ترکیه و آینده مشابه آن با همسایگان اش !

1
263

آیا ترکیه نیز به سرنوشت سوریه و عراق یا ایران دچار خواهد شد؟ یا قضیه چیز دیگری است؟ هر چه که باشد، تحولات منفی کشورهای خاورمیانه بر روی همدیگر، حکومت و ملت ترک را بی نصیب نخواهند گذاشت. اما، پیش از آنکه ترکیه از رویدادهای تأسف بار در کشورهای همسایه تأثیر بپذیرد؛ نوع سیاستگزاری دولتمردان آنجا، موضوعی مزید بر علت است؛ و خودخواهی های رجب طیب اردوغان، خسارت های فراتر از نوسانات منطقه را، بر این کشور وارد خواهد نمود!

ایالات متحده آمریکا، که به عنوان کشور مستقل آمریکای شمالی، قدمت چندانی ندارد. و از زمانی که به عنوان یک کشور مستقل سیاسی شکل گرفته تا کنون، فقط 524 سال از عمر آنجا می گذرد. به دلیل آنکه سومین کشور بزرگ جهان( چه از نظر وسعت، و چه به سبب تعداد جمعیت) و با نام آمریکای شمالی قدمت دارد(از زمان کشف شدن قاره آمریکا(هر چهار جهت جغرافیائی آن)، با حکومت جمهوری فدرال، در طول این مدت کوتاه(نسبت به سایر کشورهای دنیا)، در برخی از امور موفق تر از بقیه بوده، و در خیلی از موارد، پیروزی های خاصی هم نصیب اش گشته است!

دولتمردان این سرزمین، همواره در طول تاریخ کشورشان، دارای ایده هائی بوده اند؛ که آنجا را در کل گیتی به برتری های ویژه ای برسانند. پس از پیروزی هائی که در زمینه های متعدد علمی نصیب شان گردیده است؛ با مشاهده نزدیک بودن شرایط علمی کشور روسیه در بخش شرقی قاره اروپا نسبت به خودشان، تاب تحمل این امر را نداشته اند؛ و پیوسته برای به وجود آوردن برتری بیشتر خویش، نسبت به روسها و سایر کشورهای جهان، به کارهائی دست زده اند؛ که بیشتر آنها غیر اصولی و منفعت طلبانه بوده اند!

به همین خاطر، در طول نزدیک به شش قرنی که از عمر کشورشان می گذرد؛ همواره برای اثبات نمودن این برتری ها(به زعم خودشان)، ترفندهای گوناگونی را پدید آورده اند؛ که موجبات رساندن ایشان به هدف بزرگی که دارند بشود. پنجاه سال پیش، یک گروه متخصص مسائل خاورمیانه در سازمان سی آی ای آمریکا، برای نیم قرن بعدی صد ساله اخیر در دنیا، برنامه ریزی درازمدت کردند. نقشه شان، ایجاد تغییرات بنیادین، در موقعیت کشورهای حاضر در این بخش از گیتی(خاورمیانه)، و به وجود آوردن امکاناتی مؤثر و یاری دهنده، جهت حضور دائمی خودشان در اینجا بوده اند. این کار را(طراحی درازمدت ایجاد تغییرات در گیتی)، نه فقط به خاطر قرار داشتن رقیب شان، کشور اتحاد جماهیر شوروی سابق و روسیه کنونی نمودند؛ بلکه ایجاد کردن رابطه های دوستی خودشان(البته ظاهری و به علت حفظ نمودن منافع ایشان در خاورمیانه) با برخی از ممالک ساکن در این خطه از کره زمین عملی کرده و همچنان نیز به آن مشغول می باشند!

چرا؟ چون بسیاری از ممالک موجود در خاورمیانه، در زیر سطح زمین های کشورشان، گنجینه های تمام نشدنی زیادی، از معادن مختلف زیرزمینی داشتند و هنوز نیز دارند. که با درآمدهای حاصل از آنها، زندگی مردم سرزمین شان را اداره می کنند. و قدرت های بزرگ در جهان به ویژه آمریکا، به شدت مایل هستند، که با هر امکاناتی که میسر باشد؛ بتوانند خودشان را با ممالک دارنده ی معادن بزرگ نفت و گاز و ….. ” شریک مال ” گردانند. و نیز از آن خاطر که سرزمین های داخل قاره اروپا(هر چهار جهت جغرافیائی آن)، با برخی از کشورهای موجود در منطقه، نسبت به آمریکا رابطه های نزدیک تری با آنان دارند. و از این طریق می توانند با خاورهای دور و نزدیک هم ارتباط های دوستانه ای را برقرار سازند؛ امکان دسترسی شان به ثروت های خوابیده در کشورهای این بخش از کره خاکی، خیلی بیشتر از آمریکا بود و هست. به همین دلیل موجبات حسادت های سیاسی – اقتصادی آمریکائیان را فراهم آورده و می آورند!

اما چنین امر مهمی، که باعث نقشه کشیدن های ” ینگه دنیا “، برای درازمدت شده است. نیاز به چیده شدن مقدمات کارسازی داشت و دارد؛ تا به واسطه آنها، پای آمریکا نیز به داخل خاورمیانه باز شود؛ تا که آنها هم بتوانند؛ آرام آرام و با فرصت کافی، جزئیات و کلیات نقشه های از چند دهه پیش طراحی شده شان را، در این بخش از جهان پیاده کنند. تا آرمان هائی را که در این مورد داشتند تحقق ببخشند. اما رقیب شان کشور اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی هم، در هوش و ذکاوت، دست کمی از آنها نداشت و ندارد؛ و به قول آنهائی که در کار ” قمار ” می باشند؛ بسیار جدی و مصمم، برای ” برگ زدن ” به رقیب ششصد ساله خودشان برخاسته اند!

یکی از مهم ترین کشورهای موجود در خاورمیانه، مملکت باستانی و خیلی بزرگ و بسیار ثروتمند ما بود و هست. اگر روسها می توانستند در داخل ایران نفوذ کنند؛ کارشان آسان تر می گردید؛ و راحت تر به ایجاد برتری خویش بر آمریکا توفیق می یافتند. از اینرو، در زمان آخرین پادشاه سلسله قاجار در ایران(احمد شاه قاجار، که هنگام مرگ پدرش محمدعلی شاه هنوز خیلی زیاد از مرز کودکی عبور نکرده بود؛ و با دوازده سالی که از عمرش می گذشت؛ موقع آن که به جانشینی پدرش بنشیند نرسیده بود. مدتی مادرش ملکه جهان به عنوان ” نایب السلطنه ” مسؤلیت های پسرش را انجام داد. سپس دو تن از سران ایل قاجار با نام های ” عضدالملک ” و ” ناصرالملک ” تا زمان بلوغ او و تاجگذاری اش به عنوان پادشاه ایران، وظایف او را انجام می دادند. در چنین حکومت متغیری، روسها تلاش زیادی نمودند؛ که با فرستادن آخوندی به نام ” میرزا کوچک خان جنگلی ” به استان های شمالی ایران، از وی خواسته بودند، که اوضاع را در شمال کشور ما برهم بریزد؛ و خیلی راحت پای روسها را به داخل ایران بکشاند. که خوشبختانه این آخوندک، در جریان آن شورش به قتل رسید و رشته های همسایه شمالی مان دوباره پنبه شد!

ولی آمریکائی ها، می دانستند، که کارشان را از کجا شروع بکنند. متأسفانه حیله شان را به کار بستند؛ و با علم به آنکه پادشاه ایران محمدرضا شاه پهلوی، ستون بسیار محکمی در منطقه، و جزیره ثبات در نه فقط خاورمیانه، بلکه در سراسر دنیا بود؛ ابتدا حکومت او را فروپاشی کنند. تا به تدریج بتوانند، به بقیه ممالک اینجا نیز نفوذ نمایند. چنانچه همگی مان می دانیم، با به روی کار آوردن گروهی تروریست پرور در ایران، و سرایت دادن آن به کشورهای همسایه، به راحتی توانستند، عراق و سوریه و یمن و مصر و لیبی را، به سوی فنا و نابودی بکشانند!

اما هنوز قسمت هائی از آن نقشه شیطانی، که در اواسط قرن اخیر طرح نموده اند باقی مانده است. شاید به همین خاطر، بیش از چند ماهی می گذرد؛ که شاهد تشنج های فراوان درون کشور ترکیه هستیم. دیدارهای مکرر اردوغان و پوتین، سفرهای ابهام برانگیز حسن روحانی و محمدجواد ظریف به برخی از کشوهای خاورمیانه، اولتیماتوم دادن های رئیس جمهور برگزیده آمریکا دونالد ترامپ، حاکی از آن هستند؛ که امکان به وجود آمدن تغییرات جدید در خاورمیانه(شاید هم در جهان) زیاد است. ویژه آنکه با ترور شدن دیپلمات های روسیه در این کشور و در ترکیه، بوی تند و مصیبت بار آغاز شدن یک جنگ جهانی دیگر را، به مشام اهالی سیاست در گیتی می رساند!

محترم مومنی

 

مقاله قبلیچرا قاتل سفیر روسیه در آنکارا را زنده دستگیر نکردند؟
مقاله بعدیگونه نایابی از موز و مارمولک اژدهایی در جنوب شرق آسیا کشف شدند
محترم مومنی روحی
شرح مختصری از بیوگرافی بانو محترم مومنی روحی او متولد سال 1324 خورشیدی در شهر تهران است. تا مقطع دبیرستان، در مجتمع آموزشی " فروزش " در جنوب غربی تهران، که به همت یکی از بانوان پر تلاش و مدافع حقوق زنان ( بانو مساعد ) در سال 1304 خورشیدی در تهران تأسیس شده بود؛ در رشته ادبیات پارسی تحصیل نموده و دیپلم متوسطه خود را از آن مجتمع گرفته است. در سال 1343 خورشیدی، با همسرش آقای هوشنگ شریعت زاده ازدواج نموده؛ و حاصل آن دو فرزند دختر و پسر 47 و 43 ساله، به نامهای شیرازه و شباهنگ است؛ که به او سه نوه پسر( سروش و شایان از دخترش شیرازه، و آریا از پسرش شباهنگ) را به وی هدیه نموده اند. وی نه سال پس از ازدواج، در سن بیست و نه سالگی، رشته روانشناسی عمومی را تا اواسط دوره کارشناسی ارشد آموخته، و در همین رشته نیز مدت هفده سال ضمن انجام دادن امر مشاورت با خانواده های دانشجویان، روانشناسی را هم تدریس نموده است. همزمان با کار در دانشگاه، به عنوان کارشناس مسائل خانواده، در انجمن مرکزی اولیاء و مربیان، که از مؤسسات وابسته به وزارت آموزش و پرورش می باشد؛ به اولیای دانش آموزان مدارس کشور، و نیز به کاکنان مدرسه هائی که دانش آموزان آن مدارس مشکلات رفتاری و تربیتی داشته اند؛ مشاورت روانشناسی و امور مربوط به تعلیم و تربیت را داده است. از سال هزار و سیصد و پنجاه و دو، عضو انجمن دانشوران ایران بوده، و برای برنامه " در انتهای شب " رادیو ، با برنامه " راه شب " اشتباه نشود؛ مقالات ادبی – اجتماعی می نوشته است. برخی از اشعار و مقالاتش، در برخی از نشریات کشور، از جمله روزنامه " ایرانیان " ، که ارگان رسمی حزب ایرانیان، که وی در آن عضویت داشته منتشر می شده اند. پایان نامه تحصیلی اش در دانشگاه، کتابی است به نام " چگونه شخصیت فرزندانتان را پرورش دهید " که توسط بنگاه تحقیقاتی و مطبوعاتی در سال 1371 خورشیدی در تهران منتشر شده است. از سال 1364 پس از تحمل سی سال سردردهای مزمن، از یک چشم نابینا شده و از چشم دیگرش هم فقط بیست و پنج درصد بینائی دارد. با این حال از بیست و چهار ساعت شبانه روز، نزدیک به بیست ساعت کار می کند. بعد از انقلاب شوم اسلامی، به مدت چهار سال با اصرار مدیر صفحه خانواده یکی از روزنامه های پر تیراژ پایتخت، به عنوان " کارشناس تعلیم و تربیت " پاسخگوی پرسشهای خوانندگان آن روزنامه بوده است. به لحاظ فعالیت های سیاسی در دانشگاه محل تدریسش، مورد پیگرد قانونی قرار می گیرد؛ و به ناچار از سال 1994 میلادی،به اتفاق خانواده اش، به کشور هلند گریخته و در آنجا زندگی می کند. مدت شش سال در کمپهای مختلف در کشور هلند زندگی نموده؛ تا سرانجام اجازه اقامت دائمی را دریافته نموده است. در شهر محل اقامتش در هلند نیز، سه روز در هفته برای سه مؤسسه عام المنفعه به کار داوطلبانه بدون دستمزد اشتغال دارد. در سال 2006 میلادی، چهار کتاب کم حجم به زبان هلندی نوشته است؛ ولی چون در کشور هلند به عنوان نویسنده صاحب نام شهرتی نداشته، هیچ ناشری برای انتشار کتابهای او سرمایه گذاری نمی کند. سرانجام در سال 2012 میلادی، توسط کانال دو تلویزیون هلند، یک برنامه ده قسمتی از زندگی او تهیه و به مدت ده شب پیاپی از همان کانال پخش می شود. نتیجه مفید این کار، دریافت پیشنهاد رایگان منتشر شدن کتابهای او توسط یک ناشر اینترنتی هلندی بوده است. تا کنون دو عنوان از کتابهای وی منتشر شده و مورد استقبال نیز قرار گرفته اند. در حال حاضر مشغول ویراستاری دو کتاب دیگرش می باشد؛ که به همت همان ناشر منتشر بشوند. شعار همیشگی او در زندگی اش، و تصیه آن به فرزندانش : خوردن به اندازه خواب و استراحت به اندازه اما کار بی اندازه است. چون فقط کار و کار و کار رمز پیروزی یک انسان است.

1 نظر

  1. با درود و عرض ادب به این بانوی گرانقدر.
    با توجه به این کشورهایی که از آنان نام برده شده که همه آنان کشوهای اسلامی هستتند و رهبران آنان هریک داعیه رهبری جهان اسلام و منطقه را داشتند؛کشور لیبی و مصر و عراق و سوریه،برای مثال در جنگ های گوناگونی شرکت کردند و ترور های زیادی را رهبری کردند و اتحاد های منطقه ای زیادی بوجو آوردند و گسستند؛احزاب فرمایشی بوجود آوردند و متحد شدند و انشعاب کردند.بنظر اینجانب همه اینها ریشه در مذهب آنان دارد و الگویشان هم پیامبر اسلام است که به همه چیز رسید از غارت کاروان ها و قبایل و اقوام و کشورها.اینان باتوجه به سرمایه های معدنی فراوان و جمعیت زیاد و تکنولوژی ؛خود را رهرو و حتا برتر از آنان میبینند.اردوغان خواهان امپراتوری عثمانی است.همه امور را طبق برنامه های کوتاه مدت و بلند مدت امریکا نباید دانست.والا تئوری دائی جان ناپلئونی خامنه ای گویا تر است.باورندارید،به کلاس های آموزش قرآن ناب محمدیِ خواجه لواط الملک طوسی بنگرید.«با پوزش از یادآوری تلخی که برجوانان وطن رفته است چه در مدرسه و دانشگاه یا زندان؛بقول خمینی،ماهرچه داریم از اسلام عزیز داریم»

نظرات بسته است