لابوئِسی؛ تناقض بردگیِ ارادی

0
224

انسان، آزاد به جهان آمده و همه جا در زنجیر است.

انسان ها چنان به یوغ خود، خو گرفته اند که حتی خاطره آزادی را از دست داده اند.بنابراین نیروی خو گرفتن، دشمن اصلی آزادی است.

برای آزاد بودن و آزاد شدن کافی است آرزویش را داشته باشیم. این بدان معنا نیست که آزادی در نوک لوله تفنگ باشد بلکه بسیار ساده تر از این؛ آزادیِ سیاسی تنها کار خواست و اراده کردن است. بنابراین از کسانی که خواستار آزادی اند؛ انجام کارهای نا ممکن خواسته نمیشود.

آزادی، اگر تنها برخی از آرزومندانش ” سنگینی زنجیر را احساس کنند و از تکان دادن آن اِبا نداشته باشند”؛ نیازی به کارهای قهرمانانه ندارد بلکه تنها نیازمند عقل سلیم است.

آزاد شدن تنها مستلزم شناخت آزادی همچون رکنی از سرشت انسان و ایستادگیِ مسالمت آمیز، البته قاطع، در برابر سوء استفاده از قدرت است. مسئله آنجاست که این خود بسیار است.