آمریکا در مذاکرات هسته ای، با چین و روسیه چانه می زند نه با آخوندها!

0
152

اولین تاریخ تمدید شدن ادامه یافتن مذاکرات هسته ای، جهت دستیابی گروه های گفتگو کننده، به یک توافق جامع در این ارتباط، اول ماه ژوئن سال جاری در نظر گرفته شده بود. اما چون در تاریخ مقرر شده نیز در این مورد به جائی نرسیدند؛ روز نهم ژوئیه(ماه جاری) را هم، به عنوان دومین تمدید مذاکرات شان اعلام نمودند. ولی باز هم نتیجه رضایت بخشی نصیب شان نگردید. از اینرو، در روز نهم ژوئیه، وزرای امور خارجه آمریکا و جمهوری اسلامی، به بالکن هتل ” کوبورگ ” در وین که مذاکرات هسته ای در آنجا انجام می شود آمدند؛ و هر یک جداگانه به خبرنگاران حاضر در آن محل گفتند؛ که هنوز جهت رسیدن به نتیجه مورد نظرشان، به زمان بیشتری نیاز دارند. و بر این اساس، برای بار سوم، با تمدید شدن تاریخ این گفتگوها تا روز دوشنبه آینده توافق کردند!

ولادیمیر پوتین رئیس جمهوری روسیه، با بیان جمله ای که شباهت زیادی به اولتیماتوم های خامنه ای دارد؛ که چند روز پیش اعلام کرده بود: ” مذاکره کنندگان، باید همزمان با امضاء نمودن توافق جامع، همه تحریم های اعمال شده بر جمهوری اسلامی را لغو بکنند. ” آقای پوتین نیز همین مفهوم را در نشست سران همکاری شانگهای در شهر اوفا در روسیه، خطاب به سایر سرانی که در نشست مورد نظر شرکت داشتند گفته است: ” فرض ما بر این است، که همه تحریم های علیه ایران لغو می شوند؛ مسأله بر این است، که کدام تحریم ها و کی؟ “!

رئیس جمهوری روسیه، با تأکید بر این که ما خواستار لغو شدن همه تحریم ها به مجرد امضای توافق هستیم؛ اضافه کرده است: ” ولی ایران هم باید امنیت جهانی را تضمین کند. ” وی گفته که معتقد است، مذاکرات میان قدرت های جهانی با جمهوری اسلامی به زودی به مصالحه خواهد انجامید. حال این مصالحه چه معنائی برای مذاکره کنندگان، و چه مفهومی برای ملت ایران خواهد داشت؟ فقط خودشان می دانند و بس !

جوزف دانفورد ژنرال نیروی دریائی آمریکا، و نامزد ریاست ستاد مشترک این کشور، روسیه و چین را دو تهدید عمده علیه امنیت ملی ایالات متحده توصیف کرده است. ژنرال دانفورد روز پنج شنبه 18 تیر ماه، به عنوان رئیس احتمالی ستاد مشترک آمریکا، در مقابل کمیته نیروهای مسلح سنای ایالات متحده گفت: ” روسیه تهدید بزرگی علیه امنیت ملی ماست. ” او گفته رفتار روسیه ” هشدار دهنده است. ” !

ژنرال جوزف دانفورد در ادامه سخنانش، چین را هم به عنوان تهدید بالقوه ای برای امنیت ملی کشورش نامیده؛ و آن را در مقام دوم از این دست از تهدیدها گروه بندی کرده است. وی اظهار داشته که چین الزاما دشمن ما نیست؛ اما روند سریع مدرن شدن و افزایش بودجه دفاعی این کشور، باعث شده که بسیاری از کشورهای منطقه و جهان، از جمله آمریکا، نسبت به اهداف بلند مدت پکن تردید پیدا کنند!

دلائل بالا می توانند استدلال کافی از واهمه داشتن آمریکا از روسیه و چین را مستدل نمایند. زیرا چین به عنوان کشوری که در قاره آسیا می باشد؛ و روسیه به سبب آنکه همسایه شمالی ایران است؛ و صد البته به علت سودجوئی هائی که همگی شان مایلند از طریق ایران به رسیدن به آنها نائل گردند؛ و نیز از آن باب که هر دو این کشورها، در گرایش فکری، اگر نگوئیم مانند همدیگر می باشند؛ شباهت فراوانی به یکدیگر دارند. به همین دلیل تلاش خواهند داشت، که به هر وسیله ای که ممکن باشد، دست آمریکا را، از دامان رژیم آخوندی در ایران کوتاه گردانند؛ و جهت تحقق بخشیدن به آرمان های سودپرستانه خودشان، سران و مسؤلان کشورهای روسیه و چین، میان خودشان سازش هائی را به عمل بیاورند؛ که به هیچوجه به نفع ایالات متحده نباشد!

آنها (آمریکائیان) ناگزیرند، در ارتباط با منتفی نمودن تهدیدهائی که از سوی چین و روسیه احساس می کنند؛ از موهبت پیش آمده(مذاکرات هسته ای) نهایت استفاده را بکنند. چون می دانند، که خودشان فقط بیشتر امکانات مالی دارند؛ اما چینی ها هم مالی و هم تکنیکی از آنها خیلی هم عقب نیستند. و روس ها، به ویژه رئیس جمهور شان ولادیمیر پوتین، موذیگری هائی دارد؛ که جبران همه امکانات آمریکائیان را می کند!

به هر تقدیر، تا رژیم جنایتکار آخوندی در ایران برقرار و بر سر کار است؛ همگی این قدرت های بزرگ در دنیا، دست از سر ما و میهن مان بر نخواهند داشت. ما چه بخواهیم و چه نه، تلاش می کنند که این جانیان را همچنان بر میهن ما مسلط بدارند؛ تا که موقعیت جهانی خویش را تثبیت کرده، و سودهای کلانی را به دست بیاورند!

” برو قوی شو اگر، راحت جهان طلبی

که در نظام طبیعت، ضعیف پامال است.

محترم مومنی

مقاله قبلیبادامچيان: رضا شاه هم اصلاح‌طلب بود
مقاله بعدیدر آستانه امضای توافق‌نامه جامع هسته‌ای: روحانی قانون حفظ حقوق هسته‌ای را ابلاغ کرد
محترم مومنی روحی
شرح مختصری از بیوگرافی بانو محترم مومنی روحی او متولد سال 1324 خورشیدی در شهر تهران است. تا مقطع دبیرستان، در مجتمع آموزشی " فروزش " در جنوب غربی تهران، که به همت یکی از بانوان پر تلاش و مدافع حقوق زنان ( بانو مساعد ) در سال 1304 خورشیدی در تهران تأسیس شده بود؛ در رشته ادبیات پارسی تحصیل نموده و دیپلم متوسطه خود را از آن مجتمع گرفته است. در سال 1343 خورشیدی، با همسرش آقای هوشنگ شریعت زاده ازدواج نموده؛ و حاصل آن دو فرزند دختر و پسر 47 و 43 ساله، به نامهای شیرازه و شباهنگ است؛ که به او سه نوه پسر( سروش و شایان از دخترش شیرازه، و آریا از پسرش شباهنگ) را به وی هدیه نموده اند. وی نه سال پس از ازدواج، در سن بیست و نه سالگی، رشته روانشناسی عمومی را تا اواسط دوره کارشناسی ارشد آموخته، و در همین رشته نیز مدت هفده سال ضمن انجام دادن امر مشاورت با خانواده های دانشجویان، روانشناسی را هم تدریس نموده است. همزمان با کار در دانشگاه، به عنوان کارشناس مسائل خانواده، در انجمن مرکزی اولیاء و مربیان، که از مؤسسات وابسته به وزارت آموزش و پرورش می باشد؛ به اولیای دانش آموزان مدارس کشور، و نیز به کاکنان مدرسه هائی که دانش آموزان آن مدارس مشکلات رفتاری و تربیتی داشته اند؛ مشاورت روانشناسی و امور مربوط به تعلیم و تربیت را داده است. از سال هزار و سیصد و پنجاه و دو، عضو انجمن دانشوران ایران بوده، و برای برنامه " در انتهای شب " رادیو ، با برنامه " راه شب " اشتباه نشود؛ مقالات ادبی – اجتماعی می نوشته است. برخی از اشعار و مقالاتش، در برخی از نشریات کشور، از جمله روزنامه " ایرانیان " ، که ارگان رسمی حزب ایرانیان، که وی در آن عضویت داشته منتشر می شده اند. پایان نامه تحصیلی اش در دانشگاه، کتابی است به نام " چگونه شخصیت فرزندانتان را پرورش دهید " که توسط بنگاه تحقیقاتی و مطبوعاتی در سال 1371 خورشیدی در تهران منتشر شده است. از سال 1364 پس از تحمل سی سال سردردهای مزمن، از یک چشم نابینا شده و از چشم دیگرش هم فقط بیست و پنج درصد بینائی دارد. با این حال از بیست و چهار ساعت شبانه روز، نزدیک به بیست ساعت کار می کند. بعد از انقلاب شوم اسلامی، به مدت چهار سال با اصرار مدیر صفحه خانواده یکی از روزنامه های پر تیراژ پایتخت، به عنوان " کارشناس تعلیم و تربیت " پاسخگوی پرسشهای خوانندگان آن روزنامه بوده است. به لحاظ فعالیت های سیاسی در دانشگاه محل تدریسش، مورد پیگرد قانونی قرار می گیرد؛ و به ناچار از سال 1994 میلادی،به اتفاق خانواده اش، به کشور هلند گریخته و در آنجا زندگی می کند. مدت شش سال در کمپهای مختلف در کشور هلند زندگی نموده؛ تا سرانجام اجازه اقامت دائمی را دریافته نموده است. در شهر محل اقامتش در هلند نیز، سه روز در هفته برای سه مؤسسه عام المنفعه به کار داوطلبانه بدون دستمزد اشتغال دارد. در سال 2006 میلادی، چهار کتاب کم حجم به زبان هلندی نوشته است؛ ولی چون در کشور هلند به عنوان نویسنده صاحب نام شهرتی نداشته، هیچ ناشری برای انتشار کتابهای او سرمایه گذاری نمی کند. سرانجام در سال 2012 میلادی، توسط کانال دو تلویزیون هلند، یک برنامه ده قسمتی از زندگی او تهیه و به مدت ده شب پیاپی از همان کانال پخش می شود. نتیجه مفید این کار، دریافت پیشنهاد رایگان منتشر شدن کتابهای او توسط یک ناشر اینترنتی هلندی بوده است. تا کنون دو عنوان از کتابهای وی منتشر شده و مورد استقبال نیز قرار گرفته اند. در حال حاضر مشغول ویراستاری دو کتاب دیگرش می باشد؛ که به همت همان ناشر منتشر بشوند. شعار همیشگی او در زندگی اش، و تصیه آن به فرزندانش : خوردن به اندازه خواب و استراحت به اندازه اما کار بی اندازه است. چون فقط کار و کار و کار رمز پیروزی یک انسان است.