رسمی با هویت دوران جاهلیت در نزد شیعیان؛ اما متاسفانه با نتایج فاجعه بار!

0
322

دکتر کاوه احمدی علی آبادی

عضو هیئت علمی دانشگاه آبردین با رتبه پروفسوری

عضو جامعه شناسان بدون مرز (ssf)

این چه جاهلیتی است که در قرن بیست و یک به نام اسلام، اما با تضاد آشکار با نفس هر دین راوج یافته است! ملاهای شیعه که فقاهت رسوخ کرده از فقه یهودی را به عنوان بخشی از مذهب شیعه (چون سنی ها به درستی با آن مخالف اند و آن را مغایر با دین اسلام می دانند) وارد و جذب دین کردند، از روش های ریاکارانه بسیاری برای دکان داری شان بهره می بردند، که یکی از آن ها مراسمی است که بابت وفات مردگان برگزار می کنند و کاملا مغایر با اسلام است. زمانی که پیامبر مراسم سوگی را دید که برگزار می شود، به صحابه گفت: این ها از ما نیست. در دوران صدر اسلام رسم سوگ با زدن موهای سر و ریش و سبیل صورت می گرفت. آن در همان زمان درست تعبیر شد و چنان که پیامبر و صحابه و امامان وفات یافتند یا شهید شدند، هیچ مراسمی برای وفات شان برگزار نشد و قبرشان نیز به دور از هر گونه تزئینات مرده پرستانه، تنها توده خاکی ساده بود (امروزه که علاوه بر دین شناسان، جامعه شناسان می خواهند به کنه شخصیت برخی که در تاریخ نام شان باقی مانده، بپردازند، به روشنی درک می کنند، که آن توده خاک بدون هر گونه مراسم دکان مابانه، نشانه رهبری مردمی و حقیقی است و برعکس مزار و مقبره های باشکوه، حکایت از رهبرانی مستبد و خودشیفته است؛ همان گونه که امروز از تفاوت قبر پیامبر اسلام و صحابه با قبر خمینی ملعون -دجال آمده در روایات- برمی آید که هر یک چکاره بودند و قبرهای امامان شیعی نیز در زمان خودشان ساده بود و بعدها توسط پیروان جاهل شان چنین شد که می بینید). آن بزرگواران در دوران زندگی نیز نه تنها از هر گونه مداحی و تشریفاتی که برای پذیرای از آنان برپا می شد، دوری می کردند که به صراحت در خطبه ها و احادیثی که از آنان به جای مانده -و بسیاری از آن ها را شیعیان صحیح می شمارند و برخی حتی خطبه ها و روایات عربی شان را حفظ اند، اما درست عکس آن رفتار می کنند- پیروان شان را منع می کردند. اما حالا می بینیم که متأسفانه مداحی در نزد پیروان روضه خوان های بی سواد و بی فکر (البته مداحان شان نیز معرف شخصیتی واقعی و پنهان شان است؛ یعنی مشتی لات و لوت به نام مداح) به نام دین رواج یافته است که ثواب ندارد هیچ، گناه نیز دارد.

اما مراسم حسینی و شیعی که از ملاهای ایران قدیمی تر است، چرا به ریاکاری متهم می شود؟ اتفاقاً این همان پرسشی است که پاسخ آن، چهره واقعی شان را عیان می سازد. مدتی است فاش شده که بمب گذاری بر قبر امامان شیعی در عراق توسط همین مأموران امنیتی رژیم ایران صورت گرفت تا جنگ شیعی و سنی راه بیاندازند (و آمریکا با دانستن همین نیت شان وعدم شعله ور شدن جنگ مذهبی، آن را فاش نکرد؛ کار مشابهی که شاه ایران پس از شناسایی عاملان و آمران فاجعه سینما رکس آبادان، انجام داد و ملاها و به اصطلاح انقلابی های جنایتکار آن زمان را به همگان معرفی نکرد. که البته تصمیم هر دو اشتباه بود، چون جنایت های ملاها ادامه می یافت – و چنین نیز شد- و اگر زودتر رسوا شده بودند، کمتر می توانستند روی امواج عوام فریبی سوار شوند). بابت شایعه سوختن چند ورق قرآن در خارج، بلوایی راه می اندازند، اما در ایران به شکل فله ای قرآن هایی که توسط سنی ها و وهابی ها چاپ شده آتش می زنند! این است که جهل و ریاکاری در هم می آمیزد و معجونی خطرناک تر از داعش است؛ چون جنایت های داعش برخلاف ریاکاران رژیم ایران عریان است.

البته کاسبی ملاهای ایران با خون مردم و به بهانه امامان شیعی جدای از انگیزه ها با باج هایی صورت می گیرد و آنان با صرف هزینه های هنگفت از پول نفت ملت ایران و دلارهای آزاد شده از تحریم، یا کاملاً مجانی –مزدوران شان را- به مراسم عاشورایی و اربعین در عراق می فرستند و یا با وام هایی –مردم عادی- آنان را می کشانند. بماند که همان مردم اصلا ملاها و مزدوران شان را قبول ندارد و دیدیم که به محض دیدن مزدوران شان –مالکی و باندش- در همین مراسم اربعین آنان را هو کردند و با شعارهای متعدد فراری شان دادند (این تازه زمانی است که از حمایت ملاها برخوردارند و اگر کمی از حمایت شان دور شوند، مردم آن بلایی سرشان می آورند که سر قذافی آوردند). شیعیان بدانند که چنین مراسمی نه برای شان ثواب دارد و نه امام حسین و سایر پیامبران و امامان به پیاده روی طولانی شان راضی هستند که اگر بمب گذاری انجام نشود، کاری عبث است –همچون پرستش بت ها و منع آن توسط قرآن به سبب این که سود و زیانی نمی رسانند- و اگر بمب گذاری و هر زیانی دیگر که به شما رسد، فعلی “حرام” است. به خصوص بزرگترهایی که فرزندان صغیرشان را به چنین قتلگاه های جاهلی می کشانند، مسئول مرگ عزیزان شان نیز هستند و باید در آخرت پاسخگو باشند.

چنین مراسمی تنها در یک صورت می تواند مفید باشد که این توده های مردم از آن “به شکلی مخفی و سازمان یافته” به عنوان “اعتراضی مردمی یا قیامی عمومی ناگهانی” –همچون کاری که سنی های عراقی کردند- استفاده کنند و درحقیقت آن را به تجمعی برای “مبارزه علیه ظلم و طاغوت ملایان” استفاده کنید، و گرنه آن رسوم تان باطل اند و در دنیا و آخرت باید پاسخگو باشند. حجت بر تمام شیعیان تمام.

 

مقاله قبلیآلمان درخواست ویزای دانشجویی یک زن ایرانی را به دلایل “امنیتی” رد کرد
مقاله بعدیبلوف های مسؤلان جمهوری شکست خورده اسلامی!
دکتر کاوه احمدی علی آبادی
دکتر کاوه‌ احمدی‌ علی‌آبادی‌ تاکنون تحصیلات دانشگاهی را در مقطع دکترای جامعه شناسی (Ph.D) با عنوان دانشجوی ممتاز از تگزاس و مقطع فوق‌ دکترای‌ (Post Doctoral of Philosophy) فلسفه‌ علم‌ به همراه گواهی "ارزیابی کمال" از دانشگاه‌ آبردین‌ (Aberdeen) در داکوتای‌ جنوبی‌ آمریکا به پایان رسانده و و اینک عضو هیئت علمی (ACADEMIC BOARD) دانشگاه آبردین (ABERDEEN) با رتبه پروفسوری (PROFESSORSHIP) است. ایشان موفق به دریافت درجه دانشمندی (scientist) در رشته فلسفه علم با رساله "روش شناسی علم و فلسفه" و انتخاب به عنوان دانشمند برجسته (Distinguished scientist) سال 2008 از طرف دانشگاه آبردین شدند. دارای 14 عنوان کتاب چاپ شده، 6 عنوان در نوبت چاپ، بیش از 45 پژوهش و مقاله علمی از کنفرانس ها و همایش های ملی و بین المللی و فراتر از 120 عنوان مقاله در نشریات کثیرالانتشار بوده و دارای 11 جایزه و لوح تقدیر و سپاس از جشنواره ها و مراکز علمی و آکادمی مختلف است. در حال حاضر ایشان عضو جامعه شناسان بدون مرز (Sociologists without borders (ss هستند.