آیا این فرد، شخصیت موجهی برای رسیدن به مقام ریاست جمهوری در ایران است؟! بقلم بانو محترم مومنی روحی

0
139


با توجه به کارنامه سیاه و آکنده از نمرات مردودی سران حاکمیت رسوای آخوندی در ایران، به هیچ تفسیر و جستاری، جهت بیان بی کفایتی ها و بی خردی های این اشغالگران یاغی نیاز نداریم؛ تا پی ببریم، که با چه موجودات بری از اخلاق و محسنات انسانی سر و کار داریم؟ و چرا به هیچوجه نباید در نمایش تراژدی – فکاهی انتخابات، یا بهتر است که بگوئیم انتصابات ریاست جمهوری دوره سیزدهم رژیم شرکت کنیم؟!

برای آن که بیش از همیشه دریابیم؛ این جنایت پیشگان رند و شیادی، که به مدت بیش از چهار دهه طولانی، به عنوان دست اندرکاران این حکومت منفور و جنایت پیشه در کشورمان با ایشان سر و کار داریم. چه کسانی هستند و چرا به هیچوجه نباید فریب چند یوزه بازی کردن های شان را خورد؟ و به بازار گرمی های شان برای پیروزی ایشان در صحنه انتخابات پیش رو توجه نمود؟ با انجام دادن پژوهش مختصری در مورد یکی از این حضرات صاحب نام، که ظاهرا بسیار مورد تائید مقام عظما نیز می باشد. بر آن هستم، که شمه ای از حقایق در مورد نقاط ضعف وی را، برای هم میهنان، به خصوص رای دهندگان درونمرزی مان بنویسم. تا آنانی که خدای ناکرده بخواهند در برگزاری مراسمی که به صورت فورمالیته انجام می پذیرد شرکت نمایند( که رای دادن و ندادن شان هیچ تفاوتی در منتصب شدن کاندیدای مورد نظر مقام رهبری ندارد.) ؛ به شخصیت واقعی و بسیار منفی یکی از ایشان پی ببرند. تا بدانند، وقتی که می گوئیم این فرد لایق چنین مقامی در عرصه مدیریت میهن شان نیست. در این رابطه چه دلائلی وجود دارد؟!

جهت اطلاعرسانی به هم میهنان عزیزمان، که در درون یا برون سرزمین نامدار و بزرگ و آبرومندمان زندگی می کنند؛ و امکان رای دادن شان به فرد مورد نظر وجود دارد. ببینند چه کسی را برای مدیریت میهن شان بر می گزینند؟ همچنین، از باب آن که توجه این عزیزان را، به نکات مهمی از حقایق منفی موجود در پرونده سیاسی و شخصیت عاری از تشخص یکی از نامزدهای انتخابات پیش رو جلب نمایم. پژوهشی در این باره نموده ام؛ که ملاحظه آن می تواند، ذهن بسیاری از ما، به ویژه آنانی که فریب یاوه سرائی های او را می خورند. نسبت به مشخصات بسیار منفی و آکنده از فریبکاری های سید ابراهیم رئیس الساداتی را روشن نماید!

سید ابراهیم رئیس الساداتی متولد ۲۳ آذر ۱۳۲۹ خورشیدی در محله « نوغان مشهد »، سیاستمدار محافظه کار و اصولگرا، نایب رئیس اول مجلس خبرگان رهبری و رئیس قوه قضائیه در رژیم آخوندی است؛ که در ۱۶ اسپند ۱۳۹۷، توسط سیدعلی خامنه ای به این مقام منصوب شده است. چنانکه گفته می شود، او بعضا به عنوان یک تندرو محافظه کار محسوب می شود. رئیسی شور انقلابی خودش را، با کمک به اجرای اعدام های دسته جمعی زندانی های سیاسی ایران در سال ۱۳۶۷ به اثبات رساند؛ و به طور مکرر از او به عنوان جانشین سید علی خامنه ای برای تصدی مقام رهبری بعد از وی مطرح می شود. رئیسی به دلیل

مواضع خود از سوی اتحادیه اروپا و آمریکا مورد تحریم قرار گرفته است!

وی که در محله نوغان مشهد متولد شده، پس از گذراندن تحصیلات دوره ابتدائی، دروس حوزوی خود را ابتدا در مشهد، و از سال۱۳۵۴ در قم گذرانده است. او فعالیت قضائی خود را در بیست سالگی به عنوان دادستان کرج آغاز کرد؛ و بعدها به طور همزمان، دادستانی همدان را هم بر عهده گرفت. در سال ۱۳۶۴ به تهران منتقل شد و جانشین دادستان این شهر گردید. در ضمن وی از اعضای « هیئت قضائی چهار نفره اعدام » هم محسوب می شود؛ و از جمله تصمیم گیرندگان اعدام های دسته جمعی زندانیان سیاسی در سال ۱۳۶۷ بوده است!

با آغاز شدن رهبری سید علی خامنه ای در سال ۱۳۶۸، رئیسی با حکم آخوند محمد یزدی رئیس وقت قوه قضائیه در حکومت ملاها، رئیسی به عنوان دادستان تهران منصوب گردید؛ و در سال ۱۳۷۳ نیز به عنوان رئیس سازمان بازرسی کل کشور به این مقام دست یافت؛ و تا سال ۱۳۸۳ هم در این منصب باقی ماند. او از ۱۳۸۳ تا ۱۳۹۳ معاون اول ریاست قوه قضائیه، و در دو سال ۹۳ و ۹۴ هم در پست دادستانی کل کشور قرار داشت؛ و از ماه اسپند ۱۳۹۴ تولیت آستان قدس رضوی به وی سپرده شد. از سال ۱۳۷۶ عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز، و همچنین دادستان کل ویژه روحانیت، و از سال ۱۳۸۵ هم نماینده خراسان جنوبی، و عضو هیئت رئیسه مجلس خبرگان رهبری است. وی در انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۶ نامزد اصلی اصولگرایان بود؛ که با کسب ۳۸ درصد آراء، در برابر۵۷ درصد آراء شیخ حسن روحانی از وی شکست خورد. او در ۲۳ امرداد ۱۳۹۶، با حکم سید علی خامنه ای به مدت پنج سال به عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام منصوب شده است. وی داماد سید احمد علم الهدی امام جمعه مشهد است!

با تمامی پست و مقام های ذکر شده در بالا که این آخوند داشته و دارد( هرچند که به خاطر اجرا شدن همه شان درون حکومت ننگین آخوندی، از کم ترین ارزش اخلاقی و انسانی در آنها خبری نیست. بلکه تا بخواهید و بتوانید شمارش کنید؛ بی نهایت ننگ و بی ارزشی در همه آنها وجود دارد. اما موارد زیر مکمل بیان نقص های فراوان در موجودیت کسی است؛ که خود را برای ریاست و مدیریت در یک سرزمین باستانی با حجمی از شهروندان به تعداد تقریبی هشتاد و پنج میلیون تن کاندید نموده است.)!

مواردی از نقض حقوق بشر، که رئیسی یا با عاملان آنها همکاری و همراهی داشته، و یا شخص خودش عامل اصلی آنها بوده است: اعدام هزاران زندانی سیاسی در تابستان سال ۱۳۶۷، که سید ابراهیم رئیس الساداتی، به عنوان جانشین وقت دادستان تهران، در قتل عام زندانیان سیاسی در استان تهران دست داشته است. او در سال ۱۳۶۷ عضو کمیته ای موسوم به « هیئت مرگ » بود؛ که پس از طرح چند سؤآل در مورد عقاید سیاسی – مذهبی زندانیان، برای اعدام یا زنده ماندن آنها تصمیم می گرفت. حسینعلی منتظری از رئیسی ( معاون وقت دادستان تهران) همراه با دیگر اعضای « هیئت مرگ » ، از جمله مرتضی اشراقی( قاضی زندان اوین )، حسینعلی نیری (دادستان تهران ) ، و مصطفی پور محمدی( نماینده وزارت اطلاعات ) به عنوان دست اندرکاران اعدام زندانیان سیاسی ( تابستان ۱۳۶۷ ) نام برده است؛ که طی آن چند هزار تن زندانی، که مشغول گذراندن احکام زندان خود بودند. به اتهام باقی بودن بر سر مواضع خود بعد از عملیات مرصاد اعدام شدند!

در پی ادعای مهدی کروبی، مبنی بر آزار جنسی معترضان بازداشت شده به نتایج دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران در بازداشتگاه کهریزک، ابراهیم رئیسی به عنوان یکی از اعضای هیئت سه نفره، ویژه بررسی موضوع آزار جنسی، از سوی رئیس وقت قوه قضائیه انتخاب شد. هیئت ویژه در تاریخ ۱۲ سپتامبر ۲۰۰۹، با رد اتهامات مهدی کروبی پیشنهاد داد: با افرادی که با نشر اکاذیب و ایراد تهمت و افتراء موجب تشویش اذهان عمومی، و باعث هتک حیثیت و اعتبار نظام شده اند؛ برخورد قاطع صورت بگیرد!

ابراهیم رئیسی « مسئله کهریزک » را حاشیه ای دانست و گفت: « متن اصلی، ظلم بزرگ به نظام اسلامی است. » ؛ در تاریخ ۳۱ دسامبر ۲۰۱۰، ابراهیم رئیسی معاون قوه قضائیه رژیم از قصد این قوه برای محاکمه رهبران مخالف دولت وقت سخن گفت. او با متهم کردن مهدی کروبی و میرحسین موسوی از رهبران مخالف دولت، به عنوان ضربه زدن به اررزش های نظام اعلام کرد: که دستگاه قضا با قاطعیت، سران فتنه را محاکمه می کند!

وی همچنین معتقد است؛ که حصر سران جنبش سبز اقدامی قضائی نبوده، و حصر خانگی به منظور تامین امنیت خود آنها است!

در بهمن ماه سال ۱۳۸۸، تقریبا یک هفته پس از اعدام دو تن به اتهام شرکت در اعتراضات به نتایج انتخابات ریاست جمهوری دهم حکومت، ابراهیم رئیسی، معاون اول قوه قضائیه اعلام کرد: « ۹ نفر دیگر نیز به زودی اعدام خواهند شد. »؛ به گفته او این افراد با انگیزه براندازی نظام در اغتشاشات حضور یافته بوده اند!

در ماه مارس ۲۰۱۱، نام ابراهیم رئیسی در فهرست ۸۰ مقام حکومت اسلامی تحریم شده توسط اتحادیه اروپا قرار گرفت. شایسته است که هم میهنان، سرانجام پس از اینهمه ناملایمات بر آمده از حضور حاکمیت ملاها در کشورشان، به هیچوجه به این انتخابات کذائی بهائی ندهند؛ و با نرفتن به حوزه های رای گیری، دست کم از حقوق مدنی خودشان دفاع کنند!

محترم مومنی

مقاله قبلیفروش ۳ میلیون تومانی داروی کرونا در ناصر خسرو
مقاله بعدی۲۰۵ نماینده مجلس خواستار تعقیب قضایی بیژن زنگنه شدند
محترم مومنی روحی
شرح مختصری از بیوگرافی بانو محترم مومنی روحی او متولد سال 1324 خورشیدی در شهر تهران است. تا مقطع دبیرستان، در مجتمع آموزشی " فروزش " در جنوب غربی تهران، که به همت یکی از بانوان پر تلاش و مدافع حقوق زنان ( بانو مساعد ) در سال 1304 خورشیدی در تهران تأسیس شده بود؛ در رشته ادبیات پارسی تحصیل نموده و دیپلم متوسطه خود را از آن مجتمع گرفته است. در سال 1343 خورشیدی، با همسرش آقای هوشنگ شریعت زاده ازدواج نموده؛ و حاصل آن دو فرزند دختر و پسر 47 و 43 ساله، به نامهای شیرازه و شباهنگ است؛ که به او سه نوه پسر( سروش و شایان از دخترش شیرازه، و آریا از پسرش شباهنگ) را به وی هدیه نموده اند. وی نه سال پس از ازدواج، در سن بیست و نه سالگی، رشته روانشناسی عمومی را تا اواسط دوره کارشناسی ارشد آموخته، و در همین رشته نیز مدت هفده سال ضمن انجام دادن امر مشاورت با خانواده های دانشجویان، روانشناسی را هم تدریس نموده است. همزمان با کار در دانشگاه، به عنوان کارشناس مسائل خانواده، در انجمن مرکزی اولیاء و مربیان، که از مؤسسات وابسته به وزارت آموزش و پرورش می باشد؛ به اولیای دانش آموزان مدارس کشور، و نیز به کاکنان مدرسه هائی که دانش آموزان آن مدارس مشکلات رفتاری و تربیتی داشته اند؛ مشاورت روانشناسی و امور مربوط به تعلیم و تربیت را داده است. از سال هزار و سیصد و پنجاه و دو، عضو انجمن دانشوران ایران بوده، و برای برنامه " در انتهای شب " رادیو ، با برنامه " راه شب " اشتباه نشود؛ مقالات ادبی – اجتماعی می نوشته است. برخی از اشعار و مقالاتش، در برخی از نشریات کشور، از جمله روزنامه " ایرانیان " ، که ارگان رسمی حزب ایرانیان، که وی در آن عضویت داشته منتشر می شده اند. پایان نامه تحصیلی اش در دانشگاه، کتابی است به نام " چگونه شخصیت فرزندانتان را پرورش دهید " که توسط بنگاه تحقیقاتی و مطبوعاتی در سال 1371 خورشیدی در تهران منتشر شده است. از سال 1364 پس از تحمل سی سال سردردهای مزمن، از یک چشم نابینا شده و از چشم دیگرش هم فقط بیست و پنج درصد بینائی دارد. با این حال از بیست و چهار ساعت شبانه روز، نزدیک به بیست ساعت کار می کند. بعد از انقلاب شوم اسلامی، به مدت چهار سال با اصرار مدیر صفحه خانواده یکی از روزنامه های پر تیراژ پایتخت، به عنوان " کارشناس تعلیم و تربیت " پاسخگوی پرسشهای خوانندگان آن روزنامه بوده است. به لحاظ فعالیت های سیاسی در دانشگاه محل تدریسش، مورد پیگرد قانونی قرار می گیرد؛ و به ناچار از سال 1994 میلادی،به اتفاق خانواده اش، به کشور هلند گریخته و در آنجا زندگی می کند. مدت شش سال در کمپهای مختلف در کشور هلند زندگی نموده؛ تا سرانجام اجازه اقامت دائمی را دریافته نموده است. در شهر محل اقامتش در هلند نیز، سه روز در هفته برای سه مؤسسه عام المنفعه به کار داوطلبانه بدون دستمزد اشتغال دارد. در سال 2006 میلادی، چهار کتاب کم حجم به زبان هلندی نوشته است؛ ولی چون در کشور هلند به عنوان نویسنده صاحب نام شهرتی نداشته، هیچ ناشری برای انتشار کتابهای او سرمایه گذاری نمی کند. سرانجام در سال 2012 میلادی، توسط کانال دو تلویزیون هلند، یک برنامه ده قسمتی از زندگی او تهیه و به مدت ده شب پیاپی از همان کانال پخش می شود. نتیجه مفید این کار، دریافت پیشنهاد رایگان منتشر شدن کتابهای او توسط یک ناشر اینترنتی هلندی بوده است. تا کنون دو عنوان از کتابهای وی منتشر شده و مورد استقبال نیز قرار گرفته اند. در حال حاضر مشغول ویراستاری دو کتاب دیگرش می باشد؛ که به همت همان ناشر منتشر بشوند. شعار همیشگی او در زندگی اش، و تصیه آن به فرزندانش : خوردن به اندازه خواب و استراحت به اندازه اما کار بی اندازه است. چون فقط کار و کار و کار رمز پیروزی یک انسان است.