قابل توجه کسانی که توافق هسته ای را ” معامله برد، برد ” نامیده بودند! بقلم محترم مومنی روحی

0
211

موقعی که در سال میلادی 2015 ، بعد از گذشتن سیزده سال مذاکرات 1+5 با رژیم آخوندی، که در باره فعالیت های اتمی ایشان ادامه یافته بود. سرانجام طرفین مذاکره کننده، موفق به امضاء کردن توافقی شدند؛ که به آن عنوان ” برنامه جامع اقدام مشترک = برجام ” را دادند. یعنی همه اعضای مذاکره کننده، اقدام به طرح یک برنامه جامع را بنمایند؛ که تا در آن رهگذر، طرح مزبور بتواند؛ منافع همه اعضای شرکت کننده در مذاکرات را تحقق ببخشد!

 ضرورت قضیه هم ایجاب می نمود؛ که امضاء کنندگان آن توافق را، ملزم به اجرای تعهداتی که بر عهده می گرفتند نماید. بر اساس چنین التزامی، تعلیق شدن تحریم های بین المللی در مورد رژیم ملاها در ایران، اعم از آنهائی را که سازمان ملل متحد در قطعنامه های گوناگون به اجرا گذاشته بود. و آن دسته از تحریم هائی که ایالات متحده، به تنهائی برای حکومت اسلامی در باب فعالیت های هسته ای ایشان وضع نموده بود. و نیز التزام سران جمهوری آخوندی، که تحت هیچ شرایطی اجازه غنی کردن بیش از دو درصدی اورانیوم را نداشته باشند؛ و می بایست که تولیدات ” کیک زرد ” خودشان را که قبلا ساخته بودند؛ به یکی از ممالک حاضر در پنج به علاوه یک بفروشند!

کنگره آمریکا با شرط ارائه شدن گزارش رئیس جمهور وقت کشورشان، که هر سه ماه یک بار(90 روز) مراتب پایبندی جمهوری اسلامی به اصول مندرج در برجام را، به اعضای کنگره بدهد؛ با این امر توافق نمودند. به سران حکومت اسلامی هم اعلام شده بود؛ چنانچه گروه مذاکره کننده از اموری در باره تخلف ایشان از آنچه که بدان متعهد گشته اند آگاهی یابند؛ و با مشاهده هرگونه تخلفی از سوی ایشان نسبت به مبانی برجام، آن توافق را از بین ببرند؛ و تحریمهای در حالت تعلیق را نیز فعال نمایند!

در همان موقع، عده ای از دست اندر کاران این قضیه، حتی صاحبنظران مختلف، چه آنانی که با آن موافق بودند یا نبودند؛ هر کدام به فراخور دیدگاه خودشان، با توجه به منافع یا زیان طرفین امضا کننده، آن را توافق ” برد، برد” ، ” برد، باخت” یا ” باخت، باخت ” نامیده بودند. هنوز بیش از شش ماه از توافق برجام نگذشته بود؛ که شماری از شرکت های بازرگانی در زمینه های گوناگون، مخصوصا در مورد اقتصاد نفت و گاز، پای شان به ایران کشانده شد. یکی از مهم ترین آنها شرکت فرانسوی ” توتال ” بود؛ که جهت گسترش دادن به مناسبت های اقتصادی و بازرگانی خود با حکومت اسلامی، با آن که نسبت به واکنش های ایالات متحده در آینده بعد از توافق زیاد خوش بین نبودند. اما آن را یک معامله ” برد، برد ” نامیدند!

رفع تحریم ها، در ازای محدود کردن فعالیت های هسته ای جمهوری اسلامی، به زبانی دیگر، هزینه توافق هسته ای برای کشورهای پنج به اضافه یک، و لغو گام به گام تحریم های مالی و اقتصادی ایران بود. هزینه ای که در عمل می توانست؛ راه را برای سرماینه گذاری های مستقیم دراقتصاد ایران، به ویژه در صنایع نفت و گاز باز و هموار کند!

 در این رابطه جمهوری اسلامی نیز پذیرفته بود؛ فعالیت های هسته ای خود را، برای بازدهی یک پریود زمانی ده ساله راکد بگذارد و محدود کند. بدیهی است که سرمایه گذاری شرکت های خارجی در ایران، چه به شکل سرمایه گذاری مستقیم، یا به صورت مشارکت انتفاعی، می توانست از میزان مشکلات و نارسائی های اقتصاد ایران بکاهد!

اما با پیروز شدن پرزیدنت ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا، رویکرد و نگرش منفی وی به توافق مذاکرات هسته ای، معادلات ناظر بر این توافق هسته ای را برهم زده است. شرکت فرانسوی توتال، بعد از به توافق رسیدن پنج به علاوه یک در موضوع برجام، با سرعت زیاد خودش را به ایران رساند؛ که اولین شرکت خارجی باشد، که بعد از توافق مورد نظر، با جمهوری اسلامی در ایران قرارداد ببندد و با ایشان معامله کند. ولی به جهت آن که صنایع نفت و گاز ایران، در اثر تحریم ها آسیب جدی دیده است. قرارداد میان توتال و وزارت نفت جمهوری اسلامی دارای سه پیش شرط مهم است!

یک ، سرمایه گذاری به شکل کلان انجام شود. دو ، دانش فنی مربوط به آن، به طور کامل مورد استفاده قرار بگیرد. سه ، تکنولوژی مربوطه، پیوسته کارآمد و به روز باشد. از آنجائی که جمهوری اسلامی در عرصه هر سه شرط بالا، به همکاری مستمر شرکت های خارجی نیاز مبرم دارد. غیر از توتال، پای شرکت های نفتی ” گاز پروم ” و ” شل ” را نیز به کشور کشانده است!

اما توتال، به رغم همه تهدیدها در ماه ژوئیه امسال، به اتفاق شرکت ملی نفت چین، بزرگ ترین قرارداد نفت و گاز به ارزش 5 میلیارد دلار  را، با شرکت ” پترو پارس ” جمهوری اسلامی امضاء کرده است. با توجه به سیاست راهبردی اخیر دونالد ترامپ، در مورد چگونگی توافق برجام با حکومت ایران، و نیز عدم روشنی وضعیت آینده حکومت اسلامی در ایران، احتمال زیادی وجود دارد؛ که شرکت توتال فرانسه، تا چه حد و چه موقع به قراردادی که با آخوندها امضاء نموده پایبند بماند؟!

از این منظر باید گفت، که به علت عدم واضح بودن سرنوشت ” برجام ” ، نه فقط برای دو طرف ایالات متحده و جمهوری اسلامی، بلکه حتی برای سایر اعضای امضا کننده این توافق، این پرسش مطر ح می شود: ” آیا واقعا این یک معامله برد ، برد بوده است ” ؟ یا آن که در صورت بی اعتبار گشتن ” برجام ” و خروج یک یا چند عضو امضا کننده آن، هر سه موقعیت ” برد ، برد” ، ” برد ، باخت ” و یا ” باخت ، باخت ” در آن مدخلیت دارند. برای آمریکا و آخوندها، یک معامله ” باخت ، باخت ” به انجام رسیده است. برای اعضای بی طرف در ارتباط با برجام، معامله ” برد ، باخت ” شکل گرفته است. زیرا آنهائی که در این رهگذر سود می برند یا زیان می کنند؛ به گونه ای غیر مستقیم یا برنده می شوند و یا بازنده، اما نوع اول آن( ” معامله برد ، برد ” ) به شرکت های مالی – اقتصادی اروپائیان تعلق می یابد. که با شتاب بسیار، خودشان را به خوان گسترده نفت و گاز ایران رسانده اند. تا به دلیل زبونی مسؤلان این نظام اهریمنی، بیش ترین منافع باد آورده را، نصیب خود و مملکت متبوع خویش نمایند!

محترم مومنی

مقاله قبلیتبعید غیرقانونی آرش صادقی به زندان رجایی‌شهر کرج به بهانه انتشار تصویری در هواخوری زندان
مقاله بعدیدرخواست سیستانی از رهبران کرد عراق
محترم مومنی روحی
شرح مختصری از بیوگرافی بانو محترم مومنی روحی او متولد سال 1324 خورشیدی در شهر تهران است. تا مقطع دبیرستان، در مجتمع آموزشی " فروزش " در جنوب غربی تهران، که به همت یکی از بانوان پر تلاش و مدافع حقوق زنان ( بانو مساعد ) در سال 1304 خورشیدی در تهران تأسیس شده بود؛ در رشته ادبیات پارسی تحصیل نموده و دیپلم متوسطه خود را از آن مجتمع گرفته است. در سال 1343 خورشیدی، با همسرش آقای هوشنگ شریعت زاده ازدواج نموده؛ و حاصل آن دو فرزند دختر و پسر 47 و 43 ساله، به نامهای شیرازه و شباهنگ است؛ که به او سه نوه پسر( سروش و شایان از دخترش شیرازه، و آریا از پسرش شباهنگ) را به وی هدیه نموده اند. وی نه سال پس از ازدواج، در سن بیست و نه سالگی، رشته روانشناسی عمومی را تا اواسط دوره کارشناسی ارشد آموخته، و در همین رشته نیز مدت هفده سال ضمن انجام دادن امر مشاورت با خانواده های دانشجویان، روانشناسی را هم تدریس نموده است. همزمان با کار در دانشگاه، به عنوان کارشناس مسائل خانواده، در انجمن مرکزی اولیاء و مربیان، که از مؤسسات وابسته به وزارت آموزش و پرورش می باشد؛ به اولیای دانش آموزان مدارس کشور، و نیز به کاکنان مدرسه هائی که دانش آموزان آن مدارس مشکلات رفتاری و تربیتی داشته اند؛ مشاورت روانشناسی و امور مربوط به تعلیم و تربیت را داده است. از سال هزار و سیصد و پنجاه و دو، عضو انجمن دانشوران ایران بوده، و برای برنامه " در انتهای شب " رادیو ، با برنامه " راه شب " اشتباه نشود؛ مقالات ادبی – اجتماعی می نوشته است. برخی از اشعار و مقالاتش، در برخی از نشریات کشور، از جمله روزنامه " ایرانیان " ، که ارگان رسمی حزب ایرانیان، که وی در آن عضویت داشته منتشر می شده اند. پایان نامه تحصیلی اش در دانشگاه، کتابی است به نام " چگونه شخصیت فرزندانتان را پرورش دهید " که توسط بنگاه تحقیقاتی و مطبوعاتی در سال 1371 خورشیدی در تهران منتشر شده است. از سال 1364 پس از تحمل سی سال سردردهای مزمن، از یک چشم نابینا شده و از چشم دیگرش هم فقط بیست و پنج درصد بینائی دارد. با این حال از بیست و چهار ساعت شبانه روز، نزدیک به بیست ساعت کار می کند. بعد از انقلاب شوم اسلامی، به مدت چهار سال با اصرار مدیر صفحه خانواده یکی از روزنامه های پر تیراژ پایتخت، به عنوان " کارشناس تعلیم و تربیت " پاسخگوی پرسشهای خوانندگان آن روزنامه بوده است. به لحاظ فعالیت های سیاسی در دانشگاه محل تدریسش، مورد پیگرد قانونی قرار می گیرد؛ و به ناچار از سال 1994 میلادی،به اتفاق خانواده اش، به کشور هلند گریخته و در آنجا زندگی می کند. مدت شش سال در کمپهای مختلف در کشور هلند زندگی نموده؛ تا سرانجام اجازه اقامت دائمی را دریافته نموده است. در شهر محل اقامتش در هلند نیز، سه روز در هفته برای سه مؤسسه عام المنفعه به کار داوطلبانه بدون دستمزد اشتغال دارد. در سال 2006 میلادی، چهار کتاب کم حجم به زبان هلندی نوشته است؛ ولی چون در کشور هلند به عنوان نویسنده صاحب نام شهرتی نداشته، هیچ ناشری برای انتشار کتابهای او سرمایه گذاری نمی کند. سرانجام در سال 2012 میلادی، توسط کانال دو تلویزیون هلند، یک برنامه ده قسمتی از زندگی او تهیه و به مدت ده شب پیاپی از همان کانال پخش می شود. نتیجه مفید این کار، دریافت پیشنهاد رایگان منتشر شدن کتابهای او توسط یک ناشر اینترنتی هلندی بوده است. تا کنون دو عنوان از کتابهای وی منتشر شده و مورد استقبال نیز قرار گرفته اند. در حال حاضر مشغول ویراستاری دو کتاب دیگرش می باشد؛ که به همت همان ناشر منتشر بشوند. شعار همیشگی او در زندگی اش، و تصیه آن به فرزندانش : خوردن به اندازه خواب و استراحت به اندازه اما کار بی اندازه است. چون فقط کار و کار و کار رمز پیروزی یک انسان است.