در کنفرانس بین المللی پاریس چه گذشت؟! محترم مومنی روحی

0
183

امروز هشتم دسامبر ۲۰۱۷ میلادی، یک کنفرانس بین المللی بسیار مهم، که امانوئل ماکرون رئیس جمهور کشور فرانسه پیشنهاد تشکیل شدن آن را داده بود؛ با حضور سعد حریری نخست وزیر لبنان، رکس تیلرسون وزیر امور خارجه آمریکا، و نمایندگان چند کشور دیگر برگزار شد. چنین به نظر می رسد، که مقصود امانوئل ماکرون از برگزاری این نشست بین المللی، اجرای قولی آشکار نشده به سعد حریری نخست وزیر لبنان است؛ که هنگام حضور در عربستان سعودی از مقام خودش استعفا داد. اما پس از دعوت رئیس جمهور فرانسه از نخست وزیر مستعفی لبنان، که سعد حریری به فرانسه سفر کند. مذاکرات میان این دو موجب گشت؛ که سعد حریری به کشورش باز گردد؛ و استعفای خود از مقام نخست وزیری لبنان را، از میشل عون رئیس جمهوری لبنان پس بگیرد!
ظاهرا چنین به نظر می رسد؛ که ابراز اسعفای آقای سعد حریری در عربستان، و پشیمان شدن وی از آن، بعد از مذاکره با آقای ماکرون در پاریس، نتیجه ناخوشآیندی از ملاقات سعد حریری با رئیس جمهور فرانسه، برای سران رژیم ملاهادر ایران را موجب گردیده، که قرار بوده به نفع لبنان به انجام برسد. و با عزیمت مجدد ایشان به لبنان، آشی برای حکومت شرور و خودپرست جمهوری ننگین اسلامی پخته شده است؛ که بیش از یک وجب روغن روی آن آش می باشد!
زیرا در سخنانی که شرکت کنندگان در نشست پاریس مطرح نموده اند؛ مطالبی عنوان گشته، که شرایط گروه های تروریستی حماس و حزب الله در کشور لبنان را، همچون حضور انگل هائی بر پوسته داخلی این مملکت نشان خواهد داد؛ که از سوی شرکت کنندگان در این کنفرانس اضطراری، به ویژه از طرف وزیر امور خارجه ایالات متحده و ریاست جمهوری فرانسه، هیچ اعتباری برای آنها در لبنان باقی نخواهد ماند. تیلرسون و ماکرون سخنان خود را به گونه خطاب غیر مستقیم به سران رژیم آخوندی مطرح کرده اند. تا ایشان و همدستان جنایتکارشان در دو گروه حزب الله و حماس در فلسطین را، وا بدارند. تا که خوب بفهمند و باور داشته باشند: « که در لبنان فقط آرتش این کشور به رسمیت شناخته می شود. و سایر سلاح به دست های ساکن در آنجا، از این پس اجازه هیچگونه اقدامات مسلحانه در لبنان را نخواهند داشت. »!
رکس تیلرسون وزیر امور خارجه آمریکا که در این نشست حضور داشته گفته است؛ که با نخست وزیر لبنان در باره وضعیت کنونی این کشور صحبت کرده، و آمریکا فقط آرتش لبنان را یگانه « نیروی محافظ » برای این کشور می داند. رکس تیلرسون که امروز با « ژان ایو لودریان » همتای فرانسوی خودش در یک مصاحبه مطبوعاتی شرکت کرده بود؛ به دیدار خودش با سعد حریری در نشست پاریس اشاره نمود و گفت: « آنچه در مورد نخست وزیر حریری در نشست امروز مهم بود؛ این بود که وی باری دیگر، پس گرفتن استعفای خود را تائید کرد؛ و اطمینان داد که در مقام خود باقی می ماند؛ و همکاری با دولت لبنان را ادامه می دهد. تا دولت ائتلافی با قدرت بیشتر به کار خود ادامه دهد. تا امور کشور را پیش برده، و برای انتخابات سال آینده آماده شوند. و همچنین امنیت خود را تقویت کنند.»!
همچنین امانوئل ماکرون رئیس جمهور فرانسه نیز گفته است: « لبنان نباید برای درگیری های منطقه ای وسیله قرار گیرد. »
شرکت کنندگان در کنفرانس پاریس، هدف اصلی خود را از تشکیل دادن این نشست، حفظ ثبات و استقلال و امنیت کشور لبنان مطرح نموده اند!
که به احتمال زیاد، هدف مطرح نشده و اصلی تر همگی ایشان، بستن دست های جمهوری مفلوک اسلامی است؛ که از این پس نتواند؛ با رساندن سلاح های جنگی به دست حزب الله و حماس، بار عملیات دشمنی ایشان با کشور اسرائیل را سبک تر سازند. تا شاید در این رهگذر، امکان دست یافتن دو طرف به یک صلح پایدار، و با کم شدن توان عملیاتی آخوندها در آن سامان، و محدودیت هائی که از این به بعد حزب الله را زمینگیر خواهد نمود. آرامش و آسایش پیشین دوباره به منطقه باز گردد. و حکایت تلخ جنگی که هیچ نیازی به بودن آن نیست به انتها برسد!
آنانی که به راحتی و به سادگی می توانند؛ در فضای بدون انتها حضور طولانی مدت خود را در سایر سیارات به نمایش بگذارند. حتی ویروس های پراکنده داخل فضا را نیز پاکسازی نمایند. چرا نباید تا کنون، به تقسیم کردن منطقی و منصفانه این سرزمین بزرگ، میان دو مدعی اسرائیلی و فلسطینی آن، به این ماجرای هفتاد و دو ساله خاتمه ببخشند؟!
محترم مومنی

مقاله قبلیدیده‌بان حقوق بشر: جمهوری اسلامی از بازداشت‌ خودسرانه اتباع خارجی دست بردارد
مقاله بعدیاتحادیه عرب خواستار لغو تصمیم ترامپ در مورد اورشلیم شد
محترم مومنی روحی
شرح مختصری از بیوگرافی بانو محترم مومنی روحی او متولد سال 1324 خورشیدی در شهر تهران است. تا مقطع دبیرستان، در مجتمع آموزشی " فروزش " در جنوب غربی تهران، که به همت یکی از بانوان پر تلاش و مدافع حقوق زنان ( بانو مساعد ) در سال 1304 خورشیدی در تهران تأسیس شده بود؛ در رشته ادبیات پارسی تحصیل نموده و دیپلم متوسطه خود را از آن مجتمع گرفته است. در سال 1343 خورشیدی، با همسرش آقای هوشنگ شریعت زاده ازدواج نموده؛ و حاصل آن دو فرزند دختر و پسر 47 و 43 ساله، به نامهای شیرازه و شباهنگ است؛ که به او سه نوه پسر( سروش و شایان از دخترش شیرازه، و آریا از پسرش شباهنگ) را به وی هدیه نموده اند. وی نه سال پس از ازدواج، در سن بیست و نه سالگی، رشته روانشناسی عمومی را تا اواسط دوره کارشناسی ارشد آموخته، و در همین رشته نیز مدت هفده سال ضمن انجام دادن امر مشاورت با خانواده های دانشجویان، روانشناسی را هم تدریس نموده است. همزمان با کار در دانشگاه، به عنوان کارشناس مسائل خانواده، در انجمن مرکزی اولیاء و مربیان، که از مؤسسات وابسته به وزارت آموزش و پرورش می باشد؛ به اولیای دانش آموزان مدارس کشور، و نیز به کاکنان مدرسه هائی که دانش آموزان آن مدارس مشکلات رفتاری و تربیتی داشته اند؛ مشاورت روانشناسی و امور مربوط به تعلیم و تربیت را داده است. از سال هزار و سیصد و پنجاه و دو، عضو انجمن دانشوران ایران بوده، و برای برنامه " در انتهای شب " رادیو ، با برنامه " راه شب " اشتباه نشود؛ مقالات ادبی – اجتماعی می نوشته است. برخی از اشعار و مقالاتش، در برخی از نشریات کشور، از جمله روزنامه " ایرانیان " ، که ارگان رسمی حزب ایرانیان، که وی در آن عضویت داشته منتشر می شده اند. پایان نامه تحصیلی اش در دانشگاه، کتابی است به نام " چگونه شخصیت فرزندانتان را پرورش دهید " که توسط بنگاه تحقیقاتی و مطبوعاتی در سال 1371 خورشیدی در تهران منتشر شده است. از سال 1364 پس از تحمل سی سال سردردهای مزمن، از یک چشم نابینا شده و از چشم دیگرش هم فقط بیست و پنج درصد بینائی دارد. با این حال از بیست و چهار ساعت شبانه روز، نزدیک به بیست ساعت کار می کند. بعد از انقلاب شوم اسلامی، به مدت چهار سال با اصرار مدیر صفحه خانواده یکی از روزنامه های پر تیراژ پایتخت، به عنوان " کارشناس تعلیم و تربیت " پاسخگوی پرسشهای خوانندگان آن روزنامه بوده است. به لحاظ فعالیت های سیاسی در دانشگاه محل تدریسش، مورد پیگرد قانونی قرار می گیرد؛ و به ناچار از سال 1994 میلادی،به اتفاق خانواده اش، به کشور هلند گریخته و در آنجا زندگی می کند. مدت شش سال در کمپهای مختلف در کشور هلند زندگی نموده؛ تا سرانجام اجازه اقامت دائمی را دریافته نموده است. در شهر محل اقامتش در هلند نیز، سه روز در هفته برای سه مؤسسه عام المنفعه به کار داوطلبانه بدون دستمزد اشتغال دارد. در سال 2006 میلادی، چهار کتاب کم حجم به زبان هلندی نوشته است؛ ولی چون در کشور هلند به عنوان نویسنده صاحب نام شهرتی نداشته، هیچ ناشری برای انتشار کتابهای او سرمایه گذاری نمی کند. سرانجام در سال 2012 میلادی، توسط کانال دو تلویزیون هلند، یک برنامه ده قسمتی از زندگی او تهیه و به مدت ده شب پیاپی از همان کانال پخش می شود. نتیجه مفید این کار، دریافت پیشنهاد رایگان منتشر شدن کتابهای او توسط یک ناشر اینترنتی هلندی بوده است. تا کنون دو عنوان از کتابهای وی منتشر شده و مورد استقبال نیز قرار گرفته اند. در حال حاضر مشغول ویراستاری دو کتاب دیگرش می باشد؛ که به همت همان ناشر منتشر بشوند. شعار همیشگی او در زندگی اش، و تصیه آن به فرزندانش : خوردن به اندازه خواب و استراحت به اندازه اما کار بی اندازه است. چون فقط کار و کار و کار رمز پیروزی یک انسان است.