استفاده از سلاح شیمیایی برای فتنه؛ فتنه گران نباید مصون بمانند

0
224

دکتر کاوه احمدی علی آبادی

عضو هئیت علمی دانشگاه آبردین با رتبه پروفسوری

عضو جامعه شناسان بدون مرز(ssf)

استفاده از سلاح شیمیایی توسط رژیم اسد در دوما، نتیجه عدم واکنش مناسب نسبت به استفاده به دفعات از آن در گذشته است. آمریکا درخواست تحقیق برای آن را داده است! با فرض این که چنین شود و اسد بار دیگر مقصر شناخته شود، نتیجه چه می شود؟ آخرین دفعه ای که رژیم اسد توسط کارشناسان بی طرف سازمان ملل مقصر شناخته شد (در خان شیخون)، چه واکنشی توسط آمریکا و برخی از متحدان غربی اش که تهدید به حمله نظامی کرده بودند، صورت گرفت؟ جالب اینجاست که رئیس جمهوری کنونی آمریکا در تبلیغات انتخاباتی اش رئیس جمهور پیشین (پرزیدنت اوباما) را به بی عملی نسبت به استفاده اسد از سلاح شیمیایی متهم می کرد. در حالی که آقای اوباما -گرچه حمله نظامی نکرد- بی عملی هم نکرد و خلع سلاح شیمیایی اسد را در دستور کار گذاشت و عملی ساخت (که پیداست مقداری از سلاح های شیمیایی را اسد تحویل نداده). در حالی که حمله شیمیایی مورد تأیید خان شیخون توسط کارشناسان سازمان ملل -آن هم  طی گزارشی رسمی- “بدون هر گونه واکنشی” صورت گرفت! البته دلیل پشت آن، وقتی شناخته شود، جوابگوی کسانی نیز خواهد بود که پیرامون استفاده اسد از سلاح شیمیایی دچار تردید هستند، چون آن را به نفع اسد نمی بینند.

واقعیت این است که برخی از ژنرال های آمریکایی مایل نیستند که درگیری با روسیه در سوریه به وجود آید. رژیم ایران و سپاه قدس به شدت بدنبال چنین جرقه ای است که تعاملات و توافقاتی که بین آمریکا و روسیه در سوریه صورت گرفته و عملاً منجر به تقسیم سوریه بین خودشان و متحدان شان شده است -آن هم پس از تلفات سنگین نظامی و هزینه های کمرشکن اقتصادی توسط رژیم ایران برای ماندن اسد در قدرت تاکنون- به هم بخورد. آخرین تلاش مذبوحانه سپاه قدس در این زمینه در شرق فرات در سوریه صورت گرفت. جایی که واحدهایی از حامیان اسد با عبور از فرات برای تسخیر چند چاه نفتی و تأسیسات اش که در اختیار نیروهای دموکراتیک سوریه که مورد حمایت نیروهای ائتلاف به سرپرستی آمریکاست، پیشروی کردند. آمریکا نیز طی یک تماس تلفنی مستقیم با روسیه مطلع شد که چنین حرکتی بدون اطلاع روسیه صورت گرفته است. “نتیجه قتل عام متجاوزان شد”. تلفاتی سنگین توسط نیروهای حامی اسد بدون حتی یک زخمی از طرف مقابل. ماجرای این حماقت چه بود؟ آن تله ای بود برای این که روسیه و آمریکا را در سوریه با هم درگیر کنند. در حالی که روسیه حضور هر نیروی ارتش روسیه تحت امرش را در این کشتار تکذیب می کرد، رسانه های وابسته به رژیم ایران اصرار داشتند که تعداد زیادی از کشته ها روس هستند. به همین منظور برای اولین بار از زمان جنگ سوریه، رسانه های حکومتی رژیم ایران حتی فیلم های میدانی از کارزاری که در آن شکست خورده و طی آن کشته های سوخته شان در همه جا به چشم می خورد، در رسانه ها پخش کردند و دوربین برای تأیید چهره های روس حتی روی سر جنازه های بلوند روس می رفت و از نزدیک فیلم می گرفت، ولی تصاویر جنازه هایی با قیافه خاورمیانه ای را مات و نامشخص نشان می داد. نقشه رژیم ایران این بود تا در عملیاتی بدون اطلاع روسیه، تعدادی از پیمانکاران نظامی خصوصی روس که با رژیم اسد همکاری می کردند، در تیم عملیات بگنجانند تا کشته های روس و متعاق آن، تحریک افکار عمومی در روسیه عملاً مقامات روسیه را درگیر آمریکا در سوریه سازند. خوشبختانه آگاهی مقامات باتجربه روس و آمریکا برایشان تنها لشکری سوخته در شرق فرات به جای گذاشت. یکی از دلایل عدم حمله نظامی ژنرال های آمریکایی به نیروهای اسد از بابت استفاده از سلاح شیمیایی در خان شیخون همین است. با این همه، استفاده دوباره اسد از آن نشان داد که رژیم اسد و سپاه قدس بر استفاده از آن اصرار دارند تا دو ابرقدرت را به جان هم بیاندازد. اما پاسخ مناسب چنین فتنه ای بی عملی نیست، بلکه همکاری موثر و در مسیری درست توسط آمریکا و روسیه -با یکدیگر- برای تنبیه و ادب مجدد فتنه گران رژیم ایران در سوریه است، همان گونه که در اقلیم کردستان عراق پیش از این روسیه در مقابل فتنه رژیم ایران صورت داد و ملاهای ایران را حسابی ادب و تضعیف کرد.

واقعیت این است که با توجه به قدرت گرفتن دوباره داعش و پیشروی در بادیه تا حوالی حمص (وعده داده بودم که بادیه، “تله ای بی بازگشت برای کشتار هر دو طرف از جانیان” خواهد شد) شاید مصلحت نباشد که ارتش اسد خیلی تضعیف شود، اما این شامل “شبه نظامیان مورد حمایت ایران” نمی شود. چون علاوه بر دست داشتن رژیم ایران در استفاده از سلاح شیمیایی، اتفاقاً آنان در مناطقی در جنوب سوریه حضور دارند که هیچ نیروی روسی در آنجا نیست و آنان از حمله مصون خواهند بود و اندک نیروهای اسد در جوار شبه نظامیان نیز باید تاوان شراکت شان با فتنه گران را نیز بدهند. حتی اگر روسیه مخالف حملات گسترده از طریق موشک های دوربرد بود، و احتمال واکنش سیستم دفاع موشکی روسیه در سوریه را بدنبال داشت حملات می تواند به شکلی میدانی و با سلاح هایی دقیق و از نزدیک در مناطق جنوبی صورت گیرد. جهت کنش و واکنش های مناسب در سوریه راه های مختلفی برای روسیه و آمریکا وجود دارد و اگر آنان بخواهند اقدامات موثر یکدیگر را خنثی کنند، آن موجب می شود سایر بازیگران در سوریه کمال سوءاستفاده را ببرند و در نتیجه موضع ابرقدرت ها تضعیف و موضع فتنه گران تقویت می شود؛ چنان که پیش از این چنین شده بود و با همکاری آن دو بود که مواضع شان در سوریه تقویت و مواضع فتنه گران تضعیف شد و از این پس نیز باید چنین باشد.

در مورد داعش و فرو خفتن و گسترش ناگهانی آن در مناطق سنی نشین سوریه و حتی عراق باید توضیحاتی بدهم که برای شکست و عدم بازگشت این گروه و شرایط میدانی حاکم ضروری است. داعش پس از شکست در موصل استراتژی نظامی اش را تغییر داد. داعش متوجه شد با جنگ منظم در مناطق شهری، با وجود تلفات بالای انسانی، در نهایت شکست سنگینی می خورد و شهر و منطقه حفظ شده را نیز از دست می دهد. نیروهای غیربومی داعشی را به کشورهای دیگر فرستادند و نیروهای محلی شان را حفظ کردند. پس استراتژی جنگ نامنظم از طریق هسته های خاموش را در دستور کار گذاشتند. به محض لشکرکشی توسط ارتش و شبه نظامیان شان در مناطق سنی نشین سوریه و عراق، داعشی ها شروع به رفتن در قالب مردم بومی و بافت محلی هر روستا و شهر می کنند و برخی نیز بدون سلاح و در لباس مردم محلی -بعضی اساساً از مردم محلی هستند- شروع به جابجایی در مناطق مختلف می کنند. نیروهای ارتش و شبه نظامی می آیند و تقریباً بدون مقاومت منطقه را تسخیر می کنند و برای حفظ منطقه، چند پایگاه با نیروهای محدود می زنند و بقیه طبعاً منطقه را ترک می کنند (علت پیروزی های سریع ارتش عراق و حشدالشعبی با کمترین و حتی بدون مقاومت در شهرها و روستاهای مختلف و همین طور ارتش اسد و متحدانش در بادیه سوریه این بود). هسته های خاموش داعش مدتی پس از آن دوباره فعال می شوند و با یارگیری جدید از مردم محلی -چه داوطلبانه و چه به زور- و شناسایی چند واحد نظامی مستقر در محل برای حمله شبانه به آن، اقدام می کنند و پس از بسط مکفی امنیتی در منطقه، طی اعلام زمان صفر در یک شب به شکلی هماهنگ در تمام منطقه حمله را شروع می کنند و به ناگهان منطقه وسیعی از نظر امنیتی سقوط کرده و مناطق نظامی گسترده ای را با تلفاتی اندک تصاحب می کنند. این لشکرکشی توسط ارتش در عراق و سوریه اگر دوباره انجام شود، باز داعش همین روال را تکرار می کند و عملیات بدون نتیجه می شود. اگر مردم محلی مدام از خطر ظهور مجدد داعش در مناطقی از عراق و سوریه خبر می دهند، و اگر ژنرال های آمریکایی که سال ها در خاورمیانه در حال نبرد با تروریست ها بوده اند، از خطر ظهور مجدد داعش می گویند و به سیاستمداران غربی -ناآشنا با خاورمیانه- نسبت به هر بیرون کشیدن نیروهایشان هشدار می دهند، “دلیلش این است”.

 

مقاله قبلیشهروند ایرانی مقیم سوئد در بازگشت به ایران بازداشت شد
مقاله بعدیرئیس فیفا دومین قهرمانی متوالی پرسپولیس را تبریک گفت
دکتر کاوه احمدی علی آبادی
دکتر کاوه‌ احمدی‌ علی‌آبادی‌ تاکنون تحصیلات دانشگاهی را در مقطع دکترای جامعه شناسی (Ph.D) با عنوان دانشجوی ممتاز از تگزاس و مقطع فوق‌ دکترای‌ (Post Doctoral of Philosophy) فلسفه‌ علم‌ به همراه گواهی "ارزیابی کمال" از دانشگاه‌ آبردین‌ (Aberdeen) در داکوتای‌ جنوبی‌ آمریکا به پایان رسانده و و اینک عضو هیئت علمی (ACADEMIC BOARD) دانشگاه آبردین (ABERDEEN) با رتبه پروفسوری (PROFESSORSHIP) است. ایشان موفق به دریافت درجه دانشمندی (scientist) در رشته فلسفه علم با رساله "روش شناسی علم و فلسفه" و انتخاب به عنوان دانشمند برجسته (Distinguished scientist) سال 2008 از طرف دانشگاه آبردین شدند. دارای 14 عنوان کتاب چاپ شده، 6 عنوان در نوبت چاپ، بیش از 45 پژوهش و مقاله علمی از کنفرانس ها و همایش های ملی و بین المللی و فراتر از 120 عنوان مقاله در نشریات کثیرالانتشار بوده و دارای 11 جایزه و لوح تقدیر و سپاس از جشنواره ها و مراکز علمی و آکادمی مختلف است. در حال حاضر ایشان عضو جامعه شناسان بدون مرز (Sociologists without borders (ss هستند.