اوین عثمانی، دختر 17 ساله اهل بانه، شامگاه تاسوعا در هفته گذشته به ضرب گلوله ی مامورین نیروی انتظامی به شدت مصدوم شد و پس از دو روز در بیمارستان بانه جان باخت. این دختر جوان در هفته آتی در انتظار برگزاری مراسم عروسی اش بوده است.

 به گزارش سایت های خبری درون مرز از جمله کلمه ،این سانحه که در فاصله ۵۰۰ متری محل سکونت جانباخته در نزدیکی روستای انجیله رخ داده است. شلیک به کولبران و اتوموبیل ها در مناطق مرزی استان کردستان و نواحی غربی کشور با بهانه مبارزه با قاچاق کالا به امری عادی بدل شده است و هر ماه چندیدن قربانی از کولبران و قاچاقبران که از مردم محلی هستند، به همراه دارد. شلیک به “اوین عثمانی” سومین مورد از تیراندازی نیروهای انتظامی در هفته گذشته به بهانه مبارزه با قاچاق کالا در مناطق روستای انجیله است.

 به گفته اعضای خانواده مقتول، اوین (ئه وین) عثمانی، دختر 17 ساله جان باخته، به همراه خانواده خود و در اتوموبیلی به همراه برادر و نامزدش در حاشیه جاده نزدیک به روستا متوقف بوده است و بنا به گفته مامورین نیروی انتظامی منطقه به خانواده عثمانی ، “ظنِ اسکورتِ ماشین قاچاق بودن” منجر به تیراندازی نیروهای نظامی شده است.

 یکی از نزدیکان خانواده عثمانی که نخواست نامش فاش شود در گفتگویی در شرح جزئیات حادثه می گوید: در شب حادثه، سه فرد ناشناس با لباس شخصی و بدون هشدار به سمت اتوموبیل هجوم آورده و با گلنگدن اسلحه ضربه ای به کاپوت اتوموبیل ال ۹۰ خانوده عثمانی وارد می کنند، راننده اتوموبیل با ترس از این که حمله کنندگان راهزن یا دزد باشند، سعی می کند سریعا از آنجا دور شود.

 وی در ادامه می افزاید: در حالی که کمتر از ۱۰ متر از محل دور شده بود با شلیک اسلحه کلاشینکف به سمت خودرو ایشان گلوله ای به پهلوی اوین عثمانی می خورد و منجر به آسیب شدید او شده و در ستون فقرات و در نخاع وی جا می ماند. وخامت حال مرحوم عثمانی در نهایت منجر به مرگ وی در روز جمعه گذشته گردید.

 مامورین انتظامی منطقه به خانواده ایشان گفته اند که اشتباه شده و ضاربین فکر کرده اند خودرو ال ۹۰، ممکن است ماشین اسکورت حمل قاچاق باشد. گفته می شود که فرد ضارب به نام ک. ر. در بازداشت به سر می برد و پرونده قرار است جهت پیگیری به دادسرای نظامی شهرستان سقز ارسال گردد.

 محمد نوریزاد نیز در مراسم خاکسپاری اوین عثمانی شرکت کرده و از این مراسمی گزارشی را ارئه داده بود.

مقاله قبلیجورج شولتز: ایرانی ها در لبخند زدن و تشویق و سپس پاره کردن گلو ماهر هستند!
مقاله بعدیهوشنگ عثمانی: خبر غیرعمد کشته شدن خواهرم در BBC را تکذیب می‌کنم
پوریا نژادویسی
پوریا نژاد نژادویسی: مردی که با تصاویرش، زشتیِ نظام را عریان کرد پوریا نژاد نژادویسی از دل دستگاه رسانه‌ایِ رسمی برخاست — اما آثارش نه بزکِ قدرت، که آینه‌ای خُردکننده از تناقض‌ها و جنایت‌های سیستم بوده‌اند. او، به‌جای پوشاندن، با دقتی تلخ و بی‌پرده، نقاط ضعفِ ساختار را نمایان ساخت؛ همان نقاطی که نظام می‌کوشد پشتِ روایت‌های رسمی و نمایش‌های ساختگی پنهانشان کند. - در قاب برنامه‌هایی چون "دختران فراری پارک ملت"، او نه فقط آسیب‌ها را نشان داد، بلکه علت‌ها را — فقر، سرکوب اجتماعی، تهمت و تحقیر زنان — جلو چشم گذاشت. تصویری که او ثبت کرد، دیگر قابل تبدیل به شعارهای پوشالی نبود: نوجوانان و زنانِ رهاشده، سند زنده ناکارآمدی و خشونت‌زای نظم حکومتی بودند. - فیلم آموزشیِ انتخاباتی که او ساخت، بدل به استندآپ تراژیکِ یک انتخابات نمایشی شد. آموزشی برای مشارکت در نمایشی که نتایجش پیش‌ساخته است؛ خودِ وجودِ چنین آموزشی، اعترافی به پوچیِ مشروعیتِ ادعاشده بود. - پوششِ بحران‌ها — از زلزله بم تا سفرهای خامنه‌ای — ثبتِ ژست‌های نمایشی و فاصله‌گیریِ حکمرانی از مردم را به نمایش گذاشت. صحنه‌ها نشان دادند که اولویت دستگاه، مرمت تصویرِ قدرت است نه نجات جان و کرامتِ مردم. پوریا با همان ابزار و مکانیزم‌های پروپاگاندا، تصویری ساخت که نظام از بیانش وحشت دارد — نه به‌خاطرِ تمجید یا دفاع، بلکه چون این تصاویر حقیقتِ زشتِ نظم را بدون مهیا کردنِ پرده‌های فریبنده نشان می‌دهند. او ناخواسته یا آگاهانه، به راویِ سندِ سقوطِ اخلاقی و سیاسیِ یک ساختار تبدیل شد؛ کسی که با هنر و ثبت واقعیت، چهرهٔ منحوسِ نظام را برای تماشاگرانش عریان کرد.