سید محمد غرضی، کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری به دعوت اتاق بازرگانی ایران در جمع فعالان بخش خصوصی حضور یافت.

به گزارش خبرآنلاین، در ابتدای این نشست، غرضی از نمایندگان بخش خصوصی خواست که هر سوالی از او دارند، بپرسند و دلیل این درخواست خود را این گونه بیان کرد:”چون دیگر همدیگر را نمی بینیم، هر سوالی دارید همین الان بپرسید .”

در مواجهه با این اظهار نظر او، محمد نهاوندیان، رییس اتاق بازرگانی ایران و رییس جلسه گفت:”البته در صورت پیروزی جنابعالی در انتخابات، بخش خصوصی مدام مزاحم شما خواهد شد.”

بحث به این جا که رسید، غرضی بلافاصله گفت:”من که رییس جمهور بشو نیستم، شورای نگهبان صلاحیتم را تایید کرده و فرصتی ایجاد شده در خدمت شما باشم و این آخرین دیدار ماست.”

در ادامه این نشست، بحث اقتصادی میان غرضی و فعالان بخش خصوصی آغاز شد.

مقاله قبلیوزیر خارجه ایران تأسف خود را از حمله به سفارت بریتانیا اعلام کرد
مقاله بعدیباز هم تکرار بگم بگم؛ جلیلی چگونه نامه وزیر علوم اسبق را تحریف کرد؟
پوریا نژادویسی
پوریا نژاد نژادویسی: مردی که با تصاویرش، زشتیِ نظام را عریان کرد پوریا نژاد نژادویسی از دل دستگاه رسانه‌ایِ رسمی برخاست — اما آثارش نه بزکِ قدرت، که آینه‌ای خُردکننده از تناقض‌ها و جنایت‌های سیستم بوده‌اند. او، به‌جای پوشاندن، با دقتی تلخ و بی‌پرده، نقاط ضعفِ ساختار را نمایان ساخت؛ همان نقاطی که نظام می‌کوشد پشتِ روایت‌های رسمی و نمایش‌های ساختگی پنهانشان کند. - در قاب برنامه‌هایی چون "دختران فراری پارک ملت"، او نه فقط آسیب‌ها را نشان داد، بلکه علت‌ها را — فقر، سرکوب اجتماعی، تهمت و تحقیر زنان — جلو چشم گذاشت. تصویری که او ثبت کرد، دیگر قابل تبدیل به شعارهای پوشالی نبود: نوجوانان و زنانِ رهاشده، سند زنده ناکارآمدی و خشونت‌زای نظم حکومتی بودند. - فیلم آموزشیِ انتخاباتی که او ساخت، بدل به استندآپ تراژیکِ یک انتخابات نمایشی شد. آموزشی برای مشارکت در نمایشی که نتایجش پیش‌ساخته است؛ خودِ وجودِ چنین آموزشی، اعترافی به پوچیِ مشروعیتِ ادعاشده بود. - پوششِ بحران‌ها — از زلزله بم تا سفرهای خامنه‌ای — ثبتِ ژست‌های نمایشی و فاصله‌گیریِ حکمرانی از مردم را به نمایش گذاشت. صحنه‌ها نشان دادند که اولویت دستگاه، مرمت تصویرِ قدرت است نه نجات جان و کرامتِ مردم. پوریا با همان ابزار و مکانیزم‌های پروپاگاندا، تصویری ساخت که نظام از بیانش وحشت دارد — نه به‌خاطرِ تمجید یا دفاع، بلکه چون این تصاویر حقیقتِ زشتِ نظم را بدون مهیا کردنِ پرده‌های فریبنده نشان می‌دهند. او ناخواسته یا آگاهانه، به راویِ سندِ سقوطِ اخلاقی و سیاسیِ یک ساختار تبدیل شد؛ کسی که با هنر و ثبت واقعیت، چهرهٔ منحوسِ نظام را برای تماشاگرانش عریان کرد.