چرا اینهمه جنجال بر پا کرده اند؟! بقلم بانو محترم مومنی روحی

0
186

توافقی که در حقیقت، از نظر برخی از کارشناسان این مساله مرده پنداشته می شود. اما زعمای امور(طرفین مذاکره کننده)، همچنان در حال بهره برداری از جسد بی جان آن نیز می باشند. با همه هیچ بودن و مرده پنداشته شدنش، وسیله آسانی جهت برپا کردن هیاهوئی به عظمت کل جهان می باشد. که نه برای مردم ایران مفید به فایده و سودبخش خواهد بود؛ و نه دردی از ایشان را دوا می کند. بلکه فقط برپا نمودن یک هیاهوی بی مورد است؛ که آن را با چنین حجم و وسعت بزرگی به پا می کنند. تا در این رابطه، تمامی خطاهای ریز و درشت خودشان را، از دیدگاه عموم مردم دنیا پنهان نمایند. بنابراین، بودن و نبودن آن، نه تاثیری در زندگی مردم ایران و نحوه زندگانی آنها خواهد داشت؛ و نه مخالفان رژیم آخوندی در ایران را، که نقض کننده این پیمان و توافق بین المللی با گروه پنج به علاوه یک است. را به حداکثر خواسته های شان می رساند!

چرا جلسه روز سه شنبه ۱۷ فرورین ۱۴۰۰ خورشیدی، برابر با ششم آوریل ۲۰۲۱ میلادی، که در وین پایتخت اتریش تشکیل شد؛ و گویا تا پایان روز آدینه هم ادامه خواهد داشت. انقدر حساس بود و هست ؟ و چرا دو طرف اصلی ماجرائی، که این نشست به خاطر مذاکرات رویاروی آنها( ایالات متحده و جمهوری اسلامی) توسط پنج به علاوه یک ترتیب داده شده است؛ یکی شان(جمهری اسلامی)، مانند جلسات پیشین، عباس عراقچی را به همراه دو سه تن دیگر که در نشست های قبلی هم حضور داشتند؛ را برای شرکت در آن اعزام نموده است. و طرف دیگر(ایالات متحده آمریکا) نیز، به گفته خودشان(جو بایدن) مایل است که آنلاین و به گونه غیر مستقیم در چنین نشست سرنوشت سازی شرکت داشته باشند!

آیا در نشست روز سه شنبه در وین، که باری دیگر گروه پنج به علاوت یک، با نمایندگان جمهوری اسلامی، در مورد فعالیت های اتمی ایشان مذاکره نمودند؛ « توافق هسته ای موسوم به برجام = برنامه جامع اقدام مشترک » ، که در سال ۲۰۱۵ میلادی به تصویب این گروه رسید؛ و در سال ۲۰۱۸ میلادی. یک عضو آن(آمریکا) با تصمیم پرزیدنت دونالد ترامپ از آن خارج گردید. مرده و مدفون شده است؟ یا برعکس، برای همیشه ثبت گشته و به ثمری که طرفین مایل به آن می باشند خواهد رسید؟!

نیویورک تایمز در باره مذاکرات برجام، که در روز سه شنبه در وین برگزار شد در این مورد در مطلبی نوشته است : « بازگشت به توافقی که شش سال قبل صورت گرفت. احتمالا سخت تر از آنی است که بسیاری فکر می کنند. رژیم ایران می گوید؛ ۱۶۰۰ تحریم آمریکا باید لغو شوند؛ که حدود نیمی از آنها توسط دولت ترامپ اعمال شده بودند. بعضی از آنها در ارتباط با تروریسم و نقض حقوق بشر هستند؛ و نه در ارتباط با برجام، که لغو برخی از آنها می تواند؛ با ایجاد مخالفت در کنگره آمریکا نیز مواجه شود.» !

این منبع افزوده است: « واشینگتن امیدوار می باشد که در چند ماه آینده، حداقل به توافقی در اصول آن دست یابد. تا دولت جدید در ایران، بعد از انتخابات ژوئن سال جاری میلادی به آن پایبند باشد. ولی دیپلمات های اروپائی از این نگران هستند؛ که زمانی طولانی از دست رفته، و توافق اتمی عملا مرده است؛ و نهایتا به عنوان یک نقطه مرجع برای مذاکرات جدید، در اصل و اساس قضایا عمل می کند. به همین خاطر مدت زمان مذاکرات، و چشم انداز موفقیت آن روشن نیست.» !

واشینگتن پست هم در این باره نوشته است: « به گفته آگاهان، بیش از ۱۵۰۰ تحریم و لیست گزاری علیه رژیم ایران، اصلی ترین پیچ و خم مذاکرات تهران و واشینگتن است.» ؛ این منبع همچنین افزوده است: « هواداران توافق برجام می کویند، تحریم های دولت ترامپ آگاهانه، به گونه ای انتخاب شده اند؛ که تغییر سیاست توسط دولت بایدن( در قبال رژیم ایران و توافق اتمی) را غیر ممکن سازند. از جمله آنها، تحریم های ضد تروریستی بانک مرکزی، و لیست گزاری تروریستی علیه سپاه پاسداران، که مسئول سرکوب داخلی، و حمایت از نیروهای مزدور نیابتی است می باشد. » !

بالاخره بعد از اینهمه تعارفات دو جانبه میان دو دولت ایالات متحده آمریکا و جمهوری اسلامی( اول شما بفرمائید. خیر، امکان ندارد؛ شما جلوتر بروید.) ؛ که در روزهای اخیر به گونه غیر مستقیم( با پیام های خبری از طریق خبرگزاری های داخلی این دو کشور و نشریات بین المللی ) میان دولت های کنونی ایران و آمریکا، که بین سران این دو سرزمین رد و بدل می شد. باز هم بوی کش دادن این قضیه را به مشام می رساند؛ که گفت و گو کنندگان، اصرار چندانی جهت خاتمه دادن به این موضوع را ندارند. بلکه در نگرشی واقع بینانه به این مساله، می توان از آن نتیجه گرفت؛ که چه بسا مسائل مطرح شونده در نشست مورد نظر، به گونه ای چنان از اهمیت خاصی برخوردار می باشند؛ که اعضای آن، به طولانی تر و تکرار گشتن آن بی التفات هم نباشند!

سناریوی تکراری مذاکرات هسته ای پنج به علاوه یک، با نمایندگان رژیم آخوندی برای چندمین بار، جهت پردازش به ادامه مجدد گفت و گوهای مورد نظر به روی اکران رفت. تا شاید در این رهگذر، که مربوط می شود به تعیین نتیجه نهائی این مذاکرات، همه حواس و کنجکاوی سیاستمداران جهان را بیشتر به سوی خودش جلب نماید. تا باز هم میان حکومت آخوندها و شش دولت غربی عضو این گروه( آلمان، آمریکا، بریتانیا، چین، روسیه و فرانسه )، به اضافه « جوزپ بورل » مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، نشستی تشکیل بشود؛ و احتمالا این ماجرا که به مدت حدود نوزده سال به طول انجامیده است. برای همیشه به پایان برسد!

با آنکه هم اکنون، تا به پایان رسیدن این نشست فرصت چندانی به ساعت رسمی انتهای آن در روز آدینه باقی نمانده است. اما همچنان هنوز هیچ خبرگزاری رسمی بین المللی، از شرکت داشتن رئیس جمهور جدید آمریکا(جو بایدن) در آن، به خبرگزاری های رسمی و غیر رسمی جهان مخابره نشده، ولی قرار است که تعدادی از دیپلمات های آمریکا در آن حضور یابند. پیش تر مطرح گشته بود، که پرزیدنت جو بایدن قصد دارد که به گونه غیر مستقیم و آنلاین در آن شرکت کند؛ و هدف ایالات متحده به هیچوجه برچیده شدن تحریم های مورد نظر علیه جمهوری اسلامی نیست!

شرکت ننمودن رئیس جمهور آمریکا در دیدار کنونی پنج به علاوه یک در جلسه وین، و مطرح گشتن جزئیات مربوط به حضور همه یا برخی از نمایندگان شرکت کننده در نشست مورد نظر، نه از اهمیت خاصی برخوردار می باشد؛ و نه دارای جذابیت ویژه ای برای آنانی است؛ که تقریبا همواره تمامی اخبار دنیا را پیگیری می کنند. اما برای سران رسوای حاکمیت رو به زوال رژیم آخوندی در ایران، موارد بالا از چنان اهمیتی برخوردار است؛ که اگر گزارشگرشان، یک « واو » از مخابره جریاناتی را که در این نشست رخ می دهد را از قلم بیندازد؛ و برای مقام عظما و حسن روحانی مخابره نکند؟ تصمیم مهمی در باره وی خواهند گرفت؛ و روزگارش را به شام تار تبدیل خواهند نمود!

زیرا هنوز مشخص نیست، که مفاد گفتگوهای مطرح شونده در این جلسه، حاوی مطالبی متضن بر برچیده شدن ادامه مباحث مربوط به مذاکرات هسته ای و فعالیت های اتمی جمهوری اسلامی در ایران خواهد بود؟ یا به موضوعات دیگری خواهند پرداخت؟!

یعنی آیا گفتگوهای مطرح شونده در این نشست، می توانند نقطه عطفی بر فعالیت های هسته ای رژیم ملاها در ایران باشند؟ و خیال آنها را از بابت خاتمه یافتن این مذاکرات طولانی مدت راحت خواهند نمود؟ و با برچیده شدن احتمالی تحریم ها، ایشان دیگر دغدغه ای از بابت این موضوع نخواهند داشت؟!

بر اساس پیش بینی های خبرنگارانی که جهت مخابره آنچه که در وین رخ داده به کشور اتریش اعزام شده بودند. دو احتمال مهم وجود دارد؛ یا یکی از دو طرف مهمتر این گفتگوها( آمریکا و جمهوری اسلامی )، اصلا به گفتگوی مشترک با یکدیگر رضایت نخواهند داد؛ و یا در صورت مذاکره این دو با همدیگر، این جریان به طور غیر مستقیم به گونه ای دیگر شکل خواهد گرفت!

اما نکته مهم تر ابن است؛ که برای حل شدن این مشکل نزدیک به نوزده ساله، سرانجام کدام شان زودتر پا پیش می گذارند؟ جمهوری اسلامی یا آمریکا؟!

آیا یادتان هست، که در اوائل آغاز مذاکرات « پنج به علاوه یک » بر سر فعالیت های هسته ای جمهوری اسلامی، در یکی از نوشته هایم یادآور شدم؛ که این گفت و گو ها به این زودی ها به پایان نخواهد رسید؟!

سرانجام پس از نزدیک به دو ماه تعارف کردن های لوس و کاملا غیر سیاسی، که میان سران رژیم ملاها و دولت جدید آمریکا رد و بدل می گردید. این به آن «بفرما» می زد و آن به این تعارف می کرد که شما اول بفرمائید. روز سه شنبه مذاکره کننده ارشد جمهوری اسلامی عباس عراقچی در وین گفته است؛ که تهران، آزاد سازی یک میلیارد دلار از دارائی های خود در قبال توقف غنی سازی ۲۰ در صدی را رد می کند!!!!

در شرایطی که مردم ایران در داخل مملکت خود، به خاطر مشکلات اقتصادی به دلیل بی کفایتی حکومت ملاها در کشورشان، ناگزیرند که نان قسطی بخرند؛ و خوراک شان را با پوست و اسکلت مرغ تهیه بکنند. چگونه است که آقایان، یک میلیارد دلار را پس می زنند؛ و خلاف خواسته آمریکا و متحدان آن، به غنی سازی بیست درصدی اورانیوم ادامه می دهند؟!

به پندار نگارنده این نوشتار، معنای اصلی به وجود آوردن اینهمه هیاهو در باره فعالیت های اتمی جمهوری آخوندی در دنیا جز این نیست؛ که تمامی این سیاه بازی ها، یک تبانی چهل و دو ساله میان جمهوری اسلامی و ایالات متحده، جهت تامین کردن موضوعات مناسب از سوی رژیم آخوندی برای آمریکائی هاست. تا برای همیشه، با ابزارهائی که ملاها به دست آمریکائی ها می دهند. بتوانند در منطقه خاورمیانه حضور دائمی داشته باشند. تا که همواره « دم و گوش » رقیب دیرینه آمریکا، روس ها را، در مقابل عظمت و قدرت بین المللی خویش، در یک جهت مستقیم برابر ساخته و آماده به فرمان های خود قرار بدهند. نه چیزی بیشتر یا کم تر از این !

محترم مومنی

مقاله قبلیهشدار سازمان جهانی بهداشت: همه‌گیری کرونا به «نقطه بحرانی» رسیده است
مقاله بعدیطرح صلح استانبول دارای نواقص ساختاری است، نکند دولت ترامپ هنوز در کاخ سفید حکم می راند! دکتر کاوه احمدی علی آبادی
محترم مومنی روحی
شرح مختصری از بیوگرافی بانو محترم مومنی روحی او متولد سال 1324 خورشیدی در شهر تهران است. تا مقطع دبیرستان، در مجتمع آموزشی " فروزش " در جنوب غربی تهران، که به همت یکی از بانوان پر تلاش و مدافع حقوق زنان ( بانو مساعد ) در سال 1304 خورشیدی در تهران تأسیس شده بود؛ در رشته ادبیات پارسی تحصیل نموده و دیپلم متوسطه خود را از آن مجتمع گرفته است. در سال 1343 خورشیدی، با همسرش آقای هوشنگ شریعت زاده ازدواج نموده؛ و حاصل آن دو فرزند دختر و پسر 47 و 43 ساله، به نامهای شیرازه و شباهنگ است؛ که به او سه نوه پسر( سروش و شایان از دخترش شیرازه، و آریا از پسرش شباهنگ) را به وی هدیه نموده اند. وی نه سال پس از ازدواج، در سن بیست و نه سالگی، رشته روانشناسی عمومی را تا اواسط دوره کارشناسی ارشد آموخته، و در همین رشته نیز مدت هفده سال ضمن انجام دادن امر مشاورت با خانواده های دانشجویان، روانشناسی را هم تدریس نموده است. همزمان با کار در دانشگاه، به عنوان کارشناس مسائل خانواده، در انجمن مرکزی اولیاء و مربیان، که از مؤسسات وابسته به وزارت آموزش و پرورش می باشد؛ به اولیای دانش آموزان مدارس کشور، و نیز به کاکنان مدرسه هائی که دانش آموزان آن مدارس مشکلات رفتاری و تربیتی داشته اند؛ مشاورت روانشناسی و امور مربوط به تعلیم و تربیت را داده است. از سال هزار و سیصد و پنجاه و دو، عضو انجمن دانشوران ایران بوده، و برای برنامه " در انتهای شب " رادیو ، با برنامه " راه شب " اشتباه نشود؛ مقالات ادبی – اجتماعی می نوشته است. برخی از اشعار و مقالاتش، در برخی از نشریات کشور، از جمله روزنامه " ایرانیان " ، که ارگان رسمی حزب ایرانیان، که وی در آن عضویت داشته منتشر می شده اند. پایان نامه تحصیلی اش در دانشگاه، کتابی است به نام " چگونه شخصیت فرزندانتان را پرورش دهید " که توسط بنگاه تحقیقاتی و مطبوعاتی در سال 1371 خورشیدی در تهران منتشر شده است. از سال 1364 پس از تحمل سی سال سردردهای مزمن، از یک چشم نابینا شده و از چشم دیگرش هم فقط بیست و پنج درصد بینائی دارد. با این حال از بیست و چهار ساعت شبانه روز، نزدیک به بیست ساعت کار می کند. بعد از انقلاب شوم اسلامی، به مدت چهار سال با اصرار مدیر صفحه خانواده یکی از روزنامه های پر تیراژ پایتخت، به عنوان " کارشناس تعلیم و تربیت " پاسخگوی پرسشهای خوانندگان آن روزنامه بوده است. به لحاظ فعالیت های سیاسی در دانشگاه محل تدریسش، مورد پیگرد قانونی قرار می گیرد؛ و به ناچار از سال 1994 میلادی،به اتفاق خانواده اش، به کشور هلند گریخته و در آنجا زندگی می کند. مدت شش سال در کمپهای مختلف در کشور هلند زندگی نموده؛ تا سرانجام اجازه اقامت دائمی را دریافته نموده است. در شهر محل اقامتش در هلند نیز، سه روز در هفته برای سه مؤسسه عام المنفعه به کار داوطلبانه بدون دستمزد اشتغال دارد. در سال 2006 میلادی، چهار کتاب کم حجم به زبان هلندی نوشته است؛ ولی چون در کشور هلند به عنوان نویسنده صاحب نام شهرتی نداشته، هیچ ناشری برای انتشار کتابهای او سرمایه گذاری نمی کند. سرانجام در سال 2012 میلادی، توسط کانال دو تلویزیون هلند، یک برنامه ده قسمتی از زندگی او تهیه و به مدت ده شب پیاپی از همان کانال پخش می شود. نتیجه مفید این کار، دریافت پیشنهاد رایگان منتشر شدن کتابهای او توسط یک ناشر اینترنتی هلندی بوده است. تا کنون دو عنوان از کتابهای وی منتشر شده و مورد استقبال نیز قرار گرفته اند. در حال حاضر مشغول ویراستاری دو کتاب دیگرش می باشد؛ که به همت همان ناشر منتشر بشوند. شعار همیشگی او در زندگی اش، و تصیه آن به فرزندانش : خوردن به اندازه خواب و استراحت به اندازه اما کار بی اندازه است. چون فقط کار و کار و کار رمز پیروزی یک انسان است.