدان آن، از اواخر 2011 و اوائل 2012، جهت مبارزه با فعالیت های هسته ای جمهوری اسلامی، علیه این حکومت وضع کرده اند؛ لطمات فراوانی به بدنه اقتصادی این رژیم وارد آمده؛ مسؤلان جمهوری اسلامی را هم وا داشته، که کالاها و محصولات مورد نیاز خودش را، از طریق بازارهای پر رونق و صادراتی که این کشور انجام می دهد؛ به داخل ایران وارد نماید و مورد استفاده قرار بدهد!

از اینرو، حق کاملا با شیخ محمد بن رشید آل مکتوم است؛ که از لغو شدن کامل تحریمهای مورد نظر نگران باشد. بسیاری از سرکردگان رژیم منحط آخوندی، بخصوص اقوام، نورچشمی ها و نوکران برخی از آنها، که …. : ” هم شریک دزد هستند و هم رفیق قافله ” ، شرکتهای تجاری بسیار سود آوری را در امارات، به ویژه در شهر توریستی دوبی به راه انداخته اند؛ که ضمن کمک نمودن به دولت جمهوری دست نشانده اسلامی، جهت وارد نمودن قاچاقی کالاهای مورد نیازش از مسیر امارات به داخل کشور، صاحبان و شرکای این شرکتها را نیز به منافع سرشاری می رسانند!

اکنون، اکثریت قریب به اتفاق مناسبات تجاری، بین ایران و کشورهای عرب منطقه خلیج فارس، از مسیردوبی انجام می شوند. دهها هزار ایرانی در امارات اقامت و کار و زندگی دارند؛ سود مادی و معنوی حضور ایرانیان در این کشور، آنقدر زیاد است، که طرفین مسؤل در هر دو کشور ترجیح می دهند؛ تا همچنان این تحریمها و محدودیت بازرگانی علیه ایران باقی باشد؛ تا حضرات بتوانند در سایه سودهای ناشی از آن، بیشترین بهره برداری های اقتصادی را به دست بیاورند!

شیخ محمد بن رشید آل مکتوم، نخست وزیر کشور امارات، در مورد ادعای جمهوری اسلامی، در ارتباط با اهداف صلح آمیز و غیر نظامی برنامه اتمی کشور، در این مصاحبه همچنین گفته است: ” به نظر من، وقتی آنها(سران حکومت اسلامی) می گویند انرژی اتمی را، فقط برای اهداف صلح آمیز تولید می کنند راست می گویند. ” ! داوری این شیخک در این رابطه، به همان اندازه مضحک است؛ که کسی بگوید روباه حیوان مکاری نیست، ببر و پلنگ اصلا درنده نیستند، تنها هدف اهریمن هدایت مردم به سوی یکتاپرستی و دوری جستن از شرک و بت پرستی است!

تغاری شکسته شده و ماستی به زمین ریخته شده است؛ تکه های شکسته تغار که هنوز ماست زیادی بر روی شان است؛ کاسه لیسان را به سوی خودشان جلب می کنند. ماست ریخته شده بر روی زمین هم، یا خوراک حیوانات پراکنده در آن حوالی می شود؛ و یا حشرات را به سوی خودش می کشاند. هیچ کدام اینها کوچکترین اهمیتی ندارند؛ آنچه که حائز اهمیت است، زمینی است که باید باقی بماند. تا از آن دوباره علف بروید و گاوها و گوسفندان آن علفها را بخورند؛ که برای صاحبان آن زمین گرانبهای همیشه حاصلخیز شیر بدهند؛ که میلیونها بار دیگر برای کسانی که بر روی این زمین آکنده از نعمت زندگی می کنند؛ بهترین مواد خوراکی فراهم بشود.

سرزمین اهورائی ایران، بار اول نیست که محل سکونت مشتی بیگانه متجاوز شده است؛ تاریخ سرفراز ایرانزمین، از این بازی های غم انگیز نمونه های بسیاری در برگهای طلائی خودش ثبت نموده است. در مورد براندازی آن اشغالگران پیشین از قدرت و اختیار در ایران، میهن پرستانی که همیشه آماده جانفشانی برای حفظ این مملکت شان هستند؛ و مبارزه با مهاجمان و بدخواهان و متجاوزان به ایران، سرلوحه همه اهداف میهن پرستانه ایشان است؛ آنقدر هوشیار هستند، که تفاوت میان دوستان و دشمنان سرزمین آباء و اجدادی خودشان را بدانند!

اینها آتشهای زیر خاکستر می باشند؛ که فقط به وزش یک تندباد ایران آزاد گردان محتاجند؛ تا خاکستر خمودگی از خاصیت میهن پرستانه ایشان را، از روی آتش غیرت دشمن ستیزشان به اطراف بپراکند. تا این مبارزان راستین ایران اهورائی، باری دیگر بر این حکومت اهریمنی و تمامی موجودیت منحوس آن بخروشند و بتازند؛ آنگاه تازی پرستان رژیم ننگین اسلام پلید محمدی، برای همیشه از سرزمین مقدس ایران بگریزند و به دیار نیستی رهسپار بشوند!

زمستان 2572 شاهنشاهی هلند

محترم مومنی روحی

 

مقاله قبلیکشف یک رشته‌کوه باستانی در زیر ورقه قطب‌جنوب
مقاله بعدیفرزان اطهری، به حبس ابد محکوم شد
محترم مومنی روحی
شرح مختصری از بیوگرافی بانو محترم مومنی روحی او متولد سال 1324 خورشیدی در شهر تهران است. تا مقطع دبیرستان، در مجتمع آموزشی " فروزش " در جنوب غربی تهران، که به همت یکی از بانوان پر تلاش و مدافع حقوق زنان ( بانو مساعد ) در سال 1304 خورشیدی در تهران تأسیس شده بود؛ در رشته ادبیات پارسی تحصیل نموده و دیپلم متوسطه خود را از آن مجتمع گرفته است. در سال 1343 خورشیدی، با همسرش آقای هوشنگ شریعت زاده ازدواج نموده؛ و حاصل آن دو فرزند دختر و پسر 47 و 43 ساله، به نامهای شیرازه و شباهنگ است؛ که به او سه نوه پسر( سروش و شایان از دخترش شیرازه، و آریا از پسرش شباهنگ) را به وی هدیه نموده اند. وی نه سال پس از ازدواج، در سن بیست و نه سالگی، رشته روانشناسی عمومی را تا اواسط دوره کارشناسی ارشد آموخته، و در همین رشته نیز مدت هفده سال ضمن انجام دادن امر مشاورت با خانواده های دانشجویان، روانشناسی را هم تدریس نموده است. همزمان با کار در دانشگاه، به عنوان کارشناس مسائل خانواده، در انجمن مرکزی اولیاء و مربیان، که از مؤسسات وابسته به وزارت آموزش و پرورش می باشد؛ به اولیای دانش آموزان مدارس کشور، و نیز به کاکنان مدرسه هائی که دانش آموزان آن مدارس مشکلات رفتاری و تربیتی داشته اند؛ مشاورت روانشناسی و امور مربوط به تعلیم و تربیت را داده است. از سال هزار و سیصد و پنجاه و دو، عضو انجمن دانشوران ایران بوده، و برای برنامه " در انتهای شب " رادیو ، با برنامه " راه شب " اشتباه نشود؛ مقالات ادبی – اجتماعی می نوشته است. برخی از اشعار و مقالاتش، در برخی از نشریات کشور، از جمله روزنامه " ایرانیان " ، که ارگان رسمی حزب ایرانیان، که وی در آن عضویت داشته منتشر می شده اند. پایان نامه تحصیلی اش در دانشگاه، کتابی است به نام " چگونه شخصیت فرزندانتان را پرورش دهید " که توسط بنگاه تحقیقاتی و مطبوعاتی در سال 1371 خورشیدی در تهران منتشر شده است. از سال 1364 پس از تحمل سی سال سردردهای مزمن، از یک چشم نابینا شده و از چشم دیگرش هم فقط بیست و پنج درصد بینائی دارد. با این حال از بیست و چهار ساعت شبانه روز، نزدیک به بیست ساعت کار می کند. بعد از انقلاب شوم اسلامی، به مدت چهار سال با اصرار مدیر صفحه خانواده یکی از روزنامه های پر تیراژ پایتخت، به عنوان " کارشناس تعلیم و تربیت " پاسخگوی پرسشهای خوانندگان آن روزنامه بوده است. به لحاظ فعالیت های سیاسی در دانشگاه محل تدریسش، مورد پیگرد قانونی قرار می گیرد؛ و به ناچار از سال 1994 میلادی،به اتفاق خانواده اش، به کشور هلند گریخته و در آنجا زندگی می کند. مدت شش سال در کمپهای مختلف در کشور هلند زندگی نموده؛ تا سرانجام اجازه اقامت دائمی را دریافته نموده است. در شهر محل اقامتش در هلند نیز، سه روز در هفته برای سه مؤسسه عام المنفعه به کار داوطلبانه بدون دستمزد اشتغال دارد. در سال 2006 میلادی، چهار کتاب کم حجم به زبان هلندی نوشته است؛ ولی چون در کشور هلند به عنوان نویسنده صاحب نام شهرتی نداشته، هیچ ناشری برای انتشار کتابهای او سرمایه گذاری نمی کند. سرانجام در سال 2012 میلادی، توسط کانال دو تلویزیون هلند، یک برنامه ده قسمتی از زندگی او تهیه و به مدت ده شب پیاپی از همان کانال پخش می شود. نتیجه مفید این کار، دریافت پیشنهاد رایگان منتشر شدن کتابهای او توسط یک ناشر اینترنتی هلندی بوده است. تا کنون دو عنوان از کتابهای وی منتشر شده و مورد استقبال نیز قرار گرفته اند. در حال حاضر مشغول ویراستاری دو کتاب دیگرش می باشد؛ که به همت همان ناشر منتشر بشوند. شعار همیشگی او در زندگی اش، و تصیه آن به فرزندانش : خوردن به اندازه خواب و استراحت به اندازه اما کار بی اندازه است. چون فقط کار و کار و کار رمز پیروزی یک انسان است.