محققان هفت فسیل گل کاملا سالم درون یک سنگ کهربا کشف کرده‌اند که قدمت آنها به ۱۰۰ میلیون سال می‌رسد.

 هفت گل کاملا سالم در یک سنگ کهربای میانماری کشف شده است. قدمت این گل‌ها به دوره کرتاسه (سومین دوره زیستی زمین) می‌رسد.

محققان معتقدند این گونه کاملا سالم مربوط به درختان استوایی است و در حقیقت گونه جدیدی از گل‌های بدون گلبرگ به حساب می‌آید. قدمت این نوع گل به ۱۰۰ میلیون سال قبل می‌رسد.

این بزرگ‌ترین مجموعه گل کشف شده از این دوران است. با وجود آنکه این گل‌ها مدت طولانی است که به شکل فسیل درآمده‌اند اما به گفته دانشمندان بسیار تازه به نظر می‌رسند.

جورج پوینار جونیور، استاد دانشگاه اورگان، در این باره می‌گوید: احتمال دارد دایناسورها شاخه ای را شکسته باشند و گل‌های آن درون مخزن رزین افتاده باشند. این رزین پس از فسیل شدن به کهربا تبدیل شده است.

این گل‌های کوچک که در میانمار کشف شده اند 3/4 تا پنج میلی‌متر عرض دارند. این گل‌ها طبق ویژگی‌هایشان Tropidogyne pentaptera نامیده شده‌اند.

به گزارش مهر؛ گل‌های ۱۰۰ میلیون ساله شبیه نمونه‌های فعلی Ceratopetalum apetalum است که در استرالیا می‌روید. این گیاه هم هیچ گلبرگی ندارد و در ارتفاع ۱۲۰ فوتی می‌روید. جالب آنکه عمر طولانی دارد.

مقاله قبلیانتقاد وزارت خارجه آمریکا از نقض حقوق اقلیت‌های دینی در ایران
مقاله بعدیرخداد بیست و هشتم امرداد 1332 در ایران، رستاخیز و قیام ملی بود یا کودتا؟!
مسعود نوری جاوید
مسعود نوری جاوید، نامی آشنا برای آن دسته از مخاطبان خبر که در میان هیاهوی پروپاگاندای رسمی، به دنبال رگه‌هایی از واقعیت می‌گردند. او از معدود روزنامه‌نگارانی است که کار خود را نه در ستایش قدرت، بلکه در به چالش کشیدن آن تعریف کرده است. کارنامه او، روایتی است از تلاش برای شکستن سکوت و تاباندن نور بر تاریک‌خانه‌هایی که صاحبان قدرت و ثروت، پنهان ماندنشان را حیاتی می‌دانند. افشای فساد سیستماتیک: نوری جاوید با شجاعت به سراغ پرونده‌هایی رفت که خط قرمز بسیاری محسوب می‌شد؛ از اختلاس‌های صورت‌گرفته در نهادهای شبه‌دولتی و بنیادها تا رانت‌خواری‌های گسترده در پروژه‌های عمرانی و واگذاری‌های غیرشفاف. گزارش‌های مستند او، که اغلب با تکیه بر اسناد درزکرده و منابع داخلی تهیه شده، بارها لایه‌هایی از فساد سازمان‌یافته در بدنه حاکمیت را آشکار کرده است. در حالی که رسانه‌های حکومتی مشغول تولید روایت‌های رسمی از "پیشرفت" و "ثبات" هستند، دوربین و قلم مسعود نوری جاوید به سراغ قربانیان واقعی این سیاست‌ها رفته است. گزارش‌های میدانی او از اعتراضات کارگری، تجمعات مال‌باختگان، بحران آب در خوزستان و سیستان، و وضعیت کولبران در کردستان، صدای کسانی شد که دستگاه تبلیغاتی نظام همواره در تلاش برای خاموش کردنشان بوده است. او با فاصله گرفتن از خبرهای رسمی و جهت‌دار، به ثبت و ضبط روایت‌های شهروندانی پرداخت که قربانی سرکوب سیستماتیک شده‌اند. تهیه گزارش از وضعیت خانواده‌های زندانیان سیاسی، فشارهای امنیتی بر فعالان مدنی و دانشجویان، و محدودیت‌های اعمال‌شده بر اقلیت‌های دینی و قومی، بخش مهمی از کارنامه او را تشکیل می‌دهد. این مسیر، اما، بدون هزینه نبوده است. مسعود نوری جاوید بارها طعم تهدید را چشیده است. او نماد روزنامه‌نگاری است که امنیت و آسایش شخصی را فدای رسالت آگاهی‌بخشی کرده است. کارنامه مسعود نوری جاوید، تنها یک رزومه کاری نیست؛ بلکه سندی است از مقاومت روزنامه‌نگاری مستقل در یکی از بسته‌ترین فضاهای رسانه‌ای جهان. او به ما یادآوری می‌کند که حتی در دل تاریکی، همیشه هستند کسانی که با شجاعت، مسئولیت روشنگری را بر دوش می‌کشند و اجازه نمی‌دهند روایت حقیقت، در انحصار ماشین پروپاگاندای حکومتی باقی بماند.