در کشوری که فریاد، جرم است و سکوت، قانون، عجیب نیست اگر ظلم آشکار شود و وجدانها پنهان بمانند. اما دردِ امروز فقط در زندان نیست؛ در بیرون از زندان هم هست، در میان آنهایی که نام خود را «اپوزیسیون» گذاشتهاند و با پرچم آزادی، چشم بر رنج انسانهای بینام بستهاند.
امروز، امیرحسین موسوی، حسین شنبهزاده، فاطمه سپهری، منوچهر بختیاری و دهها زندانی دیگر زیر بازجویی و فشارند؛ نه چون مجرماند، بلکه چون گفتند: «دروغ بس است.»
اما در همین زمان، مدعیان آزادی در پاریس و لندن و لسآنجلس، در سکوتِ شیک خود غرقاند.
وقتی حکومتی شکنجه میکند و اپوزیسیون سکوت، چه فرقی میماند بین طناب دار و میکروفون خاموش؟
آزادی اگر فقط برای همفکران باشد، دیگر آزادی نیست، امتیاز طبقاتی است.
و بدترین نوع خیانت آن است که کسی با نام ملت، دردی را گزینشی ببیند.
چطور است که اگر یک زندانی با تفکر مورد علاقهشان بازداشت شود، طوفان رسانهای بهپا میکنند، اما اگر انسانی از جریانی دیگر به بند رود، ناگهان همه کور و کر میشوند؟
این دوگانگی، چهرهٔ واقعی بسیاری از مدعیان را عریان کرده. همانها که خود را وارثان انقلاب یا منجیان ملت میدانند، در عمل چیزی جز بازتولید همان رفتار جمهوری اسلامی نیستند: گزینش، حذف، سکوت، دروغ.
آزادی برای فروش نیست. درد انسان را نمیشود بر اساس رنگ پرچم، زبان، حزب یا جریان تقسیم کرد.
در قاموس وجدان، یا همه آزادند یا هیچکس آزاد نیست.
ملت ایران در این سالها آموخته است که فریب چهرهها را نخورد. ما دیدیم که چگونه بعضی از مدعیان تبعیدی، از خون شهدا و رنج زندانیان، نردبان محبوبیت ساختند. دیدیم چگونه بر موجِ درد مردم سوار شدند و پس از آن، در مهمانیهایشان از آزادی سخن گفتند، اما حتی نامی از زندانیان واقعی نبردند.
امروز وقت حسابکشی است:
کجایید شما که آزادی را شعار میدهید اما از انسانهای در بند نمیگویید؟
کجایید وقتی جوانی در سلول انفرادی نفس میکشد و تنها جرمش صداقت است؟
کجایید وقتی مادرِ زندانی بینام در صف ملاقات از هوش میرود؟
نه، ما از شما انتظار نداریم برایمان قهرمان باشید. فقط سکوت نکنید.
سکوت در برابر ظلم، بیطرفی نیست؛ همدستی است.
و اپوزیسیونی که از ترس یا منفعت، در برابر رنجِ مظلومان لب فرو میبندد، همانقدر شریک جنایت است که حکومتی که دستور بازداشت میدهد.
این نوشته، دعوت به خشم نیست؛ دعوت به وجدان است.
اگر واقعاً به آزادی باور دارید، نام همه را فریاد بزنید، نه فقط کسانی را که به کارِ تبلیغ شما میآیند.
ملت ایران به چهرهها دل نبسته است؛ به صداقت دل بسته است.
و روزی که عدالت برگردد، تاریخ، میان آنهایی که سکوت کردند و آنهایی که صدا شدند، مرز خواهد کشید.
سرتیپ محمد موسوی کاوه



