گروه « گنجشک درنده » مسؤلیت هک شدن سیستم سوخت رسانی در ایران را پذیرفت!!

0
341

یک روز پس از حمله سایبری و هک سامانه کارت سوخت رسانی در ایران، که منجر به از کار افتادن پمپ بنزین ها در سراسر کشور شد. به گزارش صدای آمریکا، این رسانه عمومی ایمیلی را دریافت کرده است؛ که بر اساس آن، گروهی با عنوان « گنجشک درنده » علاوه بر پذیرش مسؤلیت این حمله، مسؤلیت حمله سایبری پیشین به شرکت راه آهن و وزارت راه و شهرسازی را نیز بر عهده گرفته است!

در بخشی از ایمیل این گروه که صبح امروز( چهارشنبه پنجم آبان ۱۴۰۰ خورشیدی ) به صدای آمریکا فرستاده شده آمده است : « این بار نیز اقدام ما در حین صدمه ای محدود به خدمات اضطراری کشور، واکنش به تحریکات سایبری رژیم تروریست پرور تهران، علیه مردم منطقه و جهان است. » !

گزارش ها نشان می دهند، با بسته ماندن بسیاری از جایگاه های عرضه سوخت، و عدم امکان استفاده از کارت سوخت، بسیاری از مردم در نقاط مختلف کشور، قادر به دریافت کردن سوخت و استفاده از وسایل نقلیه خودشان نیستند؛ و بسیاری از خودروها نیز، در مسیرهای ورود به تهران متوقف شده اند!

عبارت معترضانه « بنزین ما کو ؟ » از سوی مردم ایران، واکنش های زیادی را در دنیای مجازی برانگیخته است. در این رابطه اما، واکنش اسرائیل و نیز واکنش رئیسی ریاست جمهوری رژیم ملاها به این موضوع، توجهات بسیاری از کاربران این رسانه های مجازی را بیشتر برانگیخته است !

رئیسی: « دشمن می خواهد مردم را بیشتر عصبانی کند. » !

رئیس جمهور منتصب خامنه ای، امروز حمله سایبری علیه جایگاه های سوخت رسانی در ایران را، در راستای ایجاد بی نظمی و با هدف عصبانی کردن مردم دانسته است. در حالی که یک منبع اسرائیلی در این راطه گفته است: هکرهائی که این کار را کرده اند، بسیار حرفه ای هستند!

روز گذشته ( سه شنبه چهارم آبان ۱۴۰۰ خورشیدی ) ارائه سوخت در برخی از جایگاه های سوخت رسانی در کشور دچار مشکل شدند؛ و در پی آن، ساعاتی بعد، مرکز ملی فضای مجازی اعلام کرد: ساعت یازده روز سه شنبه، مرکز « فتا » گزارشی در باره حمله سایبری به سامانه هوشمند سوخت کشور اعلام کرده، و به تبع آن، جایگاه ها در ارائه خدمات سوخت رسانی از مدار خارج شده اند!

به گزارش خبرگزاری فارس، شبکه اسرائیلی « کان ۱۱ » در گزارشی به همین موضوع پرداخته و اعلام کرد: یک سازمان با قابلیت های تهاجمی بالا، در پشت پرده این حمله سایبری قرار داشته و به آن پرداخته است !

همین شبکه به نقل از کارشناسان سایبری گزارش داده: این هکرها کودک نیستند، آنها هکرهای حرفه ای هستند و بعید نیست که یک کشور در پشت پرده این موضوع قرار داشته باشد!

« ند پرایس » سخنگوی وزارت خارجه ایالات متحده هم، در ارتباط با همین موضوع، در شامگاه سه شنبه در پاسخ دادن به خبرنگاران، راجع به این مورد طفره رفته و چیزی نگفته است. خبرنگاری از او پرسیده: آیا آمریکا از حمله سایبری امروز به ایران مطلع بوده، یا در آن مشارکت داشته؟ یا این که این حمله هشداری در باره بازگشت به مذاکرات وین بوده است؟ » آقای پرایس در جواب او گفته است: « تکرار می کنیم، که مسیر برای دیپلماسی همیشه باز است. » !

مقامات حکومتی در ایران هم تائید کرده اند؛ که تمام ۴۳۰۰ جایگاه سوخت و پمپ بنزین در کشور، بعد از حمله سایبری گسترده از کار افتاده بوده است. یک روز پس از این حمله سایبری، بیشتر این مراکز همچنان در دسترس نیستند؛ و سوخت گیری خودروها به صورت دستی انجام می گیرند!

سوخت گیری خودروها به صورت دستی انجام می گیرند یعنی چه؟ پاسخ به این پرسش می تواند متعدد باشد. اما با رندی هائی که از اهریمنان حاکم بر ایران سراغ داریم؛ و نیز با به صدا در آمدن « کوس رسوائی شان » برای ورشکستگی کامل اقتصادی در بیشتر زمینه های مربوط به این موضوع ، و نیز خصلت پست و فرومایه آخوندی شان برای دزدی های آشکار و پنهان از مردم ایران، و صدالبته با علم به این مورد، که کارکشته ترین هکرهای دنیا از خودشان و در میان سپاه پاسداران شان، برای هک نمودن سیستم های اینترنتی مخالفان شان به فعالیت های چشمگیری مشغول می باشند. موضوع گروه « گنجشک درنده » و هک شدن سیستم ۴۳۰۰ جایگاه سوخت رسانی در کشور، از طریق گروه « گنجشک درنده »، یک سناریوی « فکاهی – تراژدی » همزمان است. تراژدی برای مردم زیر ستم این جانیان، و فکاهی برای خود قدرت پرست شان است؛ که با این حیله مکارانه، کارت های مردم برای استفاده از پمپ بنزین ها را هک نموده اند؛ و بنزینی را که در سال ۹۸ با لیتری سه هزار تومان اقدام به فروختن آن نمودند؛ و با اعتراض سراسری مردم کشور مواجه شدند؛ و در این رابطه بسیاری از جوانان ایرانی را قتل عام نمودند. اکنون در ورودی و خروجی شهرهای کوچک و بزرگ کشور، به وسیله مزدوران شان به چند برابر قیمت می فروشند؛ و اینچنین هم بخش بزرگی از کسری بودجه شان را منتفی می کنند؛ و هم به کشورهای مخالف با رژیم خود فرصت می دهند؛ که در این رابطه ژست بگیرند و ادعا بکنند؛ که….. بله ، ما قدرت داریم که با یک حرکت سایبری، همزمان ۴۳۰۰ جایگاه سوخت رسانی در ایران را هک بکنیم!

ما ملت ایران شده ایم « مرغ عزا و عروسی »، جشن باشد سر ما را می برند، عزا هم که باشد باز ما را برای سیر کردن سوگواران قربانی می کنند!

تا کی و تا چه وقت باید سکوت کنیم و پای بساط « خیمه شب بازی » دروغین آخوندها و همدستان بین المللی ایشان بنشینیم و صدای مان هم در نیاید؟!

مگر از قدیم نمی گفتند « سیاست پدر و مادر ندارد » ؟ از کجا اطمینان داشته باشیم، که دست همگی شان( آخوندها و ممالک به ظاهر مخالف آنها ) در یک کاسه نیست؟ و مقصودشان از برپائی چنین غائله هائی، گرم کردن سر جهانیان، به ویژه ما ایرانیان به مسائلی است؛ که قاموس شان از تار و پود همان سیاست های « بی پدر و مادر » تنیده شده اند؟!

خودشان جایگاه های رساندن سوخت به دارندگان خودروها را هک می کنند. مردم ساده انگار کشور را در شرایطی قرار می دهند؛ که همان بنزین لیتری سه هزار تومان دو سال پیش را، در بازار سیاهی که به عمد و با همین دوز و کلک به وجود آورده اند. دست کم با لیتری هشت هزار تومان بفروشند. و همزمان در کنار این جریان، مضحکه دروغینی به نام « گتجشک درنده » را نیز، به یکی از مهم ترین خبر گزاری های جهان مخابره نمایند؛ و در این رابطه سوژه نابی را در اختیار همگان بگذارند؛ تا در کل زمانی که جهانیان سرگرم چنین خبر داغی می باشند؟ آقایان روضه خوان های بی اعتبار نیم قرن پیش، و شیادترین دولتمردان یک حاکمیت دیکتاتوری، با طیب خاطر، هم به تولید نمودن اورانیوم با غنای زیاتر از بیست در صد ادامه بدهند؛ آنگاه در یک فرصت مقتضی، با حمله موشکی به سرزمین های مخالف خود و رژیم منفورشان، به رونمائی از بمب های ویرانگری که تولید نموده اند بپردازند!

مقاله قبلیگردشگری با قایق‌های رباتیک خودران
مقاله بعدیرهبر طالبان پاکستان: نظام اسلامی در افغانستان حاکم شد، حالا نوبت پاکستان است
محترم مومنی روحی
شرح مختصری از بیوگرافی بانو محترم مومنی روحی او متولد سال 1324 خورشیدی در شهر تهران است. تا مقطع دبیرستان، در مجتمع آموزشی " فروزش " در جنوب غربی تهران، که به همت یکی از بانوان پر تلاش و مدافع حقوق زنان ( بانو مساعد ) در سال 1304 خورشیدی در تهران تأسیس شده بود؛ در رشته ادبیات پارسی تحصیل نموده و دیپلم متوسطه خود را از آن مجتمع گرفته است. در سال 1343 خورشیدی، با همسرش آقای هوشنگ شریعت زاده ازدواج نموده؛ و حاصل آن دو فرزند دختر و پسر 47 و 43 ساله، به نامهای شیرازه و شباهنگ است؛ که به او سه نوه پسر( سروش و شایان از دخترش شیرازه، و آریا از پسرش شباهنگ) را به وی هدیه نموده اند. وی نه سال پس از ازدواج، در سن بیست و نه سالگی، رشته روانشناسی عمومی را تا اواسط دوره کارشناسی ارشد آموخته، و در همین رشته نیز مدت هفده سال ضمن انجام دادن امر مشاورت با خانواده های دانشجویان، روانشناسی را هم تدریس نموده است. همزمان با کار در دانشگاه، به عنوان کارشناس مسائل خانواده، در انجمن مرکزی اولیاء و مربیان، که از مؤسسات وابسته به وزارت آموزش و پرورش می باشد؛ به اولیای دانش آموزان مدارس کشور، و نیز به کاکنان مدرسه هائی که دانش آموزان آن مدارس مشکلات رفتاری و تربیتی داشته اند؛ مشاورت روانشناسی و امور مربوط به تعلیم و تربیت را داده است. از سال هزار و سیصد و پنجاه و دو، عضو انجمن دانشوران ایران بوده، و برای برنامه " در انتهای شب " رادیو ، با برنامه " راه شب " اشتباه نشود؛ مقالات ادبی – اجتماعی می نوشته است. برخی از اشعار و مقالاتش، در برخی از نشریات کشور، از جمله روزنامه " ایرانیان " ، که ارگان رسمی حزب ایرانیان، که وی در آن عضویت داشته منتشر می شده اند. پایان نامه تحصیلی اش در دانشگاه، کتابی است به نام " چگونه شخصیت فرزندانتان را پرورش دهید " که توسط بنگاه تحقیقاتی و مطبوعاتی در سال 1371 خورشیدی در تهران منتشر شده است. از سال 1364 پس از تحمل سی سال سردردهای مزمن، از یک چشم نابینا شده و از چشم دیگرش هم فقط بیست و پنج درصد بینائی دارد. با این حال از بیست و چهار ساعت شبانه روز، نزدیک به بیست ساعت کار می کند. بعد از انقلاب شوم اسلامی، به مدت چهار سال با اصرار مدیر صفحه خانواده یکی از روزنامه های پر تیراژ پایتخت، به عنوان " کارشناس تعلیم و تربیت " پاسخگوی پرسشهای خوانندگان آن روزنامه بوده است. به لحاظ فعالیت های سیاسی در دانشگاه محل تدریسش، مورد پیگرد قانونی قرار می گیرد؛ و به ناچار از سال 1994 میلادی،به اتفاق خانواده اش، به کشور هلند گریخته و در آنجا زندگی می کند. مدت شش سال در کمپهای مختلف در کشور هلند زندگی نموده؛ تا سرانجام اجازه اقامت دائمی را دریافته نموده است. در شهر محل اقامتش در هلند نیز، سه روز در هفته برای سه مؤسسه عام المنفعه به کار داوطلبانه بدون دستمزد اشتغال دارد. در سال 2006 میلادی، چهار کتاب کم حجم به زبان هلندی نوشته است؛ ولی چون در کشور هلند به عنوان نویسنده صاحب نام شهرتی نداشته، هیچ ناشری برای انتشار کتابهای او سرمایه گذاری نمی کند. سرانجام در سال 2012 میلادی، توسط کانال دو تلویزیون هلند، یک برنامه ده قسمتی از زندگی او تهیه و به مدت ده شب پیاپی از همان کانال پخش می شود. نتیجه مفید این کار، دریافت پیشنهاد رایگان منتشر شدن کتابهای او توسط یک ناشر اینترنتی هلندی بوده است. تا کنون دو عنوان از کتابهای وی منتشر شده و مورد استقبال نیز قرار گرفته اند. در حال حاضر مشغول ویراستاری دو کتاب دیگرش می باشد؛ که به همت همان ناشر منتشر بشوند. شعار همیشگی او در زندگی اش، و تصیه آن به فرزندانش : خوردن به اندازه خواب و استراحت به اندازه اما کار بی اندازه است. چون فقط کار و کار و کار رمز پیروزی یک انسان است.