سکان کاخ سفید و فرمان مجلس سنا در دست ترامپ و جمهوریخواهان! بقلم بانو محترم مومنی روحی

0
290

وقتی سکان کاخ سفید در دست ترامپ باشد؛ و فرمان مجلس سنای این کشور نیز در دستان اکثریت جمهوریخواه در ایالات متحده قرار بگیرد. معنای خطرناک تر شدن اوضاع همه جانبه حاکمیت جمهوری آخوندی در ایران را مطرح می سازد. چرا که شطرنج مدیریت حاکمیت ملاها در ایران، از آغاز به روی کار آمدن این اشغالگران در ایران، همواره عکس قوانین بین المللی عمل کرده و می کند!

کسانی که با بازی شطرنج و ماموریت مهره های آن آشنائی دارند؛ می دانند که نقش پیاده نظام در این بازی، حفظ نمودن موقعیت مهره « شاه » در زمین خودی، و پیشگیری کردن از رسیدن دشمن به مقر پادشاه، و همکاری داشتن با وزیر و بقیه امکانات کمکی آنها، مانند دروازه بان( رخ ) و وسیله نقلیه سواره نظام ( اسب و فیل ) است. تا نیروهای نفوذی دشمن را، در هر کجای صفحه شطرنج که قرار گرفته باشند از صحنه مبارزه حذف کند و بیرون بیندازد!

اما در شطرنج مدیریت نظام همواره بدون نظم جمهوری رو به زوال اسلامی، حتی مهره وزیر( که در رژیم ملاها رئیس جمهور بی کفایت آن چنین نقشی را ایفاء می کند.) هم ول معطل است. چه رسد به پیاده نظام و سواره نظام و همه زیر مجموعه های حکومتی و دولتی جمهوری مفلوک اسلامی، که بدون دستورات مستقیم مقام معظم!!! اجازه انجام دادن هیچ برنامه ای را ندارند. البته می دانیم که این امر، از توانمندی رهبر خودکامه حاکمیت دیکتاتوری آخوندی نیست. بلکه از ابتکار عمل فرمانده هان خودبزرگ بین و پول پرست نیروهای نظامی سپاه پاسداران است؛ که حکم ریاست بر رهبری سیاسی – مذهبی حکومت شان را، به خاطر بی خردی های راس حکومت، و تحمیل اراده شان بر همدست چپاولگر خویش مجتبی خامنه ای، به خودشان داده اند. که بر این منوال، هر چه که مجتبی به پدر اش بگوید؛ امر پسر بر پدر لازم الاجرا می گردد. و تمامی امور مملکت، مربوط به درون و برون کشور را، در دستان خبیث خویش و همدستان سپاهی اش می گذارد. تا به هر شکلی که از دست شان بر می آید. بتوانند کل امور افسار گسیخته این حکومت بلندپرواز و کوته فکر را، که در بخش های مختلف آن، فقط سپاهیان هستند که ایفای نقش می کنند. را در دستان خونریز آنان قرار بدهند. آنها نیز به هیچیک از مسؤلان تراز اول دولت و حکومت اسلامی، کم ترین فرصتی، جهت « عرض اندام » مدیرانه و دولتمردانه را، به تمامی ارکان حاکمیت و دولت وی را ندهند!

معمولا در آمریکا، حزبی که اختیارات حکومت و کاخ سفید آن را بر عهده دارد؛ در انتخابات نخست میان دوره ای کنگره، نتایج خوبی را به دست نمی آورد. از اینرو، نتایج نخستین انتخابات میان دوره ای کنگره، که روز سه شنبه ششم نوامبر ۲۰۱۸ انجام شد. برای جمهوریخواهان زیاد هم ناامید کننده نبود و نیست!

در مصاحبه خبری پرزیدنت ترامپ در کاخ سفید، که بعد از منتشر شدن نتیجه انتخابات برگزار شد. با آن که دولت ترامپ و حزب او، اکثریت مجلس نمایندگان کشورشان را از دست داده اند. اما با به دست آوردن اکثریت کرسی های مجلس سنا، از چهره بشاش دونالد ترامپ، و پاسخ های سریع و صریح وی به خبرنگاران، و نیز محتوای سخنان رئیس جمهوری آمریکا، به آسانی قابل درک است؛ که وی خود و حزب شان را پیروز این انتخابات می داند. هرچند که اکثریت مجلس نمایندگان در دست دموکرات ها قرار گرفته، و این امر می تواند؛ بر روی سیاست های داخلی این کشور، همچنین تصمیمات رئیس جمهور در حوزه مسایل سیاسی و اقتصادی ایالات متحده در خارج از این مملکت تاثیر بگذارد؛ و آنها را محدود هم نماید. ولی باید در نظر داشت؛ که کدام رئیس جمهور و چه دولتی مسؤل تصمیم گیری در آمریکای کنونی، در ارتباط با جریانات مربوط به داخل و خارج از این مملکت است؟!

چون که ترامپ از نخستین لحظات استقرار یافتن بر مسند این مقام در آمریکا، با قدرت بسیار وارد معرکه مدیریت کردن سرزمین بزرگ و پر مشغله ای مانند ایالات متحده گشته است. نتیجه کارنامه نزدیک به دو سال ریاست اش در این کشور، پیوسته در کمال قدرت و عاری از هر گونه ضعفی که موقعیت وی را هم تضعیف نماید. به امور آمریکا مخصوصا در حیطه وظایف و اختیارات خویش رسیدگی می کند. ویژه آن که در همین مدت کوتاه، رشد اقتصادی آمریکا افزایش یافته، و از میزان بیکاری در این کشور کاسته شده است. این دو مورد، پوئن های مثبتی برای او و دولت وی می باشند؛ که به اتکای همین نیز، اکنون با به دست آوردن اکثریت در مجلس سنای آمریکا، اینگونه قدرتمند و فاتح جلوه می فروشد!

اما دشمنان وی، آخوندهای حاکم در جمهوری منفور اسلامی، بدون کم ترین بینش سیاسی مخصوصا در این مورد، نتیجه انتخابات مربوطه را، به زیان پرزیدنت ترامپ رقم می زنند؛ و در محافل خصوصی و مجالس عمومی شان، با بیان نظریات عاری از حقیقت خویش، جهت پائین آوردن درجه اعتبار این انتخابات، به ویژه در بخش مربوط به جمهوریخواهان، تنگ نظرانه از مطرح نمودن حقیقت و اصل ماجرا طفره می روند!

که صد البته این طبیعی به نظر می رسد. در شطرنجی که خامنه ای « شاه » آن، روحانی « وزیر » آن، سرداران سپاه « سواره نظام » آن، کابینه دولت « رخ = دروازه بان » آن، و بسیج « پیاده نظام » آن باشند. چنین تصورات باطل و بیگانه با سیاست های بین المللی بهتر از این نخواهد بود!

محترم مومنی

مقاله قبلیبرانکو: آسیا تاکنون چنین فینالی را ندیده بود متاسفم که قهرمان نشدیم
مقاله بعدیعلم‌الهدی: مقاومت مردم به خاطر شیعه بودن است و نه ایرانی بودن
محترم مومنی روحی
شرح مختصری از بیوگرافی بانو محترم مومنی روحی او متولد سال 1324 خورشیدی در شهر تهران است. تا مقطع دبیرستان، در مجتمع آموزشی " فروزش " در جنوب غربی تهران، که به همت یکی از بانوان پر تلاش و مدافع حقوق زنان ( بانو مساعد ) در سال 1304 خورشیدی در تهران تأسیس شده بود؛ در رشته ادبیات پارسی تحصیل نموده و دیپلم متوسطه خود را از آن مجتمع گرفته است. در سال 1343 خورشیدی، با همسرش آقای هوشنگ شریعت زاده ازدواج نموده؛ و حاصل آن دو فرزند دختر و پسر 47 و 43 ساله، به نامهای شیرازه و شباهنگ است؛ که به او سه نوه پسر( سروش و شایان از دخترش شیرازه، و آریا از پسرش شباهنگ) را به وی هدیه نموده اند. وی نه سال پس از ازدواج، در سن بیست و نه سالگی، رشته روانشناسی عمومی را تا اواسط دوره کارشناسی ارشد آموخته، و در همین رشته نیز مدت هفده سال ضمن انجام دادن امر مشاورت با خانواده های دانشجویان، روانشناسی را هم تدریس نموده است. همزمان با کار در دانشگاه، به عنوان کارشناس مسائل خانواده، در انجمن مرکزی اولیاء و مربیان، که از مؤسسات وابسته به وزارت آموزش و پرورش می باشد؛ به اولیای دانش آموزان مدارس کشور، و نیز به کاکنان مدرسه هائی که دانش آموزان آن مدارس مشکلات رفتاری و تربیتی داشته اند؛ مشاورت روانشناسی و امور مربوط به تعلیم و تربیت را داده است. از سال هزار و سیصد و پنجاه و دو، عضو انجمن دانشوران ایران بوده، و برای برنامه " در انتهای شب " رادیو ، با برنامه " راه شب " اشتباه نشود؛ مقالات ادبی – اجتماعی می نوشته است. برخی از اشعار و مقالاتش، در برخی از نشریات کشور، از جمله روزنامه " ایرانیان " ، که ارگان رسمی حزب ایرانیان، که وی در آن عضویت داشته منتشر می شده اند. پایان نامه تحصیلی اش در دانشگاه، کتابی است به نام " چگونه شخصیت فرزندانتان را پرورش دهید " که توسط بنگاه تحقیقاتی و مطبوعاتی در سال 1371 خورشیدی در تهران منتشر شده است. از سال 1364 پس از تحمل سی سال سردردهای مزمن، از یک چشم نابینا شده و از چشم دیگرش هم فقط بیست و پنج درصد بینائی دارد. با این حال از بیست و چهار ساعت شبانه روز، نزدیک به بیست ساعت کار می کند. بعد از انقلاب شوم اسلامی، به مدت چهار سال با اصرار مدیر صفحه خانواده یکی از روزنامه های پر تیراژ پایتخت، به عنوان " کارشناس تعلیم و تربیت " پاسخگوی پرسشهای خوانندگان آن روزنامه بوده است. به لحاظ فعالیت های سیاسی در دانشگاه محل تدریسش، مورد پیگرد قانونی قرار می گیرد؛ و به ناچار از سال 1994 میلادی،به اتفاق خانواده اش، به کشور هلند گریخته و در آنجا زندگی می کند. مدت شش سال در کمپهای مختلف در کشور هلند زندگی نموده؛ تا سرانجام اجازه اقامت دائمی را دریافته نموده است. در شهر محل اقامتش در هلند نیز، سه روز در هفته برای سه مؤسسه عام المنفعه به کار داوطلبانه بدون دستمزد اشتغال دارد. در سال 2006 میلادی، چهار کتاب کم حجم به زبان هلندی نوشته است؛ ولی چون در کشور هلند به عنوان نویسنده صاحب نام شهرتی نداشته، هیچ ناشری برای انتشار کتابهای او سرمایه گذاری نمی کند. سرانجام در سال 2012 میلادی، توسط کانال دو تلویزیون هلند، یک برنامه ده قسمتی از زندگی او تهیه و به مدت ده شب پیاپی از همان کانال پخش می شود. نتیجه مفید این کار، دریافت پیشنهاد رایگان منتشر شدن کتابهای او توسط یک ناشر اینترنتی هلندی بوده است. تا کنون دو عنوان از کتابهای وی منتشر شده و مورد استقبال نیز قرار گرفته اند. در حال حاضر مشغول ویراستاری دو کتاب دیگرش می باشد؛ که به همت همان ناشر منتشر بشوند. شعار همیشگی او در زندگی اش، و تصیه آن به فرزندانش : خوردن به اندازه خواب و استراحت به اندازه اما کار بی اندازه است. چون فقط کار و کار و کار رمز پیروزی یک انسان است.