نازی های مذهبی را پائین می آوریم ! بقلم بانو محترم مومنی روحی

0
280

در حالی که اتحادیه اروپا تصمیم گرفته، که برای حفظ اقتصاد جمهوری اسلامی، مبلغ ۵۰ میلیون یورو به آن تزریق کند؛ و بخش اول آن را، که به گفته خانم فدریکو موگرینی مبلغ ۱۸ میلیون یورو است؛ را اول تزریق می کنند. احتمالا بقیه آن را نیز، پس از مدتی دیگر به آنها بپردازند. سناتور ارشد آمریکائی خانم « لیندسی گراهام » ، سناتور جمهوریخواه کنگره ایالات متحده آمریکا، با اعلام حمایت کامل خودش از موضع دولت آمریکا در قبال رژیم آخوندی در ایران گفته است: « اروپا باید مشخص کند؛ با حکومت ملایان است یا با آمریکا؟ » !

روز یکشنبه ۱۹ اوت ۲۰۱۸ میلادی، خانم لیندسی گراهام سناتور ارشد جمهوری خواه، از کشورهای اروپائی خواست؛ که واشنگتن را برای فشار آوردن بر رژیم ایران همراهی کنند. وی که با شبکه خبری فاکس نیوز گفت و گو می نمود بیان کرد: « کشورهای اروپائی باید به جای تجارت کردن با رژیم ایران، با ایالات متحده همراه شوند. دوستان اروپائي ما باید به ما بپیوندند؛ تا کمر این رژیم را بشکنیم. » !

سناتور لیندسی گراهام در این مصاحبه افزوده است: « در دوران اوباما، بنری در خیابان های ایران بود؛ که در آن از رئیس جمهور آمریکا پرسیده شده بود؛ آیا شما با ما هستید یا با آنها… یعنی رژیم ملاها؟ من به دوستان اروپائی می گویم؛ آیا شما با رژیم ملاها هستید یا با مردم ایران؟ » !

خانم لیندسی گراهام، با بیان این که هیچ مساله ای مانند رویکرد رئیس جمهور آمریکا در قبال رژیم ایران، مرا از او خرسند ننموده، همچنین با تمجید کردن از مایک پمپئو وزیر امور خارجه آمریکا گفته است: « این دو، (رئیس جمهور آمریکا و وزیر خارجه این کشور) باید به فشارها، تا زمان تغییر نظام سیاسی در ایران ادامه بدهند. » !

خانم گراهام در این باره گفته است: « آقای رئیس جمهور ترامپ ، این کار را ادامه بدهید. آقای وزیر خارجه پمپئو ، این کار را ادامه بدهید. کمر رژیم ایران را بشکنید. تغییر رژیم در حال رسیدن به ایران است. » او، در ادامه همچنین گفته است: « ما در ارتباط با ایران، در آستانه تاریخ قرار داریم. تغییر رژیم ملاها در ایران، تنها راه نجات خاورمیانه از جنگ دایمی است. این رژیم باید برود. ما با کمک به مردم ایران، این رژیم را پائین می آوریم. » ؛ وی پیش تر هم به فاکس نیوز گفته بود: « روسیه، کره شمالی، و اسلام رادیکال همه تهدید هستند. اما بزرگ ترین تهدید از نظر من رژیم ایران است. آنها نازی هائی مذهبی اند. نازی های مذهبی را پائین می آوریم. » !

آنانی که در مقایسه با مردم ایران، زیان های نسبتا کم تری از جمهوری منفور آخوندی دیده اند؛ به درستی ایشان را اسلام رادیکال و نازی های مذهبی می نامند. اما برخی از مردم کشور مان، همچنان در مسیری پیش می روند؛ که گوئی در زیر چتر مدیریت این حاکمیت استبدادی و اهریمنی و دیکتاتوری، با فرشتگان عالم بالا سر و کار دارند!

چنین افرادی، به خاطر این دجالان عاری از صفات انسانی، به دیگران دروغ می گویند. آدم می کشند؛ دست به دزدی های میلیاردی می زنند؛ و به جنایت هائی می پردازند؛ که بسیاری از کشته شدگان به دست مزدوران جمهوری فاشیستی و اشغالگر آخوندی، نه گناهی و جرمی را مرتکب گشته اند؛ و نه علیه این رژیم متقلب و بی هویت کاری را انجام داده اند؛ که نوکران ناانسان این حکومت، به خواست ارباب، دست به کشتن این بی گناهان می زنند. تا در عوض، از ارباب جنایتکارشان پست نان و آب داری، یا مبالغ چشمگیری را دریافت نمایند!

بعضی شان هم، یا به دلیل پول پرستی خودشان، و یا با صلاحدید ارباب ضد ایرانی شان، دختران بی پناه ایرانی را، فریب می دهند و می دزدند؛ و برای تامین نمودن ابزار عیش و عشرت عرب های جاهل و بری از آداب معاشرت، و بی نصیب از نزاکت های انسان مآبانه، به شیخ نشین های حوزه خلیج همیشه پارس می برند. تا آن دخترکان زیبا را، در بستر کثیف یک عرب اماراتی و کویتی و قطری و …. جای می دهند؛ تا به جهنم زندگی خفت آوری، که روش های ددمنشانه این جمهوری فناتیک و واپسگرا، به آنها تحمیل نموده اند بسپارند!

اتحادیه اروپا در تلاش دیگری، برای حفظ برجام و کمک به اقتصاد ایران، روز پنج شنبه بیست و سوم ماه اوت ۲۰۱۸ میلادی اعلام کرد؛ که کمک ۱۸ میلیون یوروئی، معادل ۲۰ میلیون دلار آمریکا را، برای مصرف در ایران اختصاص می دهد!

اقدام دیروز اتحادیه اروپا در حالی بوده است؛ که جان بولتون مشاور امنیت ملی کاخ سفید نیز، روز پنج شنبه در ژنو، بعد از دیدار با همتای روس خود گفت: « ایالات متحده قصد دارد؛ فشار و تحریم های ایران را، به میزان دست کم قبل از توافق هسته ای بر ایران ادامه دهد.» !

بسته کمکی اتحادیه اروپا برای ایران، شامل ۸ میلیون یورو برای بخش خصوصی این کشور، ۸ میلیون یورو هم برای چالش های محیط زیستی در ایران، و ۲ میلیون یورو هم، برای مقابله با آسیب های ناشی از مصرف مواد مخدر است!

به گفته اتحادیه اروپا، این بخشی از کمک ۵۰ میلیون یوروئی است؛ که جهت اجرای موارد بالا تخصیص یافته است. با اجرائی شدن تحریم های ایالات متحده علیه ایران، اتحادیه اروپا تلاش دارد؛ که شرکت های خود را، به عدم خروج از ایران تشویق کند. اما بسیاری از شرکت های اروپائی اعلام کرده اند؛ برای آن که مورد تحریم های ثانویه آمریکا قرار نگیرند. بازار کوچک ایران را، به نفع بازار بسیار بزرگ آمریکا ترک می کنند!

بر پایه تحریم های ثانویه آمریکا، هر شرکتی که به کار در ایران ادامه بدهد. نمی تواند با آمریکا تجارت کند!
در عالم سیاست، میان حرف تا عمل، فاصله از زمین تا آسمان است. اکنون بسیاری از سیاستمداران جهان جو گیر شده اند؛ که به یک سوی از سود این ماجرا قناعت نکنند. بلکه به گونه ای عمل نمایند؛ که آن سوی سود چنین معامله ای را هم از آن خویش نمایند. حکومت ها و ملت های همه دنیا، جز به منافع خود و سرزمین شان نمی اندیشند. این فقط ملت درمانده ایران است؛ که هم حاکمیت به فکر او نیست؛ و هم خود به این موضوع بها نمی دهد. که بعد از اینهمه بی سر و سامانی، پس از چنین زیان هائی که پیوسته دیده است. برای یک بار هم که شده، به کاری دست بزنند؛ که بعضی از ممالک حتی کوچک اروپای شرقی هم، با تظاهرات سکوت توانسته اند؛ که بر حکومت ستمکار کشورشان پیروز گردند؛ و آنها را از اوج قدرت به پائین بکشانند. بدیهی است که ملت شجاع و آزادیخواه ایران نیز خواهد توانست؛ که با تظاهرات سکوت و در آرامشی منطقی، در مقابل سازمان ها و مؤسسات دولتی متحصن شوند؛ که…. صدای سکوت و فریاد آرامش، رساتر و گویاتر از آواهای غیر اثرگذار خواهد بود!

محترم مومنی

مقاله قبلیبا استیضاح مسعود کرباسیان وزیر اقتصاد وی از این سمت برکنار شد
مقاله بعدیدرگیری در مجلس، عکس منتخب گاردین شد
محترم مومنی روحی
شرح مختصری از بیوگرافی بانو محترم مومنی روحی او متولد سال 1324 خورشیدی در شهر تهران است. تا مقطع دبیرستان، در مجتمع آموزشی " فروزش " در جنوب غربی تهران، که به همت یکی از بانوان پر تلاش و مدافع حقوق زنان ( بانو مساعد ) در سال 1304 خورشیدی در تهران تأسیس شده بود؛ در رشته ادبیات پارسی تحصیل نموده و دیپلم متوسطه خود را از آن مجتمع گرفته است. در سال 1343 خورشیدی، با همسرش آقای هوشنگ شریعت زاده ازدواج نموده؛ و حاصل آن دو فرزند دختر و پسر 47 و 43 ساله، به نامهای شیرازه و شباهنگ است؛ که به او سه نوه پسر( سروش و شایان از دخترش شیرازه، و آریا از پسرش شباهنگ) را به وی هدیه نموده اند. وی نه سال پس از ازدواج، در سن بیست و نه سالگی، رشته روانشناسی عمومی را تا اواسط دوره کارشناسی ارشد آموخته، و در همین رشته نیز مدت هفده سال ضمن انجام دادن امر مشاورت با خانواده های دانشجویان، روانشناسی را هم تدریس نموده است. همزمان با کار در دانشگاه، به عنوان کارشناس مسائل خانواده، در انجمن مرکزی اولیاء و مربیان، که از مؤسسات وابسته به وزارت آموزش و پرورش می باشد؛ به اولیای دانش آموزان مدارس کشور، و نیز به کاکنان مدرسه هائی که دانش آموزان آن مدارس مشکلات رفتاری و تربیتی داشته اند؛ مشاورت روانشناسی و امور مربوط به تعلیم و تربیت را داده است. از سال هزار و سیصد و پنجاه و دو، عضو انجمن دانشوران ایران بوده، و برای برنامه " در انتهای شب " رادیو ، با برنامه " راه شب " اشتباه نشود؛ مقالات ادبی – اجتماعی می نوشته است. برخی از اشعار و مقالاتش، در برخی از نشریات کشور، از جمله روزنامه " ایرانیان " ، که ارگان رسمی حزب ایرانیان، که وی در آن عضویت داشته منتشر می شده اند. پایان نامه تحصیلی اش در دانشگاه، کتابی است به نام " چگونه شخصیت فرزندانتان را پرورش دهید " که توسط بنگاه تحقیقاتی و مطبوعاتی در سال 1371 خورشیدی در تهران منتشر شده است. از سال 1364 پس از تحمل سی سال سردردهای مزمن، از یک چشم نابینا شده و از چشم دیگرش هم فقط بیست و پنج درصد بینائی دارد. با این حال از بیست و چهار ساعت شبانه روز، نزدیک به بیست ساعت کار می کند. بعد از انقلاب شوم اسلامی، به مدت چهار سال با اصرار مدیر صفحه خانواده یکی از روزنامه های پر تیراژ پایتخت، به عنوان " کارشناس تعلیم و تربیت " پاسخگوی پرسشهای خوانندگان آن روزنامه بوده است. به لحاظ فعالیت های سیاسی در دانشگاه محل تدریسش، مورد پیگرد قانونی قرار می گیرد؛ و به ناچار از سال 1994 میلادی،به اتفاق خانواده اش، به کشور هلند گریخته و در آنجا زندگی می کند. مدت شش سال در کمپهای مختلف در کشور هلند زندگی نموده؛ تا سرانجام اجازه اقامت دائمی را دریافته نموده است. در شهر محل اقامتش در هلند نیز، سه روز در هفته برای سه مؤسسه عام المنفعه به کار داوطلبانه بدون دستمزد اشتغال دارد. در سال 2006 میلادی، چهار کتاب کم حجم به زبان هلندی نوشته است؛ ولی چون در کشور هلند به عنوان نویسنده صاحب نام شهرتی نداشته، هیچ ناشری برای انتشار کتابهای او سرمایه گذاری نمی کند. سرانجام در سال 2012 میلادی، توسط کانال دو تلویزیون هلند، یک برنامه ده قسمتی از زندگی او تهیه و به مدت ده شب پیاپی از همان کانال پخش می شود. نتیجه مفید این کار، دریافت پیشنهاد رایگان منتشر شدن کتابهای او توسط یک ناشر اینترنتی هلندی بوده است. تا کنون دو عنوان از کتابهای وی منتشر شده و مورد استقبال نیز قرار گرفته اند. در حال حاضر مشغول ویراستاری دو کتاب دیگرش می باشد؛ که به همت همان ناشر منتشر بشوند. شعار همیشگی او در زندگی اش، و تصیه آن به فرزندانش : خوردن به اندازه خواب و استراحت به اندازه اما کار بی اندازه است. چون فقط کار و کار و کار رمز پیروزی یک انسان است.