تمدید شدن مذاکرات هسته ای به نفع کدام طرف خواهد بود؟!

0
141

برخی از کارشناسان مسائل سیاسی، به ویژه آنانی که در رابطه با مذاکرات شش قدرت بزرگ جهان با نمایندگان رژیم آخوندی در ایران، حساسیت بیشتری ابراز می نمودند؛ بسیار ساده انگارانه و با خوش بینی به نخستین توافقنامه شش ماهه، بر این پندار متفق القول بودند؛ که به زودی ماجرای گفتگوهای دوره ای در باب فعالیت های اتمی جمهوری اسلامی به پایان خواهد رسید؛ و سرانجام مخالفان هسته ای شدن ایران آخوندزده، دست از سر این موضوع بر خواهند داشت؛ و با توجه به رعایت شدن مفاد توافقنامه مورد قبول طرفین، نگرانی های موجود به آرامش خیال مبدل خواهند شد!

یکی از همکاران سابق در دانشگاه، که استاد علوم اجتماعی و جامعه شناسی بود؛ در باب سیاست و سیاستمدار، از قول یکی از فلاسفه که نام او را به خاطر ندارم می گفت: ” سیاست ، یعنی داشتن هنر شناختن آنچه که شدنی است. و سیاستمدار هم کسی را را گویند؛ که دارنده این هنر باشد، و بداند که چه موردی از چه چیزی قابلیت شدن را دارد. ” ! بر اساس این تعریف، باید بیندیشیم که آیا اصولا چنین موضوع غامضی( دلبستگی آخوندهای حکومت اسلامی به مجهز شدن به تسلیحات اتمی، همچنین علاقمندی قدرت های بزرگ دنیا، به ایجاد خطوط مخالفت آمیز خویش با اینگونه فعالیت ها توسط جمهوری اسلامی، مسأله ای هست که قابلیت حل شدن را داشته باشد؟ اگر آری یا نه، چرا آری ، و چرا نه ؟!

توجه به سرفصلهای زیر پاسخ به پرسش بالا را آسان تر می سازد. – مذاکرات هسته ای بین ایران و قدرتهای جهانی، چهار ماه دیگر تمدید شد. -­-

بر اساس بیانیه مشترک دو طرف، فاصله قابل توجهی پیرامون بعضی از موضوعات اساسی باقی مانده است. – ایران اجازه دسترسی به 8 / 2 میلیارد دلار از ذخائر بانکی بلوکه شده خود را خواهد داشت.

ایران و گروه شش قدرت جهانی موسوم به 1 + 5 اعلام کردند؛ مذاکرات بین خود در موضوعات هسته ای ایران را تا چهار ماه دیگر تمدید کرده اند. مهلت شش ماهه این مذاکرات، یکشنبه همین هفته به پایان می رسید؛ اما با این اقدام تا 24 نوامبر امسال ادامه پیدا خواهد کرد. کاترین اشتون رئیس سیاست خارجی اروپا، و محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه ایران، دیشب در کنفرانس خبری در قصر کوبورک وین، متن بیانیه مشترک خود را به ترتیب، به انگلیسی و فارسی خواندند. به گفته آنها فاصله قابل توجهی پیرامون بعضی از موضوعات اساسی باقی مانده؛ که نیاز به زمان و تلاش بیشتری دارد. در ازای این تمدید، ایران اجازه دسترسی به 8/2 میلیارد از ذخائر بانکی بلوکه شده خود را خواهد داشت !

از سوئی دیگر، کاخ سفید هم دیروز در بیانیه ای مجزا گفت ” چشم اندازی معتبر ” برای به توافق رسیدن با ایران وجود دارد؛ و علت پذیرش تمدید هم همین بوده است. کاخ سفید همچنین افزوده است: ” ما فرصت این را داریم، به راه حلی پایدار و دیپلماتیک برسیم؛ که یکی از حادترین مسائل امنیت ملی زمان ما را حل خواهد کرد. ما به هیچ چیز کمتر از راه حلی جامع که به اهداف مان برسد راضی نمی شویم؛ و علت ضروری بودن مذاکرات هم همین است. ” !

درک مفاهیم بیانیه کاخ سفید که خلاصه ای از آن را در بالا مطرح نمودم؛ کاملا واضح و آشکار می بینم. آنها از این مذاکرات و ادامه یافتن شان، همچنان که بارها اشاره نموده ام؛ به دنبال امتیازهائی هستند؛ که ایشان را به آرمان های دیرینه شان برساند. خواسته هائی که در زمان حکومت شادروان محمد رضا شاه پهلوی نیز از آمال پایه ای آنها بودند؛ و سخنرانی محکم و ناامید کننده پادشاه فقید ایران، که گفت: ” ما دیگر به این چشم آبی ها باج نخواهیم داد. ” یعنی اجازه نمی دهیم بیش از این با بهائی اندک نفت ما را بخرند؛ تخم یأس در دلهای زیاده طلب شان پاشید؛ و با آن حیله های از پیش اندیشیده شده، حکومت اش را سرنگون نمودند؛ تا آخوندهای بی لیاقت و جنایتکار را، بر اریکه قدرت بنشانند و غیر از نفت ارزان، دیگر مطامع سودپرستانه خویش را نیز جامه تحقق یافتن بپوشانند!

ما باید بدانیم، که این آرمان های زیاده خواهانه آنها، هرگز تمامی نخواهند یافت و به انتها نخواهند رسید. بر همین اساس، به توافق رسیدن مذاکرات هسته ای سران رژیم آخوندی، با قدرتهای جهانی که در رأس ایشان آمریکا قرار دارد؛ فقط یک موضوع اقتصادی و امنیتی نیست؛ بلکه یک مبحث سیاسی هم می باشد، که سیاستمدار درست اندیش را به این نتیجه خواهد رساند؛ که قابلیت شدن در این مورد وجود ندارد؛ اگر هم باشد بسیار اندک و محدود است!

بنابراین، تمدید شدن زمان مذاکرات هسته ای تا وقتی که دو طرف مذاکره کننده را، به منافعی که مایل به دسترسی به آنها هستند نیانجامد ادامه خواهد یافت. و بدیهی است که در این ماجرا، طرفین سعی می کنند که نفع بیشتری در این معامله نصیب شان بشود. مخالفان هسته ای شدن جمهوری اسلامی، بر این امید هستند که ریش منحوس سران بی مقدار حکومت غیرقانونی آخوندی در ایران را، در دست های خویش داشته باشند و به این سو و آن سو بکشانند. این مزدوران اهریمن نیز با امید به این که با دادن باج به آنها حالا حالاها در اوج قدرت سیاسی و اقتصادی و ….. در کشور ما قرار داشته باشند؛ حتی اگر نیمی از آنچه که در سرزمین ما وجود دارد را، به ایشان واگذار نمایند؛ و یا بخش هائی از ایرانزمین را، پاره پاره کرده و به این سیه دلان قدرتمند ببخشند!

محترم مومنی

 

مقاله قبلیداعش حكم ارتداد و قتل خالق كميك استريپ «99» را صادر كرد
مقاله بعدیسی ام تیر روز جانفشانی ملت ایران برای استقرار حاکمیت ملی
محترم مومنی روحی
شرح مختصری از بیوگرافی بانو محترم مومنی روحی او متولد سال 1324 خورشیدی در شهر تهران است. تا مقطع دبیرستان، در مجتمع آموزشی " فروزش " در جنوب غربی تهران، که به همت یکی از بانوان پر تلاش و مدافع حقوق زنان ( بانو مساعد ) در سال 1304 خورشیدی در تهران تأسیس شده بود؛ در رشته ادبیات پارسی تحصیل نموده و دیپلم متوسطه خود را از آن مجتمع گرفته است. در سال 1343 خورشیدی، با همسرش آقای هوشنگ شریعت زاده ازدواج نموده؛ و حاصل آن دو فرزند دختر و پسر 47 و 43 ساله، به نامهای شیرازه و شباهنگ است؛ که به او سه نوه پسر( سروش و شایان از دخترش شیرازه، و آریا از پسرش شباهنگ) را به وی هدیه نموده اند. وی نه سال پس از ازدواج، در سن بیست و نه سالگی، رشته روانشناسی عمومی را تا اواسط دوره کارشناسی ارشد آموخته، و در همین رشته نیز مدت هفده سال ضمن انجام دادن امر مشاورت با خانواده های دانشجویان، روانشناسی را هم تدریس نموده است. همزمان با کار در دانشگاه، به عنوان کارشناس مسائل خانواده، در انجمن مرکزی اولیاء و مربیان، که از مؤسسات وابسته به وزارت آموزش و پرورش می باشد؛ به اولیای دانش آموزان مدارس کشور، و نیز به کاکنان مدرسه هائی که دانش آموزان آن مدارس مشکلات رفتاری و تربیتی داشته اند؛ مشاورت روانشناسی و امور مربوط به تعلیم و تربیت را داده است. از سال هزار و سیصد و پنجاه و دو، عضو انجمن دانشوران ایران بوده، و برای برنامه " در انتهای شب " رادیو ، با برنامه " راه شب " اشتباه نشود؛ مقالات ادبی – اجتماعی می نوشته است. برخی از اشعار و مقالاتش، در برخی از نشریات کشور، از جمله روزنامه " ایرانیان " ، که ارگان رسمی حزب ایرانیان، که وی در آن عضویت داشته منتشر می شده اند. پایان نامه تحصیلی اش در دانشگاه، کتابی است به نام " چگونه شخصیت فرزندانتان را پرورش دهید " که توسط بنگاه تحقیقاتی و مطبوعاتی در سال 1371 خورشیدی در تهران منتشر شده است. از سال 1364 پس از تحمل سی سال سردردهای مزمن، از یک چشم نابینا شده و از چشم دیگرش هم فقط بیست و پنج درصد بینائی دارد. با این حال از بیست و چهار ساعت شبانه روز، نزدیک به بیست ساعت کار می کند. بعد از انقلاب شوم اسلامی، به مدت چهار سال با اصرار مدیر صفحه خانواده یکی از روزنامه های پر تیراژ پایتخت، به عنوان " کارشناس تعلیم و تربیت " پاسخگوی پرسشهای خوانندگان آن روزنامه بوده است. به لحاظ فعالیت های سیاسی در دانشگاه محل تدریسش، مورد پیگرد قانونی قرار می گیرد؛ و به ناچار از سال 1994 میلادی،به اتفاق خانواده اش، به کشور هلند گریخته و در آنجا زندگی می کند. مدت شش سال در کمپهای مختلف در کشور هلند زندگی نموده؛ تا سرانجام اجازه اقامت دائمی را دریافته نموده است. در شهر محل اقامتش در هلند نیز، سه روز در هفته برای سه مؤسسه عام المنفعه به کار داوطلبانه بدون دستمزد اشتغال دارد. در سال 2006 میلادی، چهار کتاب کم حجم به زبان هلندی نوشته است؛ ولی چون در کشور هلند به عنوان نویسنده صاحب نام شهرتی نداشته، هیچ ناشری برای انتشار کتابهای او سرمایه گذاری نمی کند. سرانجام در سال 2012 میلادی، توسط کانال دو تلویزیون هلند، یک برنامه ده قسمتی از زندگی او تهیه و به مدت ده شب پیاپی از همان کانال پخش می شود. نتیجه مفید این کار، دریافت پیشنهاد رایگان منتشر شدن کتابهای او توسط یک ناشر اینترنتی هلندی بوده است. تا کنون دو عنوان از کتابهای وی منتشر شده و مورد استقبال نیز قرار گرفته اند. در حال حاضر مشغول ویراستاری دو کتاب دیگرش می باشد؛ که به همت همان ناشر منتشر بشوند. شعار همیشگی او در زندگی اش، و تصیه آن به فرزندانش : خوردن به اندازه خواب و استراحت به اندازه اما کار بی اندازه است. چون فقط کار و کار و کار رمز پیروزی یک انسان است.