بنابه گزارشات رسیده  صبح امروز حکم قرون وسطایی اعدام حداقل یک زندانی درزندان مرکزی زاهدان به اجرا گذاشته شد.

روز چهارشنبه ۲ بهمن ماه زندانی شهسوار رئیسی حدودا ۳۱ ساله در محوطه زندان مرکزی زاهدان به دار آویخته شد . او بیش از ۵ سال در زندان بسر برده بود.

زندانی شهسوار رئیسی روز گذشته از بند ۳ به سلولهای انفرادی بند قرنطینه انتقال یافت و بیش از ۲۴ ساعت در انتظار اجرای حکم قرون وسطایی اعدام بسر برد.

در طی هفته جاری حداقل ۲ زندانی در زندان مرکزی زاهدان به دار آویخته شدند ولی هنوز قوه قضاییه ولی فقیه خبر اعدام های فوق را اعلام نکرده است . آمار اعدام های مخفی بیش از ۶۰ در صد اعدام ها را تشکیل می دهد.

یکی از سیاستهای ضدبشری آخوند علی خامنه ای استمرار یافتن اعدام های گروهی در زندان ها است و تقریبا روزانه اعدام ها در زندانهای وی به اجرا گذاشته می شود .این اعدام ها با دستور و تایید آخوند صادق لاریجانی از جنایتکاران علیه بشریت که نام وی در لیست ناقضین بین المللی حقوق بشر می باشد.این آخوند منصوب ولی فقیه در قوه قضاییه می باشد.

به گزارش خبرنامه ملی ایرانیان از فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران ، استمرار اعدام های مخفی در زندانهای ولی فقیه آخوند علی خامنه ای به عنوان جنایت علیه بشریت محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر و سایر مراجع بین المللی خواستار ارجاع پرونده جنایت علیه بشریت آخوند علی خامنه ای و سایر آخوندهای همدست وی به دادگاه کیفری بین المللی است.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران

۲ بهمن ۹۲ برابر با ۲۲ ژانویه ۲۰۱۴

گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید

کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد

گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد

گزارشگر ویژه اعدام سازمان ملل متحد

سازمان عفو بین الملل

مقاله قبلیاولین ملاقات خانواده کسری نوری با وی در زندان نظام استان فارس
مقاله بعدیتقدیر امیر کاستاریکا از اصغر فرهادی
پوریا نژادویسی
پوریا نژاد نژادویسی: مردی که با تصاویرش، زشتیِ نظام را عریان کرد پوریا نژاد نژادویسی از دل دستگاه رسانه‌ایِ رسمی برخاست — اما آثارش نه بزکِ قدرت، که آینه‌ای خُردکننده از تناقض‌ها و جنایت‌های سیستم بوده‌اند. او، به‌جای پوشاندن، با دقتی تلخ و بی‌پرده، نقاط ضعفِ ساختار را نمایان ساخت؛ همان نقاطی که نظام می‌کوشد پشتِ روایت‌های رسمی و نمایش‌های ساختگی پنهانشان کند. - در قاب برنامه‌هایی چون "دختران فراری پارک ملت"، او نه فقط آسیب‌ها را نشان داد، بلکه علت‌ها را — فقر، سرکوب اجتماعی، تهمت و تحقیر زنان — جلو چشم گذاشت. تصویری که او ثبت کرد، دیگر قابل تبدیل به شعارهای پوشالی نبود: نوجوانان و زنانِ رهاشده، سند زنده ناکارآمدی و خشونت‌زای نظم حکومتی بودند. - فیلم آموزشیِ انتخاباتی که او ساخت، بدل به استندآپ تراژیکِ یک انتخابات نمایشی شد. آموزشی برای مشارکت در نمایشی که نتایجش پیش‌ساخته است؛ خودِ وجودِ چنین آموزشی، اعترافی به پوچیِ مشروعیتِ ادعاشده بود. - پوششِ بحران‌ها — از زلزله بم تا سفرهای خامنه‌ای — ثبتِ ژست‌های نمایشی و فاصله‌گیریِ حکمرانی از مردم را به نمایش گذاشت. صحنه‌ها نشان دادند که اولویت دستگاه، مرمت تصویرِ قدرت است نه نجات جان و کرامتِ مردم. پوریا با همان ابزار و مکانیزم‌های پروپاگاندا، تصویری ساخت که نظام از بیانش وحشت دارد — نه به‌خاطرِ تمجید یا دفاع، بلکه چون این تصاویر حقیقتِ زشتِ نظم را بدون مهیا کردنِ پرده‌های فریبنده نشان می‌دهند. او ناخواسته یا آگاهانه، به راویِ سندِ سقوطِ اخلاقی و سیاسیِ یک ساختار تبدیل شد؛ کسی که با هنر و ثبت واقعیت، چهرهٔ منحوسِ نظام را برای تماشاگرانش عریان کرد.