بشارت بهبود شرایط صنعت نفت حتی با کسری بودجه !

0
135

با آنکه اسحاق جهانگیری معاون رئیس جمهور، خبر از کسری بودجه 68 میلیارد دلاری می دهد؛ حسن روحانی قول داده است تا شرایط صنعت نفت را بهتر کند. معلوم نیست آقای معاون از رئیس جمهور و برنامه های او خبری ندارد؛ یا رئیس جمهور از معاونان و اعضای دولتش، و مصاحبه های آنان بی خبر است؛ و یا اعضای کابینه دولت یازدهم، همگی شان می خواهند به صورت هر کی هر کی چرخ این دولت را بچرخانند؟!

مقامات بلندپایه دولت جمهوری اسلامی اعلام کردند؛ ایران به خاطر کاهش غیرمنتظره درآمدها، با کسری بودجه ای معادل یک سوم بودجه سال جاری کشور مواجه است. و مقرر کرده اند، تا که برنامه های هزینه، طی ماه آینده مورد بازبینی قرار بگیرند!

از آنجائی که صادرات نفت ایران، که منبع اصلی درآمدهای کشور است؛ به دلیل تحریم صنعت نفت، سازمان کشتیرانی و بانکهای کشور، از سال 2011 تا کنون به نصف تقلیل یافته است؛ آنوقت رئیس جمهور دولت امید و تدبیر، به مردم قول داده که شرایط صنعت نفت را بهتر بکند. گوئی حضرت ایشان می خواهد در وقاحت و پرروئی، در گزافه گوئی و یاوه پراکنی، در تلاش برای بیشتر فریب دادن ملت ایران، دست همه رؤسای جمهور پیشین رژیم آخوندی را از پشت ببندد و روی همگی شان را کم بکند!

به گزارش خبرگزاری ایسنا، اسحاق جهانگیری گفته که حکومت اسلامی، با یک کسری بودجه بسیار جدی روبرو است؛ و این یعنی : ” سالی که نکوست از بهارش پیداست. ” وقتی آقای روحانی با تمام ژست های تبلیغاتی که قبل از انتخاب شدنش به خود می گرفت؛ قبلا هیچ مطالعه ای در مورد مسائل اقتصادی کشور ننموده است؛ ویژه آنکه با حماقت هائی که محمود احمدی نژاد مدام انجام می داد، گوئی حسن روحانی هرگز در باغ خزان زده مشکلات مالی مملکت قرارنداشته؛ و همه مواردی که در حین سخنرانی های خود مطرح نموده را، از سر شکم سیری گفته بوده است!

از سوئی دیگر، وزیر پیشین وزارت دفاع کشور اعلام نموده؛ که ایران در زمینه تولید موشک، ششمین قدرت جهانی است. سرتیپ احمد وحیدی در این رابطه گفته، در زمینه طراحی و سیستم موشک های دوربرد زمین به زمین، و نیز افزایش توانائی و دقت موشک های با برد متوسط، همچنین طراحی و تولید سیستم های دفاع هوائی، به فن آوری های داخلی دست پیدا کرده اند؛ و در این رابطه ششمین قدرت در دنیا محسوب می شوند!

آیا تولید این موشکها بدون هیچ هزینه ای به انجام می رسند؟ نه، بلکه با هزینه های بسیار سرسام آوری هم به چنین توفیقی ( اگر بشود نام آن را توفیق گذاشت؟) دست یافته اند. بنا بر انتشار خبر مواجهه دولت یازدهم با کسری بودجه در سال جاری، پرداختن به تولید موشک، حتی اگر کشور نیاز مبرمی هم به آن داشته باشد؛ کاری نسنجیده است؛ که جز سران بی خرد حکومت بی کفایت اسلامی، هیچ حاکمیت خردمندی در دنیا به آن دست نخواهد زد!

به گزارش خبرگزاری ایرنا، صبح روز دوشنبه 28 امرداد 1392 خورشیدی، حسن روحانی که این روزها به شدت در حال سخن پراکنی در جلسات متعددی می باشد؛ در جلسه تودیع وزیر کشور دولت قبلی، و معارفه وزیر کشور دولت جدید اظهار داشته : ” در رابطه با منافع ملی آنچه که مهم است، تعهد به نظام، تخصص، پاک دستی، فداکاری، ایثار و داشتن برنامه است؛ والاّ مهم نیست که افراد از چه جناح و کدام حزبی باشند!

آقای رئیس جمهور، با همه دکتر بودن و …. خودشان، هنوز نمی داند که واژه های فداکاری و ایثار، دارای معنائی مشابه و مشترک با یکدیگرند. ایشان یکی از ویژگی های مسؤلان کشور را، تخصص داشتن عنوان کرده؛ به خود او توجه بکنید، مگر از شکل ظاهری و فحوای کلام و تراوش افکار او، کاملا مشهود نیست که جای وی در مسجد و در مدرسه علمیه است؟ نه در صدر قوه مجریه کشور، با اینهمه مشکلاتی که بر سر راهش دارد. مگر به وضوح مشخص نیست که تخصص ایشان، هر چقدر هم که تحصیلات دانشگاهی داشته باشد؛ با توجه به کسوت روحانی او، تنها تخصص اش تدریس دروس اللهیات در یک دانشسرای اسلامی است؟ پس ازهمینجا پی می بریم که همه مواردی که حسن روحانی به آنها اشاره نموده و از آن دم می زند؛ جز دروغهای آشکاری هیچ نیستند!

پاک دستی و داشتن برنامه هم دو مورد دیگر از محتوای سخنرانی او بوده اند؛ که در رابطه با اولی( پاک دستی) چنان به این مورد اشاره نموده، که شنونده جملات او، بلافاصله به این فکر می افتد؛ که ….. : ” ببینید آش چقدر شور شده است، که آشپز هم فهمیده و صدایش در آمده ! ” کسانی که با بافتن هزاران دروغ، و منسوب کردن آن به خدا و پیامبر، چون در کسوت ملاها می باشند؛ دارائی مردم را به بهانه های خمس و زکات و ردّ مظالم و حق امام و….، از آنها می گیرند؛ به اندازه از قم تا سیاره کیوان با پاک دستی فاصله دارند!

در مورد داشتن برنامه نیز، باید از آقای رئیس جمهور انتقاد نمود؛ که : ” رطب خورده منع رطب کی کند؟ ” ایشان حتی در برنامه های تبلیغاتی خودش در انتخابات، کوچکترین اشاره واضح و روشنی به برنامه های آتی دولت شان ننموده اند. فقط به گونه کلیّ گوئی به نوع دولت خویش ( امید و تدبیر) اشاره کرده، و از قالب کلیت جدا نشده که به جزئیات آن وارد بشود. چگونه است که با همه بی برنامه بودن خودش، دیگران باید به خاطر در نظر گرفتن منافع ملی مورد نظر وی، متخصص، فداکار، پاک دست، و دارای برنامه باشند؟!

یکی دیگر از موارد مورد بحث او، تعهد به نظام بوده است؛ این عبارت را بدون اشاره به نام رهبر یا دست کم به مقام او ابراز کرده است؛ همه مسؤلان ریز و درشت حکومت، از هر صد کلمه ای که بیان می کنند، نیمی از آن با چاپلوسی خطاب به مقام معظم رهبری است. اگر آقای حسن روحانی، که ریاست ایشان بر قوه مجریه، بر سید علی خامنه ای تحمیل شده، از همین نخستین روزهای ریاست اش ساز مخالف را کوک کرده باشد؟ از هم اکنون برود برای خودش کفن بخرد. چون رهبر خودکامه و قدرت پرست شان، بیماری روانی خطرناکی دارد؛ اگر زیر دستان او دائم به وی باج زبانی ندهند؛ و مرتب از ایشان تمجید نکنند؟ در هر مقام وپست ومنزلتی هم که باشند؛ باید فاتحه همه چیز را بخوانند؛ چون رهبر انقلاب هم در کارش متخصص است؛ تخصص ایشان از سر راه برداشتن کسانی است که دائم مجیز ایشان را نمی گویند!

تابستان 2572 آریائی هلند

محترم مومنی روحی

 

 

مقاله قبلی“سیا” رسماً به نقش خود در کودتای ۲۸ مرداد اعتراف کرد
مقاله بعدیراز بنی صدر و نقش خمینی در کودتای 28 مرداد!
محترم مومنی روحی
شرح مختصری از بیوگرافی بانو محترم مومنی روحی او متولد سال 1324 خورشیدی در شهر تهران است. تا مقطع دبیرستان، در مجتمع آموزشی " فروزش " در جنوب غربی تهران، که به همت یکی از بانوان پر تلاش و مدافع حقوق زنان ( بانو مساعد ) در سال 1304 خورشیدی در تهران تأسیس شده بود؛ در رشته ادبیات پارسی تحصیل نموده و دیپلم متوسطه خود را از آن مجتمع گرفته است. در سال 1343 خورشیدی، با همسرش آقای هوشنگ شریعت زاده ازدواج نموده؛ و حاصل آن دو فرزند دختر و پسر 47 و 43 ساله، به نامهای شیرازه و شباهنگ است؛ که به او سه نوه پسر( سروش و شایان از دخترش شیرازه، و آریا از پسرش شباهنگ) را به وی هدیه نموده اند. وی نه سال پس از ازدواج، در سن بیست و نه سالگی، رشته روانشناسی عمومی را تا اواسط دوره کارشناسی ارشد آموخته، و در همین رشته نیز مدت هفده سال ضمن انجام دادن امر مشاورت با خانواده های دانشجویان، روانشناسی را هم تدریس نموده است. همزمان با کار در دانشگاه، به عنوان کارشناس مسائل خانواده، در انجمن مرکزی اولیاء و مربیان، که از مؤسسات وابسته به وزارت آموزش و پرورش می باشد؛ به اولیای دانش آموزان مدارس کشور، و نیز به کاکنان مدرسه هائی که دانش آموزان آن مدارس مشکلات رفتاری و تربیتی داشته اند؛ مشاورت روانشناسی و امور مربوط به تعلیم و تربیت را داده است. از سال هزار و سیصد و پنجاه و دو، عضو انجمن دانشوران ایران بوده، و برای برنامه " در انتهای شب " رادیو ، با برنامه " راه شب " اشتباه نشود؛ مقالات ادبی – اجتماعی می نوشته است. برخی از اشعار و مقالاتش، در برخی از نشریات کشور، از جمله روزنامه " ایرانیان " ، که ارگان رسمی حزب ایرانیان، که وی در آن عضویت داشته منتشر می شده اند. پایان نامه تحصیلی اش در دانشگاه، کتابی است به نام " چگونه شخصیت فرزندانتان را پرورش دهید " که توسط بنگاه تحقیقاتی و مطبوعاتی در سال 1371 خورشیدی در تهران منتشر شده است. از سال 1364 پس از تحمل سی سال سردردهای مزمن، از یک چشم نابینا شده و از چشم دیگرش هم فقط بیست و پنج درصد بینائی دارد. با این حال از بیست و چهار ساعت شبانه روز، نزدیک به بیست ساعت کار می کند. بعد از انقلاب شوم اسلامی، به مدت چهار سال با اصرار مدیر صفحه خانواده یکی از روزنامه های پر تیراژ پایتخت، به عنوان " کارشناس تعلیم و تربیت " پاسخگوی پرسشهای خوانندگان آن روزنامه بوده است. به لحاظ فعالیت های سیاسی در دانشگاه محل تدریسش، مورد پیگرد قانونی قرار می گیرد؛ و به ناچار از سال 1994 میلادی،به اتفاق خانواده اش، به کشور هلند گریخته و در آنجا زندگی می کند. مدت شش سال در کمپهای مختلف در کشور هلند زندگی نموده؛ تا سرانجام اجازه اقامت دائمی را دریافته نموده است. در شهر محل اقامتش در هلند نیز، سه روز در هفته برای سه مؤسسه عام المنفعه به کار داوطلبانه بدون دستمزد اشتغال دارد. در سال 2006 میلادی، چهار کتاب کم حجم به زبان هلندی نوشته است؛ ولی چون در کشور هلند به عنوان نویسنده صاحب نام شهرتی نداشته، هیچ ناشری برای انتشار کتابهای او سرمایه گذاری نمی کند. سرانجام در سال 2012 میلادی، توسط کانال دو تلویزیون هلند، یک برنامه ده قسمتی از زندگی او تهیه و به مدت ده شب پیاپی از همان کانال پخش می شود. نتیجه مفید این کار، دریافت پیشنهاد رایگان منتشر شدن کتابهای او توسط یک ناشر اینترنتی هلندی بوده است. تا کنون دو عنوان از کتابهای وی منتشر شده و مورد استقبال نیز قرار گرفته اند. در حال حاضر مشغول ویراستاری دو کتاب دیگرش می باشد؛ که به همت همان ناشر منتشر بشوند. شعار همیشگی او در زندگی اش، و تصیه آن به فرزندانش : خوردن به اندازه خواب و استراحت به اندازه اما کار بی اندازه است. چون فقط کار و کار و کار رمز پیروزی یک انسان است.