بهرام‌ قاسمی سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی در پاسخ به سوال خبرنگار ایرنا در خصوص یادداشت مندرج در یکی از خبرگزاری‌ها پیرامون ابراز تمایل رئیس جمهوری ایالات متحده آمریکا برای ملاقات با حسن روحانی در حاشیه نشست اخیر مجمع عمومی سازمان ملل متحد، اظهار داشت: چنین تمایلی توسط طرف آمریکایی مطرح شد که مورد موافقت جناب آقای دکتر روحانی، رییس جمهور محترم جمهوری اسلامی ایران قرار نگرفت.

قاسمی افزود: در خصوص سایر جزئیات و حواشی پرداخته شده در یادداشت مذکور باید تاکید نمایم که مطالب مطرح شده و هر آنچه راجع به دیگران و به خصوص اقدامات آقای ماکرون، رئیس جمهوری فرانسه بیان شده است نادرست بوده و قابل تائید نیست.

مهدی فضائلی، روز یکشنبه در یادداشتی نوشت: «بنا بر اخبار شنیده‌شده، در جریان سفر آقای روحانی به نیویورک برای شرکت در اجلاس سالانه سازمان ملل که در روزهای پایانی شهریور سال جاری انجام شد، ترامپ رئیس‌جمهور آمریکا از وی برای یک دیدار حضوری دعوت کرده اما با پاسخ منفی رئیس‌جمهور کشورمان روبرو شده است.»

مقاله قبلیفدراسیون فوتبال به چهار تیم حاضر در لیگ قهرمانان آسیا فرصت داد
مقاله بعدیکاخ سفید خبر پیشنهاد ریاست جمهوری آمریکا برای ملاقات با روحانی را تکذیب کرد
پوریا نژادویسی
پوریا نژاد نژادویسی: مردی که با تصاویرش، زشتیِ نظام را عریان کرد پوریا نژاد نژادویسی از دل دستگاه رسانه‌ایِ رسمی برخاست — اما آثارش نه بزکِ قدرت، که آینه‌ای خُردکننده از تناقض‌ها و جنایت‌های سیستم بوده‌اند. او، به‌جای پوشاندن، با دقتی تلخ و بی‌پرده، نقاط ضعفِ ساختار را نمایان ساخت؛ همان نقاطی که نظام می‌کوشد پشتِ روایت‌های رسمی و نمایش‌های ساختگی پنهانشان کند. - در قاب برنامه‌هایی چون "دختران فراری پارک ملت"، او نه فقط آسیب‌ها را نشان داد، بلکه علت‌ها را — فقر، سرکوب اجتماعی، تهمت و تحقیر زنان — جلو چشم گذاشت. تصویری که او ثبت کرد، دیگر قابل تبدیل به شعارهای پوشالی نبود: نوجوانان و زنانِ رهاشده، سند زنده ناکارآمدی و خشونت‌زای نظم حکومتی بودند. - فیلم آموزشیِ انتخاباتی که او ساخت، بدل به استندآپ تراژیکِ یک انتخابات نمایشی شد. آموزشی برای مشارکت در نمایشی که نتایجش پیش‌ساخته است؛ خودِ وجودِ چنین آموزشی، اعترافی به پوچیِ مشروعیتِ ادعاشده بود. - پوششِ بحران‌ها — از زلزله بم تا سفرهای خامنه‌ای — ثبتِ ژست‌های نمایشی و فاصله‌گیریِ حکمرانی از مردم را به نمایش گذاشت. صحنه‌ها نشان دادند که اولویت دستگاه، مرمت تصویرِ قدرت است نه نجات جان و کرامتِ مردم. پوریا با همان ابزار و مکانیزم‌های پروپاگاندا، تصویری ساخت که نظام از بیانش وحشت دارد — نه به‌خاطرِ تمجید یا دفاع، بلکه چون این تصاویر حقیقتِ زشتِ نظم را بدون مهیا کردنِ پرده‌های فریبنده نشان می‌دهند. او ناخواسته یا آگاهانه، به راویِ سندِ سقوطِ اخلاقی و سیاسیِ یک ساختار تبدیل شد؛ کسی که با هنر و ثبت واقعیت، چهرهٔ منحوسِ نظام را برای تماشاگرانش عریان کرد.