چهره های مطرح جبهه ملی ایران از تداوم دولت روحانی حمایت کردند.

در  بخشی از این بیانیه آمده است:

«به یاد داشت پیش از این در شرایطی که جامعه ی ایرانی به دلیل تحریم هادر تنگنای اقتصادی ویژه ای قرار گرفته بود و نگرانی های جدی درباره ی احتمال استفاده از استراتژی سخت افزاری علیه ایران وجود داشت نیل به برجام در چنین موقعیتی دست آوردی بس ارزنده بود و همچنان در ادامه ی این مسیر با توجه به استمرار چنین تهدید هایی برای منافع و کیان ملی خیر و مصلحت کشور ایجاب می کند که دولت و هیات مذاکره کننده ی قبلی عهده دار سکان قوه ی اجرایی کشور برای به فرجام رساندن این راه باشند.امید که خرد سیاسی رهنمای ما در حل و فصل مشکلات کشور باشد.»

متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:

به نام خداوند جان و خرد
هم میهنان
امروزه در نظام های مردم سالار برگزاری انتخابات در فضای آزاد سیاسی همراه با حضور فعال انتخاب کنندگان به عنوان یکی از مولفه های اساسی مشارکت در اداره امور عمومی جامعه تلقی شده است. در این رابطه احزاب و جوامع مدنی سازمان یافته و حتی نامزدهای۷ مستقل با ارایه و انتشار برنامه های جامع خود درباره حل و فصل مسایل و مشکلات وقت در زمینه های داخلی و خارجی صلاحیت و توانایی خود را از لحاظ مدیریت صحیح کشور در مظان ارزیابی و قضاوت رای دهندگان به ویژه قشر خاکستری جامعه قرار می دهند و رای دهندگان نیز با اگاهی از برنامه های احزاب رقیب نامزد مورد نظر خود را انتخاب می نمایند.
اما در جامعه ای که شهروندان آن از سوی نظام حاکم به خودی و غیر خودی تقسیم شده اند و از احزاب ملی ریشه دار تاریخی از برخی تریبون های حاکمیتی با عنوان گروهک های غیر قانونی نام برده می شود و اعضای آنان از برخورداری از برخی حقوق مهم شهروندی از جمله حق نامزدی در انتخابات و احراز مسوولیت های مملکتی محروم می شوند آیا صرف انتخاب نامزدهای مورد نظر و منتخب نظام را می توان مصداق مشارکت مردم در اداره ی امور عمومی جامعه تلقی کرد؟
ولی با تمام این محدودیت ها و موانع توسعه ی سیاسی مورد بحث از آن جایی که جبهه ی ملی ایران همواره حفظ بقا و اعتلای ایران و پیشرفت و توسعه ی اقتصادی- اجتماعی و فرهنگیاین کشور و احراز جایگاه مطلوب در نظام بین الملل و مشارکت موثر در تصمیم گیری های بین المللی و منطقه ای را مد نظر و هدف خود می داند و با توجه به پیشامد های حساس سیاسی-اجتماعی در سطح جهان و منطقه که منافع ملی ایران را در معرض تهدیدی جدی قرار داده است بر این باور است که برای رفع چنین معضلاتی باید رییس جمهوری انتخاب شود که از صلاحیت و کاردانی و خرد سیاسی لازم بهره مند باشد. به ویژه باید به یاد داشت پیش از این در شرایطی که جامعه ی ایرانی به دلیل تحریم هادر تنگنای اقتصادی ویژه ای قرار گرفته بود و نگرانی های جدی درباره ی احتمال استفاده از استراتژی سخت افزاری علیه ایران وجود داشت نیل به برجام در چنین موقعیتی دست آوردی بس ارزنده بود و همچنان در ادامه ی این مسیر با توجه به استمرار چنین تهدید هایی برای منافع و کیان ملی خیر و مصلحت کشور ایجاب می کند که دولت و هیات مذاکره کننده ی قبلی عهده دار سکان قوه ی اجرایی کشور برای به فرجام رساندن این راه باشند.
امید که خرد سیاسی رهنمای ما در حل و فصل مشکلات کشور باشد.

۹۶/۲/۲۶
عباس امیرانتظام- داوود هرمیداس باوند- علی رشیدی- حسین شاه حسینی.

مقاله قبلیمیرحسین و رهنورد در انتخابات شرکت میکنند
مقاله بعدینماینده مردم تهران در مجلس دهم: تفکری که از رییسی حمایت می‌کند، زن را شهروند درجه دو می‌داند.
پوریا نژادویسی
پوریا نژاد نژادویسی: مردی که با تصاویرش، زشتیِ نظام را عریان کرد پوریا نژاد نژادویسی از دل دستگاه رسانه‌ایِ رسمی برخاست — اما آثارش نه بزکِ قدرت، که آینه‌ای خُردکننده از تناقض‌ها و جنایت‌های سیستم بوده‌اند. او، به‌جای پوشاندن، با دقتی تلخ و بی‌پرده، نقاط ضعفِ ساختار را نمایان ساخت؛ همان نقاطی که نظام می‌کوشد پشتِ روایت‌های رسمی و نمایش‌های ساختگی پنهانشان کند. - در قاب برنامه‌هایی چون "دختران فراری پارک ملت"، او نه فقط آسیب‌ها را نشان داد، بلکه علت‌ها را — فقر، سرکوب اجتماعی، تهمت و تحقیر زنان — جلو چشم گذاشت. تصویری که او ثبت کرد، دیگر قابل تبدیل به شعارهای پوشالی نبود: نوجوانان و زنانِ رهاشده، سند زنده ناکارآمدی و خشونت‌زای نظم حکومتی بودند. - فیلم آموزشیِ انتخاباتی که او ساخت، بدل به استندآپ تراژیکِ یک انتخابات نمایشی شد. آموزشی برای مشارکت در نمایشی که نتایجش پیش‌ساخته است؛ خودِ وجودِ چنین آموزشی، اعترافی به پوچیِ مشروعیتِ ادعاشده بود. - پوششِ بحران‌ها — از زلزله بم تا سفرهای خامنه‌ای — ثبتِ ژست‌های نمایشی و فاصله‌گیریِ حکمرانی از مردم را به نمایش گذاشت. صحنه‌ها نشان دادند که اولویت دستگاه، مرمت تصویرِ قدرت است نه نجات جان و کرامتِ مردم. پوریا با همان ابزار و مکانیزم‌های پروپاگاندا، تصویری ساخت که نظام از بیانش وحشت دارد — نه به‌خاطرِ تمجید یا دفاع، بلکه چون این تصاویر حقیقتِ زشتِ نظم را بدون مهیا کردنِ پرده‌های فریبنده نشان می‌دهند. او ناخواسته یا آگاهانه، به راویِ سندِ سقوطِ اخلاقی و سیاسیِ یک ساختار تبدیل شد؛ کسی که با هنر و ثبت واقعیت، چهرهٔ منحوسِ نظام را برای تماشاگرانش عریان کرد.